ماوراءالنهر به لحاظ جغرافیایی در کجا قرار دارد، چه محدودهای را شامل میشود و چه پیوندهای فرهنگی، تاریخی و اسطورهای با فرهنگ و تمدن ایرانی دارد؟ این کتاب با بررسی شعر فارسی ماوراءالنهر قرن بیستم در پی طرح چنین سؤالاتی و پاسخگویی به آنهاست. کتاب حاضر ضمن اینکه بیانگر وضعیت شعر فارسی ماوراءالنهر در قرن بیستم با تکیه بر دو محیط ادبی خوقند و خوارزم است، از دلمشغولیهای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی گذشته و حال این سرزمین خالی نبوده و شرح مفصلی از جایگاه رفیع فرهنگ و تمدن ایرانی در ماوراءالنهر ارائه میدهد. نویسنده کتاب کوشیده نگاه نوستالژیک شعر فارسی ماوراءالنهر نسبت به فرهنگ و تمدن ایرانی را برای مخاطب مکشوف کند و بنابراین روایتی ادیبانه از گسست و مهجوریت این میراث عظیم نسبت به مام میهن نیز به شمار میرود.
موسیقی رسمی اروپا، زمینه را برای موسیقی عالی قرنهای بعدی، فراهم آورد. موسیقیدانهای نامداری چون: باخ، وردی، موتسارت و هنرمندان فلورانس ـ از جوتر در آغاز قرن چهاردهم، تا مازاچو در اوایل قرن پانزدهم میلادی به عوام گرایش داشتند. اینها از ترانههای عوام و سرودههای دینی و نواهای عامیانه سود میجستند و مسائل روزمره را در چهار چوب موضوع های دینی مردم پسند بیان میکردند. این گرایش به مردم در عصر رنساس، برنقاشان نیز تاثیر گذاشت. نقاشان، نقاشی روی گچ را که مورد علاقه عموم و مانند روزنامه، وسیلهای برای ارتباط اجتماعی و آموزش و پرورش مردم بود، برگزیدند.
مقام صدرات عظمی در تشکیلات حکومت غزنویان همواره از برترین جایگاه سیاسی و علمی و گاه نظامی برخوردار بود و سلاطین عزنوی برای گردش چرخ این امپراتوری عظیم به جهت آن که به بهرهگیری از تدابیر هوشمندانه وزرای خود ـ که بالاترین مقام پس از مقام سلطان را دارا بودند ـ نیاز داشتند، سعی میکردند کسانی را به این منصب برگزینند که علاوه بر اشتهار به کیاست و فراست و فضل و ادب، دارای توانمندیهایی نیز در عرصه نظامی باشند. در این مقاله از احمد عبدالصمد مشاور آلتونتاش خوارزمشاه که پس از احمدحسن میمندی به وزارت مسعود غزنوی رسید، سخن گفته شده است و کاردانیهای وی در مقام کدخدایی آلتونتاش و نیز کفایتها و تدابیر هوشمندانه این وزیر در امور دیوانی و نظامی بویژه در حساسترین برهه تاریخ آن دوره که هجوم ترکمانان سلجوقی از یک سو و بیکفایتی و استبداد روزافزون مسعود از سوی دیگر، دولت مقتدر غزنوی را به سقوطی حتمی میکشانید، براساس مندرجات تاریخ بیهقی مورد تحلیل قرار گرفته است و نیز سعی بر این رفته است بازتاب شخصیت این وزیر ادبپرور و شاعرنواز در دیوان منوچهری دامغانی نمایانده شود.
نذرالدین فرزند باباجان متخلص به میرزا هادی سمرقندی (1246-1309 هجری قمری) از شاعران صاحب دیوان ماوراء النهر است. دوران زندگی این شاعر عزلت پیشه، مصادف با سلطنت قاجار در ایران است. سمرقندی برای تحصیل روانه بخارا گردید و در خوشنویسی نیز مهارت کسب کرد. سمرقندی شاعر غزل است و در دیوان وی 77 غزل ثبت شده است. آن گونه که از دیوان او بر می آید به عرفان و اندیشه های صوفیانه دلبستگی دارد و دین و عرفان دو عنصر اساسی جهان بینی او به شمار می آیند. به طور مشخص در دیوان هادی سمرقندی، تاثیر مستقیم حافظ شیرازی، صائب تبریزی و بیدل دهلوی به چشم می خورد. وجه تمایز این دیوان با آثار شاعران دیگر روزگارش آن است که حتی یک بیت در مدح شاه یا امیری مشاهده نمی شود. او که چندین سال به عنوان منشی درباری مشغول به کار بود، در میانسالی برای دوری از آشوب و فتنه های درباری به زادگاه خویش بازگشت و به تعلیم و تربیت فرزندان زادگاهش پرداخت. کتاب پیش رو به کوشش و با مقدمه، تحشیه و فهارس ابراهیم خدایار (1345 - ) دانشیار و استاد دانشگاه و توسط مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس در سال 1386 به چاپ رسیده است.
دگردیسی از مهمترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطورهای، به شمار میرود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوههای مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمیآید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل میشود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانهترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگارههایی از روایت یاد شده میپردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگارهها در مکتبهای مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشتهای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان میدهد که دگردیسی در نگارههای منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درونمایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانههایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.