تاریخ گیلان، اثر ملا عبدالفتاح فومنى درباره تاريخ محلى ایران (تاریخ گیلان) می‌باشد که با تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده در یک جلد به زبان فارسی ارائه شده است. نویسنده تاريخ گيلان با اين كه با حكم شاه عباس صفوى، مأمور تنقيح محاسبات چهارده ساله گيلان بيه‌پس شده و در اين زمينه دقت و امعان نظر داشته است، اهل قلم و نویسنده خوبى نيست. عبارات كتاب سلاست و روانى ندارد و گاهى معنى صحيح و اصلى جمله‌ها، زير عبارات پيچيده و نارسا پوشيده و پنهان مى‌ماند. عبدالفتاح مردى گوشه‌نشين بود و پاره‌اى از سوانح و اتفاقات عجيب گيلان، او را وادار به نوشتن اين كتاب كرد. از مردى گوشه‌نشين كه بعدا گرفتاری‌های ادارى و ديوانى نيز پيدا كرده است، بيش از اين توقع داشتن، از انصاف دور است. فصل اول این کتاب شامل یک مدخل و ۳۵ گفتار، درباره قدرت طلبیهای ملوک و امیران گیلان است که برخی از آنان با دربار صفوی پیوند سببی یافتند و در منطقه پیمان شکنیها و خونریزیهایی کردند که به انقراض خاندان حاکم گیلان بیَه پس (رشت و فومن) در عصر شاه طهماسب (۹۳۰ـ۹۸۴) و فرار خان احمدخان گیلانی، حکمران گیلان بیه پیش (لاهیجان)، در رو در رویی با سپاه شاه عباس (شوال ۱۰۰۰) انجامید. فصل دوم حاوی ۳۴ گفتار و چهار مقاله است. در ۲۷ گفتار نخست شرح استیصال حکام پیشین و استیلای شاه عباس اول بر گیلان آمده است. موضوع هفت گفتار پایانی ظهور و قیام کالنجار سلطان، ملقب به عادل شاه یا غریب شاه، است

منابع مشابه بیشتر ...

6621445e5f91c.jpg

زوایا و مدارات

محمد حقوقی

فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...

66211a4a16ca8.jpg

ترجمه دعای کمیل (در سیاق نثر-در رشته نظم)

نصیرالدین امیرصادقی

ترجمه دعای کمیل در سیاق نثر-دررشته نظم از نصیرالدین امیرصادقی در سال 1373 انجام شده است.