در این کتاب به بررسی جنبش نایبیان کاشان براساس اسناد و مدارک موثق پرداخته شده است. کتاب مجموعه ای از اسناد رسمی مربوط به «نایب حسین کاشی» ملقب به «سالار اسلام» است که به همراه فرزندش «ماشاءالله خان» ملقب به «سردار جنگ» قریب به پنجاه سال در برابر حکام قاجار دست به طغیان زدند و با قشونی که در اختیار داشتند نفوذ خود را تا یزد، خور و بیابانک گسترش دادند. تبار نایب حسین از طایفه لر «بیرانوند» به سركردگی «هاشم بیگ»، در سال 1152 در دوران سلطنت نادرشاه، به دلیل آن كه موافق مصالح حاكم نبودند، به شهر كاشان تبعید شدند. پس از چندی آنها با استفاده از ضعف دولت قاجار، در كاشان قشون كوچكی فراهم آورده و بر دولت وقت حاكم شده و قدرت را در دست گرفتند و نفوذ خود را تا یزد، خور و بیابانك توسعه دادند و ریاست سوار را به ماشاءاللهخان سپردند. حوادث روزگار آنان را به عرصه سیاست كشانید و در چهارچوب «قضیه مهاجرت» به غرب ایران سفر كردند و پس از پایان جنگ جهانی اول مجددا به كاشان بازگشتند. سرانجام رئیس الوزرایی به نام «میرزا حسنخان وثوقالدوله»، نخست، ماشاءالله خان را با تمهید و تزویر به تهران فراخواند و با نیرنگ او را از پا درآورد و سپس پدرش نایب حسین را كشت و بدینترتیب به یكهتازی آنان خاتمه داد...
موسسه امیدوار است با انتشار این مجموعه در نهایت بتواند در ارج نهادن به سند و اشاعه فرهنگ مستندگویی در تاریخ تلاشی درخور نموده و در این راه بخشی از سوالات و خواسته های وسیع ملتی بزرگ را پاسخ دهد و به همراه سایر فعالیتهای تحقیقاتی و انتشاراتی مصمم است به منظور نشر آثار فرهنگی و تاریخی با بهره جویی از مجموعه اسناد و مدارک خود دست به انتشار سلسله کتابهایی با عنوان تاریخ معاصر ایران بزند و در این راه به توکل الهی و یارای استادان و محققان و اهل علم امید بسته است.
اسناد کتاب حاضر بیانگر جو محدود و بسته حاکم بر مطبوعات و احزاب دوره رضاشاه است، متعلق به بایگانی وزارت دربار و ریاست وزرای دوره پهلوی اول است. قسمت اول اسناد این کتاب به مطبوعات و قسمت دوم به احزاب اختصاص داده شده است. در قسمت مطبوعات بخش اول اسناد عمدتا شامل مکاتبات مدیران مطبوعات با عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار رضاشاه در خصوص درخواست رفع سانسور یا توقیف از نشریه خود و یا ابراز وفاداری نسبت به دستگاه حاکمه است. بخش دوم مربوط به انتشار روزنامه های پیکار و نهضت در برلن و اقدامات دولت ایران در جلوگیری از انتشار این روزنامه ها و ممانعت از ورود نسخ آن ها به ایران و سایر کشورهاست. قسمت احزاب نیز که بخشی کوچک از اسناد این مجموعه را به خود اختصاص داده، دربرگیرنده اسناد وزارت دربار در فاصله سال های 1304 تا 1311 ه.ش است.
جلد سوم از اسناد "عبدالوهاب خان آصفالدوله "مربوط به دوره فعالیت وی در آذربایجان در سمت کارگزاری امور خارجه است .در این اسناد صرف نظر از مسائل داخلی فعالیت مسیونهای آمریکایی (علیالخصوص مستر پرکینز) در ارومیه و آذربایجان برای جلب اقلیتهای دینی آشکار میگردد .عبدالوهاب خان طی نامههای گوناگون که در این کتاب به چاپ رسیده است، در این زمینه هشدارهایی به وزیر خارجه و شاه داده است و حتی پیش بینی نموده که در صورت عدم توجه به این گونه دسایس و اقدامات، وقایع وخیمی در بین ارامنه و اقلیتهای دینی پیش خواهد آمد و دولت را ناچار به درگیری خواهد نمود .از سوی دیگر اسناد حاضر این موضوعات را در بر دارد .مسائل مربوط به امور سرحدی، دخالتهای مرزی عثمانی، روسیه و کارشکنی آنان در مسائل داخلی ایران، مهاجرت ایرانیان به روسیه و عثمانی، و شکل و شیوه تذکره و قوانین اداری ایران عصر قاجاریه .
در سال 1307 قانون اعزام محصل به اروپا بنیان نهاده شد. قرار شد بر این اساس دارندگان دیپلم در امتحان عمومی شرکت جویند و افراد برتر در رشتههای موردنظر با پول دولت در اروپا تحصیل کنند تا پس از بازگشت به ایران بتوانند دیگر افراد وطن را از دانش و بینش خود بهرهمند سازند و با تعلیم اندوختههای ذهنی خود به دیگران، وسیله انتقال دانش جدید به نسلهای آینده شوند. این کتاب دربرگیرنده اسناد ارزنده و گویای این حرکت علمی و فرهنگی است که حکایت از سعی و کوشش دانشجویان ومراقبت و مواظبت سرپرستان میکند و اشارتی هم دارد به کسانی که یا فریفته زرقوبرق تهران فرهنگی شدند یا در دادم افکار و عقاید مادیگری و مسائل کمونیسم افتادند. گفتنی است این اسناد مربوط به سالهای 1307 تا 1313 میباشد.