هرمز بصاری درباره کتاب "تاثیر فرهنگ و ادب ایران در جهان" میگوید: "خواستم در کاری که آغاز کردم آن سهمی را که مردم کشور ما در این شرکت بزرگ جهانی ریختهاند و بدون انتظار سود و بهره ای قرنها به کار افتاده و در داد و ستد اندیشهها یکی از بزرگترین بنمایهها بودهاند، مشخص نموده و با پژوهش دامنهدار پیرامون فرهنگ و ادب بارور ایران و اثر آن در جهان مطالبی اساسی بنگارم تا شاید موارد ناشناخته درباره آنچه که ثمره ذوق و اندیشه مردم سرزمین ماست و آب و رنگ ایرانی دارد و در روزگار دراز در اندیشه و ذوق ملتها و اقوام دیگر رخنه کرده و به آن تفکر و اندیشهها جلا و روشنی بخشیده است، به خوبی معلوم گردانم اما محدودیت وقت و همچنین به سبب دست نداشتن به بنمایههای بیشتر در تحقیق و پژوهش کامل، مانع از آن شد تا آنطور که خود میخواستم و آرزوی قلبی ام بود این مهم را به انجام رسانم. در این دفتر آنچه به نظر میرسد مطالبی کوتاه و بسیار موجز پیرامون تاثیر فرهنگ و ادب ایران در جهان که معترفم همین مختصر نیز خالی از کاستیها نیست و آنطور که باید رهنمون ره نخواهد بود. اما در عین حال کوشش شده در همین مختصر به مسایل مهم و مورد نظر توجه کامل شود و این تنها اشارتی است بر دانا که دانا را نیز اشارتی کافیست."
ایرانیان در گستره فرهنگ و دانش، سابقه ای طولانی دارند. آنان با تلاش های خستگی ناپذیر، گذشته درخشانی را آفریدند و در فرهنگ انسانی، نقش عمده ای ایفا کردند. وزش نسیم آزادی بخش اسلام بر ایران و تلاقی دو فرهنگ ایرانی و اسلامی مناسبات دین و فرهنگ را به همراه داشت و ثمرات میمون و مبارکی برای بشر به بار آورد. این فرهنگ ایرانی-اسلامی پویا، غنی و گسترده بود، به طوری که مرزهای جغرافیایی را درنوردیدند و در شمال آفریقا هند و حتی اروپا راه یافت. بررسی این مناسبات و چگونگی خدمات متقابل ایران و اسلام ازبایسته های پژوهشی روزگار ماست. از همین رو دبیرخانه "دین پژوهان" با دعوت از متفکران و اندیشوران، غوررسی در این موضوع را وجه همت خویش قرار داد و در سلسله مقاله هایی که اینک پیش روی شماست زوایای این مهم را کاوید...
کتاب حاضر ثمره کار سالهای 1370-1367 می باشد. چون این کتاب از ارزشها سخن به میان آورده است اولا بایستی مجموعه مطالب مورد قضاوت قرار گیرد، زیرا عدم آگاهی از نظام فکری بکار رفته در نوشتار و قضاوت بر جزئیات و گزینش یک جمله خاص دور از صواب می باشد. ثانیا قوت گرفتن و ضعیف شدن ارزشهای جاری ایام، در نتیجه گذر زمان، نبایستی آنچنان ذهن خواننده را از درک موقعیت نگارش کتاب باز دارد که باعث عدم درک واقعیات مذکور در این نوشتار گردد...