کتابی در فلسفه، تألیف جورج بارکلی، به زبان انگلیسی، کتاب در یک پیشگفتار، یک دیباچه و مقدمه، و سه بخش تدوین شده است. مؤلف در دیباچه هدف خود را رساندن فایدتی به کسانی اعلام میکند که در تجرد و وجود خداوند و جاودانگی طبیعی نفس تشکیک روا میدارند. بارکلی در مقدمه، در ۲۵ شماره، غرض اصلی خود را کشف اصولی میداند که موجب تداول شک و شبهه در نزد فلاسفه میشود و بر آن است که تا اصول علم را از توهمات منبعث از لفظپردازی نپی راییم، قادر نخواهیم بود از سلسله استدلالهای بیسرانجام جلوگیری کنیم. بارکلی در بخش اول کتاب، با عنوان تحلیل اصول، ضمن تقسیم موضوعات علم انسانی به سه موضوع، که عبارت اند از تصورات برآمدۀ عینیات، تصورات ذهنی، و تصورات مرکب از این دو گونه، اصول خود را منطبق بر تصورات ذهنی تدوین میکند. بخش دوم، با عنوان رد بر اعتراضات، به انتقاداتی که گمان میبرد ممکن است بر اصول مقررۀ خود مطرح شود، پاسخ میدهد. بخش سوم، با عنوان در نتایج و موارد انطباق اصول، به توصیف و توجیه اصول برنهادۀ مؤلف در بخش نخست اختصاص دارد. این اثر بارکلی از نگرانی های عمیق مذهبی حکایت میکند و گامی بلند برای عبور از عینیتباوری جزماندیشانه و ساده لوحانه است. در آخر فهرستی از کتابهای بارکلی و بعض آنچه درباره او نوشته اند آمده است.
به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.
هشام بن حَکَم متکلم شیعی قرن دوم قمری و از اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) بود. روایاتی از امامان شیعه در مدح هشام نقل شده و بسیاری از دانشمندان شیعه او را ستایش کردهاند. علاوه بر این برخی از اهل سنت نیز او را به لحاظ علمی ستودهاند که وجود و حضور هشام در جلسات علمی یحیی بن خالد برمکی به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور و دریافت هدیه از جانب هارون الرشید گواه بر آن است.