این کتاب در پاسخ یکی از شرکتکنندگان در میزگرد برنامه تلویزیونی «این سو و آن سوی زمان» آقای ن.ر شاعر نوپرداز است که در روز شنبه 13 اسفند سال 1356 در تلویزیون پخش شده است. گوینده مدعی بود حافظ مقداری «تقلید، اقتباس، غزل و دیگر هیچ است و باید دور چنین کتابهایی را نخ بست و آنها را در طاقچه گذاشت» به این انگیزه این کتاب نوشته شده است. آنچه در این کتاب از ویژگیهای شعری حافظ بررسی شده، احاطه فراوان او بر دانش نجوم و اخترشناسی است و مؤلف در پی آن است تا اطلاعات تازه ومستندی درباره تسلط حافظ بر دانش نجوم به خواننده ارائه دهد.
در این کتاب کوشیده شده تا درباره نکاتی درباره حافظ و شعر او بررسی صورت گیرد؛ از قبیل: بیان روند زندگانی حافظ برگرفته از متون و منابع معتبر علمی و تاریخی با استفاده از اشعار شاعران نوپرداز معاصر؛ نگاهی به ابعاد و زوایای شخصیت حافظ؛ چرایی تفأل به حافظ و چگونگی تفألزدن؛ تدوین فصلی با نام فرهنگ واژگان اشعار حافظ با بیش از دوهزار واژه؛ فراهم کردن فرهنگ اشارات و تعبیرات عرفانی اشعار حافظ با بالغ بر پانصد واژه.
در تدوین این فرهنگ به این نکات توجه شده است: 1. معنی واژهها در طول زمان دگرگون میشود؛ در دیوان حافظ لغات زیادی را میتوان یافت که معنی امروزی آنها با دوره حافظ متفاوت است؛ 2. درباره بعضی از واژهها هرچند نمیتوان گفت معنی امروز با معنی ششصد سال پیش تفاوتی کرده، ولی در پرتو دانش بشر تلقی ما نسبت به آن واژه تغییر کرده است؛ 3. در دیوان حافظ واژههای متعددی وجود دارد که در معانی گوناگون آمده است مثل روان؛ 4. حافظ استاد ایهام است یعنی در یک مصرع از یک واژه معانی مختلفی را در ذهن میآورد؛ 5. در دیوان حافظ واژههایی چند وجود دارد که به دو نوع میتوان آنها را خواند که در هر دو مورد معنیدار است که در این فرهنگ زیر عنوان «دوگانهخوانیها در دیوان حافظ» به آنها اشاره شده است و .... .
این کتاب در واقع ترجمه ای از نسخه ی عربی کتابی است که احتمالا توسط مویدالدین عرضی نوشته شده است ، اما آنچه که توسط پروفسور فرانس بروین و آقای سرفراز غزنی در این مجموعه گرد آمده است ، بسیار فراتر از یک ترجمه ی ساده است ، بلکه یک تحقیق گسترده پیرامون این موضوع است. کتاب با اطلاعاتی اولیه در مورد نسخه ی اصلی و ترجمه های آن و مقدماتی از مثلثات و ریاضی که در در دوره ی اسلامی کاربرد داشته اند شروع می شود. یادداشت یک صفحه ای دکتر باهر در ابتدای کتاب نیز از نکات جالب آن است. سپس به زندگی نامه ی خواجه نصیر پرداخته می شود. حتی در کنار فعالیت های نجومی خواجه ، به فعالیت هایش در زمینه ی فلسفه ( کلام ) نیز به صورت اشاراتی پرداخته شده است. در همین فصل است که در مورد ساختمان رصدخانه و همکاران خواجه نیز می توانید اطلاعاتی بدست آورید. موید الدین عرضی که می توان او را به عنوان سر مهندس و سازنده ی رصدخانه مراغه نامید ، نویسنده ی اصلی کتاب است ، که زندگانی مختصری از او نیز در کتاب آورده شده است. اما قسمت اصلی کتاب با شرح ابزار و ادوات رصدخانه ی مراغه آغاز می شود. در فصل های بعدی شرح دقیق و علمی کارهای غیاث الدین جمشید کاشانی را می توانید بخوانید ، در این بخش نیز تمامی موارد به صورت کامل شرح داده شده اند ، و تصاویر گویای همه چیز هستند ، جالب است بدانید بسیاری از تصاویری که در اینترنت تحت عنوان تصاویر ابزار نجوم دوره ی اسلامی می بینید از این کتاب استخراج شده اند. فصل آخر در مورد اجزا و ادوات اسطرلاب است. شرح کاملی از ساخت و طراحی یک اسطرلاب دقیق ، حتی محل قرار گیری ستارگان بر عنکبوتیه نیز دقیقا بیان شده است. تنها اشکالی که به نظرم رسید ، این بود که در این فصل روش ساخت اسطرلاب کاملا شرح داده شده است ، اما روش استفاده از آن بیان نشده است ، شاید این کتاب برای کسانی نوشته شده باشد که خود روش کار با اسطرلاب را می دانند و این کتاب مرجعی برای ساخت اسطرلاب برایشان باشد.
اسطرلاب دستگاه کوچکی است که برای تعیین بعضی مشخصات زمان و مکان و آسمان به کار میرود. به فارسی «جام جم» نامیده میشد؛ ولی به تدریج کلمه یونانی اسطرلاب برای آن متداول شده است. این کتاب سرگذشت و کاربرد این ابزار از ابزارهای علمی کهن، جالب و پیچیده جهان گذشته را شرح میدهد. اما مطالب کتاب به همین منحصر نمیشود، بلکه اطلاعات فراوان و متنوعی درباره تاریخ نجوم ایرانی و اسلامی و سیر تکاملی آن در غرب هم عرضه میکند. اسطرلاب دستگاه کوچکی است که برای تعیین بعضی مشخصات زمان و مکان و آسمان به کار میرود. به فارسی «جام جم» نامیده میشد؛ ولی به تدریج کلمه یونانی اسطرلاب برای آن متداول شده است. همچنین درباره زیج و زیجهای معروف جهان و اسطرلاب در دیوان شعرا و .... نیز مطالب در این کتاب آورده شده است.