طبیعت در کتاب طبیعیات ارسطو، عبارت است از: جسم طبیعى و در نظر ابن سینا در مقدمه منطق کتاب شفا، عبارت است از: جسم محسوس.از آنجا که شناخت جسم طبیعى به جز از طریق حس، ممکن نیست، ارسطو طبیعت را تنها بر اساس ظاهر حسى «تأثرات حسى» تعریف و تفسیر مى‏کند یعنى تفسیرى حس گرایانه. وى خورشید را جسمى درخشنده مى‏ داند که هر روزه به دور زمین مى‏ گردد؛ برخلاف نظریه فیثاغورث، که قایل به گردش زمین به دور خورشید بود، ارسطو نظریه منظومه شمسى او را بر همین اساس، باطل مى‏ دانست. فهرست کتاب به این شرح است: مقدمه مترجم؛ کتاب اول : علم طبیعت و اصول آن؛ کتاب دوم: معرفت و تبیین طبیعت؛ کتاب سوم: حرکت و نامتناهی؛ کتاب چهارم: مکان،خلا و زمان؛ کتاب پنجم: طبقه بندی حرکات؛ کتاب ششم: پیوستگی حرکت؛ کتاب هفتم: علت حرکت؛ کتاب هشتم: جاودانگی حرکت.

منابع مشابه بیشتر ...

651ab8b018ba2.jpg

هگل و مبادی و اندیشه معاصر

امیرمهدی بدیع

اینکه جریان‌های بزرگ اندیشه معاصر از افکار هگل سرچشمه می‌گیرد، امری است که همه می‌دانند و همگان به آن معترفند. ولی اینکه واقعا آن افکار چه بود و کسانی که خود را به هگل نسبت می‌دهند تا چه حد از فلسفه او الهام گرفته و رهنمودهای آن را محترم شمرده‌اند، داستان دیگری است که هنوز می‌تواند و باید مورد بحث واقع شود. چون سه فلسفه اصلی از فلسفه‌های معاصر بسیار مزورانه خود را منسوب به هگل می‌دانند، شاید چنین تصور رود که اندیشه‌های کتاب «نمودشناسی ذهن» واقعاً کاربرد خود را در این فلسفه‌ها یافته و هرچه را می‌توانسته است در خود داشته باشد، به صورت قطعی بیروه داده است، ولی هرگز چنین نیست و دلیل واضح آن این است که هیچ‌یک از این فلسفه‌ها در وضع و حالی نیست که بتواند قانون اندیشه هگلی را که درک و بیان حقیقت نه همچون یک جوهر بل همچون یک ذهن اندیشنده است، پاس بدارد. بزرگترین فیلسوفان سنت ما بعد الطبیعه غربی ،از پارمندیس و افلاطون و ارسطو گرفته تا دکارت و کانت و هگل اصحاب اصالت ماهیت بوده اند و حذف و طرد «وجود»از مابعدالطبیعه منجربه ایجاد ما بعد الطبیعه هایی نا منطبق با نظام وجودی عالم شده و حتی اگزیستانسیالیسم معاصر با دعوی بازگشت به وجود از درک حقیقی وجود بازمانده و شبحی تهی را جانشین آن کرده است. در این میان تنها یک فیلسوف از این آزمون سرافراز بیرون آمده است و او کسی نیست جز...تحلیل های ژرف و موشکافانه نویسنده از فیلسوفانی همچون افلاطون ،ارسطو،ابن سینا،ابن رشد،آکویناس،کانت،هگل و کی یر کگارد به این کتاب عمقی در خور توجه داده است. گئورگ ویلهلم فریدریش هگل ؛ فیلسوفی آلمانی در ۲۷ اوت ۱۷۷۰ میلادی در اشتوتگارت، واقع در جنوب غربی آلمان، به دنیا آمد. از کودکی در زمینه‌های گوناگونی مانند ادبیات، فلسفه، و موضوعات مختلف دیگر، به مطالعه می‌پرداخت و در این کار از حمایت و تشویق مادرش - که سهم فراوانی در پرورش فکری وی در کودکی داشت - برخوردار بود. پدر او از کارمندان دولت بود.

