التحبیر فی علم التعبیر نویسنده فخرالدین محمد عمر رازی: خواب گزاری- التحبیر امام فخر رازی کتابی به زبان فارسی مشتمل بر دو متن است: ۱- خواب گزاری، که به احتمال قریب به یقین قدیمی ترین متن فارسی در علم خواب گزاری (تعبیر رؤیا) است. نسخه حاضر ظاهراً در نیمه اول قرن هفتم و به احتمالی در سالهای آخر قرن هشتم هجری تالیف شده است؛ ۲- التحبیر فی علم التعبیر؛ که در هر دو متن، موضوع علم تعبیر خواب به نگارش درآمده است. متاسفانه به علت آنکه یگانه نسخه ای که از این متن قدیمی در دسترس قرار گرفته، ابتدا و انتهای آن افتادگی دارد، نام کتاب، مولف و نیز مترجم آن مشخص نیست و اطلاعاتی هم که از متن موجود به دست می آید، بسیار ناقص و ناچیز است. با همه جستجو و پژوهشی که مصصح و پژوهشگر نسخه حاضر به انجام رسانیده و در منابع مهم کتابشناسی مانند الفهرست ابن ندیم و کشف الظنون حاجی خلیفه غور کرده و نیز در مطالب و مضامین کتاب تحقیق نموده اند، به نامی از مولف دست نیافته اند. البته از متن کتاب چنین برمی آید که مترجم کتاب شخصی است به نام خلیل اصفهانی که در عهد مهدی خلیفه عباسی (۱۵۸ق) می زیسته و کتاب را از سریانی به عربی ترجمه کرده است. خواب گزاری: مشتمل بر مقدمه ای به قلم مصصح، دکتر ایرج افشار و سه بخش عمده و نیز بخش توضیحات و استدراکات است. هریک از بخشهای کتاب نیز خود مشتمل بر ابواب متعددی است که به عناوین آنها ضمن گزارش محتوای کتاب پرداخته خواهد شد. التحبیر: مشتمل بر مقدمه ای به قلم مصحح، و دو بخش اصلی است:بخش اول در اصول این علم دارای ۳۵ باب و بخش دوم در فروع دارای ۵۲ باب است. بخش اول این کتاب دچار افتادگی است. مولف پس از آن به نقل احادیثی از پیامبر اکرم(ص) درباره خواب و تعبیر آن و نیز کلیاتی درباره سبب درست و خطا گشتن خواب، اقسام خواب، تفسیر خواب و آنچه به هنگام شنیدن خواب باید گفت،و مطالبی از این دست می پردازد.در ادامه ابواب متعددی به تعبیر خواب اختصاص یافته که عناوین برخی از موضوعات آنها عبارتست از: درختان، مرغان، درندگان پرندگان، صفت شیر آفرینش مردم و.
موضوع کتاب حاضر در مورد زندگی نامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس نویسنده کتاب قابوسنامه تالیف غلامحسین یوسفی که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.
صدرالدین محمدبن ابراهیم بن یحیی شیرازی که به صدرای شیرازی و ملاصدرا و صدرالمتالهین نامبردار است از فیلسوفان جامع و صاحب نظر روزگار صفوی است و او اگرچه در کتابهای خود به ویژه در اسفار روش جمع و گرد آوردن نوشته های دیگران را پیش گرفته بود ولی خود او هم در مبحث تعقل و خیال و مثل و حرکت و حدوث عالم و نفس و معاد رای و پندار خاصی دارد که از خود او است و کتر در آثار دیگران دیده می شود. آثار مسلم صدرای شیرازی بر روی هم به چهل کتاب و رساله و مقاله و نامه می رسد که جز سه اصل همه به عربی است و اینک آنها را میشناسم. گذشته از آنها نام 18 اثر است که در فهرستها و سرگذشت نامه ها از آنها یاد شده و برخی از انها باید از صدرالدین محمد دشتکی شیرازی و برخی از پسر خود صدرا باشد و برخی هم گویا نام دیگر رساله های خود صدرای شیرازی است و برخی را هم من چون نسخه انها را ندیده ام نتوانسته ام درباره آنها داوری کنم همه اینها پس ازیاد کردن آثار صحیح شیرازی بنام آثار منحول و مشکوک برشمرده میشود.
الرسالة الكمالية في الحقائق الإلهية، تألیف فخرالدین محمد رازی شافعی (متوفی 606ق)، معروف به فخر رازی یا ابن خطیب، کتابی در زمینه منطق، فلسفه و هیئت است. در انتهای اثر، «كتاب المشاعر» صدرالدین محمد شیرازی معروف به ملاصدرا (متوفی 1059ق) نیز ارائه شده است. کتاب اول با تحقیق علی محییالدین و کتاب دوم با تحقیق خالد عبدالکریم طرازی منتشر شده است. رساله کمالیه مشتمل بر ده مقاله است. بهجز مقاله سوم که در بیست فصل و مقاله دهم که در شش فصل تنظیم شده، هشت مقاله دیگر هرکدام در ده فصل تنظیم شدهاند. مقاله اول در منطق، مقاله دوم در مقولات، مقاله سوم در معرفت ذات باری، مقاله چهارم در صفات واجبالوجود، مقاله پنجم در افعال باری تعالی، مقاله ششم در احوال اجسام و حرکات، مقاله هفتم در بیان صفات افلاک، مقاله هشتم در اثبات ارکان و عناصر، مقاله نهم در علم نفس و مقاله دهم در علم هیئت نوشته شده است. کتاب مشاعر، مشتمل بر یک مقدمه (با عنوان فاتحه در هشت مشعر، در تحقیق مفهوم وجود و اثبات حقیقت آن)، سه منهج و یک خاتمه است. منهج اول (در وجود و وحدت باری تعالی) در هشت مشعر، منهج دوم (در گوشهای از احول صفات باری تعالی) در چهار مشعر و منهج سوم (در اشاره به صنع و ابداع) در سه مشعر تألیف شده است. کتاب با مقدمه محقق در معرفی فخر رازی و اشاره به آثار او آغاز شده است. وی در رابطه با کتاب به این نکته که برخی از فهرستنویسان آن را منسوب به فخر رازی دانستهاند و برخی دیگر اصل آن را فارسی دانستهاند، اشار کرده است. البته هیچکس به نام کسی که آن را به عربی ترجمه کرده اشاره نکرده است. چهبسا خود فخر رازی آن را به عربی ترجمه کرده؛ چراکه او به هر دو زبان آشنا بوده و اشعار نیکویی در هر دو کتاب سروده است