هدف از اين پژوهش بررسي منش وكنش (ريختشناسيِ) شخصيتهاست، بر اساسِ تحليل رفتارها، به منظور سنجش ميزان موفّقيت و نوع و ماهيت شخصيتپردازي در چند خاطرهنگاشته آزادگان و با هدف آشكارگرداندن بسياري از زواياي پنهانِ زندگيِ اردوگاهي. در خاطرات آزادگان دفاع مقدس، نقش شخصيت اول (راوي)، به نسبت ديگر شخصيتها، بسيار برجستهتر است؛ ازاين رو، بيشتر اين خاطرهنگاشتهها در قالبِ حسب حال يا زندگينامه فراهم آمدهاند. تأثير رويدادهاي ناخواسته و غيرِمنتظره بر زندگيِ راويان، در دوران اسارت، بسيار آشكار است. در اين نوع آثار، ايستادگيِ جمعيِ اُسرا، دربرابر مشكلات اسارت و ددمنشيهاي دشمن، بسيار بارزتر از مقاومتهاي فردي است. شمار رويكردهاي مربوط به دشمن، مطابق آمار، پس از راوي و در جايگاه دوم قرار دارد؛ دليل آن برخورد مستقيم اسرا با دشمن و نيز اعمال فشارهاي اوست بر يكايك اسرا كه خود فزونيِ بسامد رويكردهاي شخصيت چهارم (دشمن) را، به نسبت شخصيت دوم و سوم، سبب آمده است.
ابراهیم صفایی (1291- ) تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در همدان گذراند که موجب آشنایی وی با انجمن ادبی همدان گردید. وی درسال ۱۳۱۶ نایب رییس این انجمن شد. پس از مهاجرت به تهران تا سال 1338 در سازمان ثبت تهران مشغول به کار بود. پس از آن به دعوت اداره کل هنرهای زیبا مشاور انتشار کتاب و مسوول صدور مجوز گشت. وی از سال ۱۳۲۹ هفته نامه ای به نام ” عسس” را منتشر کرد و در سال ۱۳۴۹ با همکاری دوستانش انجمن تاریخ را دایر نمود. بسیاری از کتابهای وی اکنون به عنوان مهمترین مرجع تاریخی برای پژوهشگران قابل استفاده هستند. در کتاب حاضر نویسنده کوشیده است با بهره گیری از حافظه و اطلاعات خویش گوشه هایی از تاریخ پیش از انقلاب ایران را ثبت کند. این خاطره ها به ترتیب زمانی مرتب شده اند. شماره گذاري اتومبيل ها، توزيع سجل احوال، پيشينه عوارض شهرداری، سرقت در كتابخانه سلطنتی، قانون هیئت منصفه، داستان موسسه آزادی، چرا سليمان ميرزا و سه روز در خدمت عارف برخی از عناوین این خاطرات هستند.
این شماره همزمان با جنگ تحمیلی و دفاع از این مرز و بوم به چاپ رسیده است. به همین دلیل اولین بخش این شماره را گزارش نسیم خاکسار، قاضی ریحاوی، محمد مختاری و بنی طرف درباره جبهه های جنگ تشکیل داده است. در بخش شعر این شماره اشعاری از شعرای معاصر و در بخش داستان، داستان از محمد ایوبی، قاضی ریحاوی و مسعود میناوی آورده شده است. عکس های بهمن جلالی از جبهه های جنگ در بخش پایانی این شماره آمده است. این شماره زمستان 1359 به طبع رسید.
میرزا اسدالله خان غالب دهلوی (1212 ـ 1258 هـ) از برجستهترین سخن سرایان خوش قریحه فارسیگوی و صاحب سبک قرن سیزدهم هجری شبه قاره هند است که در ترویج و توسعه زبان فارسی سهمی بسزا دارد. هر چند که اجداد غالب از ایبکیان ترکنژاد سمرقندند، خود غالب در لاهور و دهلی نشو و نما یافته و تحتتأثیر سخنوران نامی آن دیار از جمله بیدل، فیض، ناصر علی سرهندی، حزین لاهوری، گرامی کشمیری و .... به شیوه استادان سلف، به نظم سخن فارسی همت گماشته است. ذوق و قریحه سرشار و نبوغ فوقالعاده غالب در نظم سخن و آشنایی وی به انواع علوم پیشینیان، او را در ردیف شاعران بزرگ پارسیگو قرار داده و بحق یکی از مصادیق سخن نظامی عروضی سمرقندی است که «شاعر باید که سلیمالفطره، عظیمالفکره، صحیح الطبع، جیدالرویه، دقیقالنظر» باشد.
موضوع قضا و قدر و جباریت و قهاریت خداوند از جمله موضوعات پیچیده کلامی است که همواره در طول تاریخ مذاهب، اذهان بسیاری از متکلمان و عالمان دیدن را به خود مشغول داشته است و چه بسیار دستاویز جبری مذهبان، حکام جور و کاهلان قرار گرفته است. آنچه در بادی امر از قضا و قدر استنباط میشود این است که خداوند به قلم تقدیر، سرنوشت هرکس را در ازل مقدر و مشخص کرده است و آنچه بندگان به اختیار یا بدون اختیار انجام دهند یا دیگران نسبت به آنان انجام دهند، مطابق سرنوشت و حکم دستوری است که از قبل مشخص شده و باید همان واقع شود و بدون کم و کاست واقع خواهد شد. بنابراین آدمی سخره تقدیر است، جز آنچه باید واقع شود، واقع نمیشود و تلاش و جد و جهد و چارهاندیشی، حزم، احتیاط و حذر و دعا و وسایط دیگر نمیتوانند مانع و دافع قضای محتوم شوند.