651180b128b44.jpg

سیاست

. ارسطو

عنوان Politics (سیاست) در لغت به معنای "چیزهای مربوط به پولیس (دولت شهر در یونان باستان" است و منشأ کلمه انگلیسی مدرن سیاست است. سیاست ارسطو به هشت کتاب تقسیم شده است که هر کدام به فصل های بعدی تقسیم می شوند. بخش اول شامل کتاب اول درباره خانواده بخش دوم شامل کتاب دوم درباره نظرات افلاطون و نقد حکومت‌های اسپارت و کرت و کارتاژ بخش سوم شامل کتاب سوم درباره قانون اساسی بخش چهارم شامل کتاب‌های چهارم و پنجم درباره دموکراسی جمهوری و علل انقلاب‌ها در حکومت‌ها بخش پنجم شامل کتاب ششم درباره روش تشکیل دموکراسی‌ها و پایداری آنها بخش ششم شامل کتاب‌های هفتم و هشتم درباره حکومت کمال مطلوب است. ارسطو اساس خانواده را طبق تقسیم بندی روابط مردم با هم قرار داده و قدرت را عامل اصلی این تقسیم بندی می‌داند. او خواسته را بخشی از خانواده می‌داند و هنر به دست آوردن خواسته دیگری در خانواده را تدبیر منزل می‌داند. ارسطو فرقی بین روابط قدرت در حکومت و خانواده نمی‌بیند. او هر دو را بر اساس روابط قدرت یکسان بررسی کرده‌است. او کسی را که در یک شهر از احترام و مناصب حکومت بی بهره باشد همچون بیگانه‌ای می‌داند که در آن سکونت اختیار کرده‌است. ارسطو داوری چند دادرس را که بر حکومت قانون متفق اند بهتر از داوری یک دادرس می‌داند. او بقای دموکراسی را به کثرت شهروندان وابسته می‌داند. او سعادت را در درست زیستن می‌داند. او کار را در زندگی فقط محدود به ارتباط با دیگران نمی‌داند. در پیش گفتار کتاب سیاست اشاره به ناپیوستگی مطالب آن شده‌است. حمید عنایت این کتاب را مانند کتاب مثنوی معنوی مولانا دانسته چون ارسطو کتاب سیاست را از گفتارهای گوناگونی فراهم کرده و به نظر مترجم قصد او گردآوردن آنها در یک مجموعه نبوده‌است. حمید عنایت در پیش گفتار کتاب سیاست اهمیت آن را در دو مورد می‌داند: یکی آن که روح فلسفه پیشرو زمان ارسطو را منعکس می‌کند و دیگر آن که سرچشمه اصلی اندیشه‌هایی است که تا پایان قرون وسطی بر فلسفه سیاسی غرب اثر گذاشت.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

651180b128b44.jpg

سیاست

. ارسطو

عنوان Politics (سیاست) در لغت به معنای "چیزهای مربوط به پولیس (دولت شهر در یونان باستان" است و منشأ کلمه انگلیسی مدرن سیاست است. سیاست ارسطو به هشت کتاب تقسیم شده است که هر کدام به فصل های بعدی تقسیم می شوند. بخش اول شامل کتاب اول درباره خانواده بخش دوم شامل کتاب دوم درباره نظرات افلاطون و نقد حکومت‌های اسپارت و کرت و کارتاژ بخش سوم شامل کتاب سوم درباره قانون اساسی بخش چهارم شامل کتاب‌های چهارم و پنجم درباره دموکراسی جمهوری و علل انقلاب‌ها در حکومت‌ها بخش پنجم شامل کتاب ششم درباره روش تشکیل دموکراسی‌ها و پایداری آنها بخش ششم شامل کتاب‌های هفتم و هشتم درباره حکومت کمال مطلوب است. ارسطو اساس خانواده را طبق تقسیم بندی روابط مردم با هم قرار داده و قدرت را عامل اصلی این تقسیم بندی می‌داند. او خواسته را بخشی از خانواده می‌داند و هنر به دست آوردن خواسته دیگری در خانواده را تدبیر منزل می‌داند. ارسطو فرقی بین روابط قدرت در حکومت و خانواده نمی‌بیند. او هر دو را بر اساس روابط قدرت یکسان بررسی کرده‌است. او کسی را که در یک شهر از احترام و مناصب حکومت بی بهره باشد همچون بیگانه‌ای می‌داند که در آن سکونت اختیار کرده‌است. ارسطو داوری چند دادرس را که بر حکومت قانون متفق اند بهتر از داوری یک دادرس می‌داند. او بقای دموکراسی را به کثرت شهروندان وابسته می‌داند. او سعادت را در درست زیستن می‌داند. او کار را در زندگی فقط محدود به ارتباط با دیگران نمی‌داند. در پیش گفتار کتاب سیاست اشاره به ناپیوستگی مطالب آن شده‌است. حمید عنایت این کتاب را مانند کتاب مثنوی معنوی مولانا دانسته چون ارسطو کتاب سیاست را از گفتارهای گوناگونی فراهم کرده و به نظر مترجم قصد او گردآوردن آنها در یک مجموعه نبوده‌است. حمید عنایت در پیش گفتار کتاب سیاست اهمیت آن را در دو مورد می‌داند: یکی آن که روح فلسفه پیشرو زمان ارسطو را منعکس می‌کند و دیگر آن که سرچشمه اصلی اندیشه‌هایی است که تا پایان قرون وسطی بر فلسفه سیاسی غرب اثر گذاشت.

فلسفه
کتاب
6292211f28e30.png

سیاست

. ارسطو

«سیاست» ارسطو درباره خانواده و تدبیر منزل و بندگی و مالکیت و زناشویی، نظریات افلاطون و نقد حکومت‌های اسپارت و کرت و کارتاژ، قانون اساسی و مسائل مربوط به آن، انواع گوناگون دموکراسی، الیگارشی، جمهوری یا حکومت حدوسط میان آن دو، علل انقلابات در حکومت‌ها، روش تشکیل دموکراسی‌ها، الیگارشی‌ها و روش پایدارداشتن آنها و درباره حکومت کمال مطلوب بحث می‌کند. مباحث کتاب بر مبنای روش استقرایی است و ارسطو به تاریخ و اوضاع و احوال و طرز حکومت کشورهای مجاور یعنی به واقعیات نظر دارد و تنها به دنبال مدینه فاضله نیست.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی
کتاب