کتاب «نغمه ایزدی» یا «بگوت گیتا» یکی از آثار قدیمی هند و از سرودههای مقدس سانسکریت میباشد. بگوت گیتا که به فارسی نغمه ایزدی ترجمه شده است، یک نامه دینی است که به آموزش گیتا (فلسفه اخلاقی هند) پرداخته است. این متن حدود سه هزار سال قدمت دارد و از قدیمیترین آموزههای مذهبی و اخلاقی آریاییهای باستان میباشد. هند را کشور هفتادودو ملت میخوانند؛ زیرا در این کشور صدها دین و مذهب و مسلک قدیمی و جدید در کنار هم زندگی میکنند؛ اما اکثر این ادیان ریشه در باورهای قدیمی هند باستان دارند. باورهایی که اکثرا در کتاب «ریگودا» مکتوب شده و کتاب «نغمه ایزدی» نیز یک بخش مهم از همین کتاب میباشد. در این کتاب روایات بسیار جالب و شگفتانگیزی از اساطیر و حماسههای هندی در کنار یکدیگر ردیف شدهاند. همچنین باورهای مذهبی و سرودههای دینی نیز در این کتاب دیده میشوند. کتاب در حدود هفتصد بیت سروده است و از هجده فصل نیز تشکیل میشود و دارای آموزههای اخلاقی و عرفانی است.
به طور کلی معلوم است که هند دارای تمدن و فرهنگی ژرف و دیرین است و آشنایی ایرانیان و بهویژه نسلهای جوان با ادبیات هند یا سرچشمه آن تمدن و فرهنگ، بسیار اندک است. در این کتاب ستونهای اصلی آن پهنه عظیم شناسانده شده است: ادبیات سانسکریت، ادبیات بودایی، ادبیات دراویدی، ادبیات هند و آریایی آن سرزمین کهنسال و ادبیات هند و غرب.
این کتاب دربرگیرنده چهارده داستان و افسانه از داستانها و اساطیر هندی میباشد. عناوین برخی از داستانها بدین ترتیب است: روزهای درخت بانیان، ساویتری و ساتیاوان، تولدی خاص، تولد کریشنا خدای آبی، کریشنا و دایه اهریمنی، شاه مار اهریمنی، چگونه رام بر شاه راوان اهریمنی پیروز شد و .... .
عصر اوستایی، باستانی ترین عصر زبان و ادبیات ایران است که تخمینا در هزار یا یکهزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح آغاز گشت و آنچه از این عصر بدست ما رسیده است منحصر به نوشته اوستاست. در آغاز این عصر تیره های آریایی هند و ایران نزدیک بهم زندگی میکردند وگرچه در لهجه مختلف سخن می گفتند ولی به سخن یکدیگر آشنا بودند و قهرمانان مشترک داشتند رسوم و عبادت هم یکسان بود. ایزدان شان زمین و آسمان و مظاهر طبیعت و برخی ستارگان بودند. اینها را "دیوا" می نامیدند بهترین و باستانترین نمونه شعر این عصر را در سروده های گاتا و فصیح ترین نثر را در عبارت وندیداد می یابیم...
محمدعلی داعی الاسلام مؤلف فرهنگی نظام در طی نطقی که در سنوات اخیر در دارالفنون ایران ایراد کرد ملت ایران و ملت هند را بدو برادر تشبیه نمود که سالیان دراز بینشان جدائی افتاده و امروز که یکدیگر را ملاقات میکنند، در اثر جدائی همدیگر را بسختی میشناسند و علاوه بر آنکه خویشاوند یکدیگر بلکه با هم برادرند. دراین کتاب کوشش شده است گوشه ای از روابط عمیقی که بین هند و ایران وجود داشته پرده برداشته شود. برای این منظور بین شاهنامه و مهابهارتا مقایسه شده و داستانهای این دو رزمنامه بزرگ جهان که نظیر ندارند به طور مجمل ذکر گردیده است.