در این کتاب تعدادی از مسائل ربوبی با نگاهی بر کتاب و سنت بیان شده است. بدین ترتیب در کتاب یازده قاعده در مبانی توحیدی، یازده قاعده در معرفت نفس، پنج قاعده در حقیقت معاد و چگونگی حشر اجساد، هفده قاعده درباره ی احوال عارض شده در آخرت بر انسان معرفی و مطالعه شده است. در پایان نیز چندین توصیه به مطالعه کنندگان درباره کاربرد مطالب این کتاب در زندگی ارائه شده است. فلسفه شیعه پدیده بزرگی است؛ این مکتب فلسفی که از آن به عنوان مکتب شیراز نیز یاد می کنند، توسط نماینده بزرگ آن «صدرالدین شیرازی» که خود بنیانگذار «حکمت متعالیه» در فلسفه اسلامی است پی ریزی شده است. محمد بن ابراهیم شیرازی ملقب به صدرالدین و مشهور به ملاصدرا یا صدرالمتألهین، در حدود سال 979 یا 980 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدرش ابراهیم بن یحیی قوامی یکی از وزرای دولت صفویه و مردی با نفوذ و ثروتمند بود که با نهایت کوشش به تربیت و تعلیم یگانه پسر خود کمر همت بست و در این راه از هیچ امری مضایقه ننمود. صدرالدین نیز از همان کودکی استعداد فوق العاده خود را نمودار ساخت و طی مدت کمی تحصیلات عمومی را به پایان رسانید. ... ملاصدرا حکمت الهی و فلسفه اسلامی را وارد مرحله جدیدی کرد. وی در آنچه علم اعلی یا علم کلی یا فلسفه اولی یا حکمت الهی خوانده می شود، و تنها همین بخش است که به حقیقت، فلسفه است و فلسفه حقیقی خوانده می شود، تمام فلاسفه پیشین را تحت الشعاع قرار داد، اصول و مبانی اولیه این فن را تغییر داد و آن را بر اصولی خلل ناپذیر استوار کرد. فلسفه صدرا از یک نظر به منزله چهار راهی است که چهار جریان یعنی حکمت مشائی ارسطوئی و ابن سینائی، و حکمت اشراقی سهروردی، و عرفان محیی الدینی، و معانی و مفاهیم کلامی با یکدیگر تلاقی کرده و مانند چهار نهر سر به هم برآورده، رودخانه ای خروشان به وجود آورده اند. از نظر دیگر، فلسفه صدرایی به منزله صورتی است که بر چهار عنصر مختلف پس از یک سلسله فعل و انفعالها اضافه شود و به آنها ماهیت و واقعیت نوین بخشد، که با ماهیت هر یک از مواد آن صورت متغایر است. فلسفه صدرا یک نوع جهش است که پس از یک سلسله حرکتهای مداوم و تدریجی در معارف عقلی اسلامی رخ داده است. فلسفه صدرا از نوع سهل ممتنع است، به ظاهر بسیار ساده است، عبارتش ادیبانه و منشیانه است، اما یک فرد بسیار مستعد سالها باید کار کند تا به مرحله اول برسد یعنی بفهمد که آنرا نمی فهمد، تا بار دیگر با دید دیگری وارد شود. بسی افراد سالها عهده دار تدریس فلسفه صدرا بوده اند در حالی که به عمق آن نفوذ نکرده اند، از اینرو توصیف و تحلیل کار صدرا کار هر فلسفه خوانده ای نیست.
