این کتاب از سه بخش تشکیل شده است. در ابتدا رساله «لرستان و لرها» نوشته مینورسکی از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفی زندگینامه نویسنده که توسط مترجم صورت گرفته است. سپس فهرستی از مندرجات این سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع میگردد. در ادامه یادداشتهایی درباره لرستان نوشته ادموندز عنوان گردیده است. در ابتدای این یادداشت، پیشگفتاری از مترجم و زندگینامه ادموندز و در ادامه فهرست مطالب این بخش و سپس متن یادداشت ذکر میگردد. در این یادداشت میخوانیم مسافرت ادموندز از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم آباد، بیرانوند، بروجرد و یادداشتهای مسافرت از دزفول به خرم آباد و بروجرد و در پایان این یادداشت، گزارشی از جاده کرمانشاه به خرم آباد مشاهده میگردد. در پایان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتاری از مترجم آغاز میگردد و سپس کتاب، با حواشی و توضیحاتی از مترجمین به پایان میرسد.
کتاب حاضر، گزارشی از سفر هیئت شورای تبلیغات اسلامی به ایتالیا برای شرکت در کنفرانس اوپک است. حُسن این سفرنامه این است که با قلمی ساده و روان نوشته شده و مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی در خلال نوشتههای این کتاب بیان شده که خواننده هم از مطالب کتاب لذت میبرد و هم از این مسائل آگاهی یابد. در بخشی از کتاب میخوانیم: «دانشجویان اسلامی ایتالیا از من خواسته بودند که برای سالگرد انقلاب آنجا بروم، من این دعوت را با شورای تبلیغات اسلامی در میان گذاشتم، گفتند قرار است هیئتهایی از طرف شورا به کشورهای دنیا مسافرت کنند شما هم از طرف ما بروید و هیئتی را هم با خود همراه ببرید».
…نخستین جهانگرد غربی که در دوران تمدن اسلامی، به ایران و کشورهای اسلامی سفر کرده، بنیامین بن جناح، از اهالی تودلای اسپانیاست. وی در بین سالهای 560 تا 569ه/1165-1174م. در شرق به سیر و سیاحت پرداخته است. او، مردی تاجر پیشه از یهودان اندلس بوده است. او دوست داشته در شهرهای عالم سیر کند و در هر شهری با برادران یهودی خود و اوضاع آنان آشنا گردد. بنیامین سفر خود را از بارسلون آغاز کرده و عراق را در زمان خلیفه عباسی المستنجد بالله (خلافت 555-566ه/1160-1170م. ) دیده بوده است جالب این است درگزارشی که از قدس دارد، تنها یک یهودی در آن شهر سکونت داشته است. دیدار او از ایران به روزگار حکومت سلجوقیان بوده است او ضمن دیدار با جوامع کلیمی به کار تجارت نیز، می پرداخته است. بنیامین پس از دیدار از شوش و چند شهر دیگر در غرب ایران، به هندوستان می رود. او نخستین جهانگرد غربی است که بعد از دوران باستان درباره منطقه خلیج فارس مطالبی از خود به جای گذاشته است. بنیامین درباره شهر همدان ومعبدی که در آن استر و مردخای مدفون است، توضیحاتی ارائه داده است. در ردیف وی می توان از خاخام موسی پتاچیاد، یاد کنیم که در فاصله سالهای 576-582ه/ 1181-1187م. از زادگاه خود شهر پراگ چکسلواکی، سفر را آغاز کرده و از راه لهستان و روسیه به غرب ایران سفر آمده و درباره آرامگاه دانیال نبی و شوش گزارشی ارائه کرده است.
