هذا المعجم، فضلا علی المنجزات الکلیة، أسرد مجملها علی الوجه التالی: استقراء مصادیق بعض الصیغ کما هو الحال فی مفردات صیغة «تفعال» والعدول عن القول بسماعیة المشتق منها الی القول بقیاستها، تشخیص جنسیة الکثیر من المعربات التی تعرض لها «المعجم الوسیط» مثلا، الدفاع عن الحقیقة متی ما کانت ضرورة، کتلک التی تصدی للکشف عنها؛ عند تعریة سلوک مثل المنجدیین، الاتیان علی الفاظ المعانی المستعملة حین تتعدد و بمختلف الصور والهیئات النطقیة المتوفرة لها، و علی طول الساحة اللغویة بأن تسرد مجتمعة عند کل مفردة مفردة اساس فیها، تطعیم الکتاب بجملة منتقاة من النصوص عاطفیة و غیرعاطفیة، فک ارتباط الکثیر الکثیر من المعربات، استدراک لمجموعة من الآیات القرآنیة، تجذیر الهیئات التی لم تعد لها جذور متدوالة و ... .
گرچه گویش سبزواری یکی از لهجههای فارسی دری است و سالیان دراز شلاق زبانهای ناهماهنگی چون زبان ترکی، مغولی، عربی و ... را بر شانه خود تحمل کرده و امروزه در قسمت نسبتا وسیعی از خاک ایران تکلم میشود، هرگز نمیتوان آن را از لهجههای دیگر زبان فارسی برتر دانست. وقتی از گویش سبزواری سخن گفته میشود و اختصاصات دستوری یا واژههای آن بررسی میشود، نباید این تصور پیش آید که با یک گویش صددرصد ثابت سروکار داریم و بین افراد مختلفی که با آن گویش تکلم میکنند، وحدت کلمه و لفظ برقرار است. در این کتاب لغات و اصطلاحات گویش سبزواری با شواهدی از اشعار محلی این شهرستان گردآوری شده است.
زرقان شهری باستانی در میانه راه شیراز به تخت جمشید در دامنه کوه زرقان است. زرقان قدیم شامل محلههای بزرگ جولاهگان، میان و لرها و محلههای کوچکتر آخوندها، جهودها و حیدر بود. مجموعه این محلههای درهمفشرده، پشت به کوه داده و دامن تا ابتدای دشت گسترده بود. برجوبارو و دروازههای کوچک و بزرگ شهر را در میان گرفته بود و از گسترش آن پیشگیری میکرد. در این کتاب مجموعه دوهزار مثال، اصطلاح، کنایه، تشبیه و پند و اندرز در لهجه فارسی مردم زرقان فارس گردآوری شده است.
هذا المعجم، فضلا علی المنجزات الکلیة، أسرد مجملها علی الوجه التالی: استقراء مصادیق بعض الصیغ کما هو الحال فی مفردات صیغة «تفعال» والعدول عن القول بسماعیة المشتق منها الی القول بقیاستها، تشخیص جنسیة الکثیر من المعربات التی تعرض لها «المعجم الوسیط» مثلا، الدفاع عن الحقیقة متی ما کانت ضرورة، کتلک التی تصدی للکشف عنها؛ عند تعریة سلوک مثل المنجدیین، الاتیان علی الفاظ المعانی المستعملة حین تتعدد و بمختلف الصور والهیئات النطقیة المتوفرة لها، و علی طول الساحة اللغویة بأن تسرد مجتمعة عند کل مفردة مفردة اساس فیها، تطعیم الکتاب بجملة منتقاة من النصوص عاطفیة و غیرعاطفیة، فک ارتباط الکثیر الکثیر من المعربات، استدراک لمجموعة من الآیات القرآنیة، تجذیر الهیئات التی لم تعد لها جذور متدوالة و ... .
هذا المعجم، فضلا علی المنجزات الکلیة، أسرد مجملها علی الوجه التالی: استقراء مصادیق بعض الصیغ کما هو الحال فی مفردات صیغة «تفعال» والعدول عن القول بسماعیة المشتق منها الی القول بقیاستها، تشخیص جنسیة الکثیر من المعربات التی تعرض لها «المعجم الوسیط» مثلا، الدفاع عن الحقیقة متی ما کانت ضرورة، کتلک التی تصدی للکشف عنها؛ عند تعریة سلوک مثل المنجدیین، الاتیان علی الفاظ المعانی المستعملة حین تتعدد و بمختلف الصور والهیئات النطقیة المتوفرة لها، و علی طول الساحة اللغویة بأن تسرد مجتمعة عند کل مفردة مفردة اساس فیها، تطعیم الکتاب بجملة منتقاة من النصوص عاطفیة و غیرعاطفیة، فک ارتباط الکثیر الکثیر من المعربات، استدراک لمجموعة من الآیات القرآنیة، تجذیر الهیئات التی لم تعد لها جذور متدوالة و ... .