بدائع الحكم، اثر على بن عبدالله زنوزى است كه در آن، به هفت پرسش فلسفى درباره واجبالوجود و صفات او مانند علم و... پاسخ علمى و تحقيقى داده است. افزون بر ارزشمندى جوابهاى عالمانه مؤلف، اين اثر از آن جهت كه آخرين متن فلسفى است كه يك حكيم اسلامى در آستانه وقوع انقلاب مشروطيت نوشته و از سوى ديگر شايد اولين متنى است كه به فلاسفه غربى نظير كانت، لايب نيتز و... توجه كرده، از نظر تاريخ فلسفه و سير تحولات فلسفه اسلامى حايز اهميت است. «بدائع الحكم» به سال 1307ق، تأليف و هفت سال بعد براى اولين بار منتشر شده است. تصحيح اين اثر را آقايان محمدجواد ساروى و رسول فتحى مجد به سامان رساندهاند. كتاب حاضر از مقدمه مصححان و مقدمه نویسنده و متن اصلى تشكيل شده است. نویسنده، مقدمه كتابش را اينگونه زيبا آغاز كرده است: خدايى را ستايش كنيم و پرستش، كه هستى و بودش را آلايش نيستى و نابودى نيست؛ پس يكتا و بىهمتا و زنده و دانا و بينا و شنوا و گوياست. بايسته گوهر پاکش را وابستگى و پيوستگى و آميختگى، شايسته و بجا نيست و پاکيزه بودش را، تيرگى و افسردگى و كشيدگى و اندازه و جاى و سوى و روزگار و پذيرش، روا، نه؛ كه درياى شاداب هستىاش را نه كرانه بود و نه پاياب.
کتاب حاضر ترجمه فارسی رسالة التصور و التصدیق صدرالدین شیرازی، مشهور به ملاصدرا، است. مهدی حائری یزدی، فیلسوف معاصر ایرانی، ضمن ترجمه این رساله به شرح انتقادی آن نیز پرداخته است. مبحث «تصور و تصدیق» یکی از مباحث اصلی در منطق بهشمار میآید و منطقدانان مسلمان در آثار خود به تفصیل به چیستی و اقسام آن پرداختهاند. همچنین این مبحث نگرشهای اندیشمندان مسلمان در باب شناخت و کیفیت آن را نیز انعکاس میدهد. شاید این دو ویژگی، سبب شده است تا مترجم افزون بر ترجمة رسالة التصور و التصدیق شرحی انتقادی نیز بر آن بنگارد. ترجمه کتاب تصور و تصدیق بهعنوان «متن» کتاب قرار گرفته و دیدگاههای شارح کتاب در «پانوشت» مطرح شده است. نکته جالب توجه این است که شارح محترم کوشیده است تا دیدگاه منطقدانان معاصر را نیز ذیل مباحث مرتبط مطرح کند. برخی از مبحث کتاب عبارتست از: اندر رسیدن و گرویدن، تفاوت میان علم حضوری و حصولی، تقسیم علم به تصور و تصدیق، هستی تصور و تصدیق، فرق میان تصدیق و حکم، و تفسیر معیت در سخن ابنسینا.
کسر اصنام الجاهلیة، کتابی است به زبان عربی از صدرالدین شیرازی در رد تصوف دروغین. برخی نام آن را کسر اصنام الجاهلیة فی کفر جماعة الصوفیة دانستهاند. با این حال خود مؤلف در دیباچۀ کتاب، آن را کسر اصنام الجاهلیة نامیده است. مؤلف این کتاب، صدرالمتألهین شیرازی است. او که در علوم عقلی و نقلی، تخصص و تبحّر داشت، در سال ۹۷۹ق بهدنیا آمد و پس از تحصیل مباحث مقدماتی علوم دینی، در اصفهان به درس بهاءالدین محمد عاملی حاضر و در درس فقه و اصول وی شرکت کرد. پس از آن، در درس سید محمدباقر استرآبادی حاضر شد و مباحث فلسفی را به صورت تخصصی از وی فرا گرفت. ملاصدرا که در فلسفه به آخوند مشهور است، در کنار تحصیل علوم دینی و فلسفه، به پایه ریزی نظامی فلسفی به نام حمکت متعالیه همت گماشت؛ فلسفهای که از عقل، نقل و شهود استفاده میکند. انگیزۀ ملاصدرا از تألیف این کتاب، دفاع از دین در برابر ورود عقاید باطل و آگاه ساختن مردم از حیلهگری عدهای است که به دروغ خود را در جایگاه اولیا نشاندهاند. این کتاب مشتمل است بر یک مقدمه، چهار فصل و یک خاتمه. مقدمه این کتاب «درباره اموری است که برای شناختنِ افرادی که کرامت و فضیلتی افزون بر سایر مردم دارند، آگاهی یافتن از آنها واجب است». فصل اول: اهمیت شناخت خدا. فصل دوم: هدف از عبادت. فصل سوم:جایگاه مقربان. فصل چهارم: مذمت دنیا