تاریخ شروان و دربند ترجمهای است از اثر خاورشناس روسی فدورویچ مینورسکی که به اهتمام آقای محسن خادم صورت گرفته است. اثر مینورسکی بر پایه جامع الدول (صحایف الاخبار)، کتاب مورخ ترک احمد بن لطف الله ، ملقب به منجم باشی انجام گرفته است. جامع الدول که تاریخ سلسلههای سلاطین و امرای عالم اسلامی است که از کتب مهم دیگری تلفیق و ترکیب شده است که بعضی از آنها اکنون در دست نیست و از آن جمله است، متن عربی تاریخ دربند و شروان که در سال ۵۰۰ هجری تالیف شده است و مینورسکی همین فصلهای مربوط به خاندانهای شروان و دربند را از این کتاب ترجمه کرده است. تاریخ شروان و دربند شرحی است بر تحولات پرفراز و نشیب دربند ، در فترت میان تسلط اعراب و هجوم اقوام ترک زبان، در فاصله قرنهای دوم تا پنجم هجری که در طی این زمان حکمرانان عرب تبار شروان ( اعراب شیبانی ) در خدمت خلفا ، به قدرت رسیده بودند، به تدریج از بغداد جدا شده و عنوان ایرانی قدیم شروانشاه را اختیار نمودند. منورسکی در صفحه ۲۲۵ میآورد «خالدها و نیریدهای پیشین نامهای ایرانی انوشیروان ، منوچهر و قباد و امثال آن را بر خود نهادند.» و در این بازیابی هویت راستین خود تا بدان جا پیش رفتند که در یک مقطع زمانی دربارشان مرکز فرهنگ ایرانی شد و شاعرانی؛ چون نظامی، خاقانی، شاعر و منجمی چون فلکی شروانی را جذب کرد. از نظر جغرافیایی باب الابواب دربند، حد فاصل باریک و مبهمی که منتهی الیه شرق جبال قفقاز را به دریای مازندران منتقل میسازد و از دیرباز بر سر راه پیشروی اقوام مهاجر استپهای شمال به سرزمین ایران ، در ید اقتدار امرای کرملین قرار داشته است و یکی از نادر ادوار مسدود و محفوظ بودنش را میگذراند. به همین جهت انتشار تاریخ شروان و دربند، به روشن ساختن بخشی از تاریخ قفقاز کمک شایانی میکند. تذکر این مطلب لازم است که الباب عربی است که در فارسی دربند و در ترکی دمیرقاپی میآید و نباید اینها را با هم اشتباه نمود. توضیح این مطلب در پایان این معرفی ضروری است که تاریخ الباب و شروان، شرح حکومت امرای نیریدیه در شروان و بنی هاشم در دربند است. نیریدیه شروان که به شروان شاهان معروف شدهاند، از اولاد یزید بن مزید بن زائده شیبانی برادرزاده مزید بن زائده شیبانی معروف هستند که در زمان هارون الرشید به حکومت شروان منصوب شده بود و اولاد او در طی چهار قرن بر این منطقه حکومت کردند. ینورسکی در پیش گفتار که تاریخ مارس ۱۹۵۸ میلادی خورده است، به معرفی کتاب شکر از همکاران خود میپردازد.
ولادیمیر فدوروویچ مینورسکی (1877 – 1966) شرق شناس متولد روسیه، ایرانشناس، مورخ و ادیب آشنا به امور ایران بود که مدتی را نیز در ایران گذراند. او که به عنوان استاد ادبیات فارسی در لندن اشتغال داشت، به هنر ایران خصوصاً خطاطی و مینیاتور علاقه مند بود و ترجمه «گلستان هنر» قاضی احمد قمی را منتشر کرد. این محقق تاریخ و جغرافیا، ادبیات و فرهنگ ایرانی پژوهشهای ارزشمندی از خود بر جای گذاشته است. تسلط بر زبانهای متعدد اروپایی و اسلامی، او را قادر ساخت تحقیقات خود را از شرق اروپا تا میانه آسیا گسترش دهد. وی در مقدمه کتاب حاضر که به زبان های انگلیسی و فرانسه می باشد و توسط دانشگاه تهران چاپ شده است عنوان می کند: بی شک موضوعات ایرانی بیش از هرچیزی در مرکز توجه من بودند. مقالات متعدد این کتاب عبارتند از: اسم خدایان در زبان ارمنی، حکومت دیالمه، جغرافیا نگاری ایرانی از سال 982 میلادی درباره جغرافیای آسیا، عوامل جغرافیایی در هنر ایران، نصرالدین طوسی درباره اقتصاد، لشکر کشیهای رومی و یونانی درآتروپاتن، حماسه ملی ایران و ادبیات عامیانه روس، خاقانی و امپراتورآندرونیوس کومنوس، ویس و رامین یک داستان اشکانی، گردیزی درباره هند، جیهانی دروغین، بعضی ازمنابع بیرونی، اصلاحات ارضی آق قویونلوها، تاریخ و مذهب در ایران، مقدمه قدیم شاهنامه، قصیده مغولیه پوربها، اشعار پوربها، اهل حق، ایران در قرن پانزدهم و ابن فرغون و حدودالعالم.