ایران از آغاز تاریخ، سرچشمه نیکی و قدرت، زیبایی و فضیلت بوده و جهان اگر از یونان هماهنگی و زیبایی و از رم قانون و هنر را آموخت، از ایران ترکیبی از هر چهار را فراگرفت. در این کتاب نویسنده کوشیده به تمدن و فرهنگ ایران نگاهی گذرا افکند و به نقش ایرانیان در پایهگذاری تمدن جهان و کوشش آنها در توسعه تمدن و فرهنگ و خدمات آنها در سیر تکامل بشری و حتی اخذ فرهنگ و تمدن دیگران و پرمایهنمودن و کاملکردن آن تمدن و انتقال آن به جوامع دیگر اشاره کرده است.
عوامل بنیادین شکل گرفتن فرهنگ ایران را میتوان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است. در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و دیگر زبانهای ایرانی؛ ۲- جشنهای ملی از جمله نوروز و شب یلدا و گاهشماری خورشیدی؛ ۳- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع؛ ۴- فلسفه؛ ۵- دینها و آیینهای زرتشتی و مهرپرستی؛ ۶- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و خوراک ایرانی)؛ ۷- فرهنگهای محلی اقوام ایرانی؛ ۸- مدرنیته
اگرچه رشته الفت و دوستی بین ایران و عراق ریشه دار و قدیمی است ولی تاریخ شروع روابط سیاسی بین ایران و عراق را می توان پس از شناسایی عراق توسط دولت ایران دانست که در تیرماه 1308 شمسی انجام گردیده است . متعاقب آن وزیر مختار ایران در دربار عراق تعیین و اعزام گردید. در هنگام تاسیس رابطه سیاسی، درجه نمایندگی ایران سفارت بود و بعد به سفارت کبرای شاهنشاهی تبدیل گردید تاکنون 21 تن از سفرای کبری به عراق آمده اند که از کلیه آقایان استدعا شد بیوگرافی و مدت خدمت و خاطرات خوش و تلخ خویش را مرقوم دارند تا در این کتاب چاپ گردد...