«سیاست» ارسطو درباره خانواده و تدبیر منزل و بندگی و مالکیت و زناشویی، نظریات افلاطون و نقد حکومتهای اسپارت و کرت و کارتاژ، قانون اساسی و مسائل مربوط به آن، انواع گوناگون دموکراسی، الیگارشی، جمهوری یا حکومت حدوسط میان آن دو، علل انقلابات در حکومتها، روش تشکیل دموکراسیها، الیگارشیها و روش پایدارداشتن آنها و درباره حکومت کمال مطلوب بحث میکند. مباحث کتاب بر مبنای روش استقرایی است و ارسطو به تاریخ و اوضاع و احوال و طرز حکومت کشورهای مجاور یعنی به واقعیات نظر دارد و تنها به دنبال مدینه فاضله نیست.
عنوان Politics (سیاست) در لغت به معنای "چیزهای مربوط به پولیس (دولت شهر در یونان باستان" است و منشأ کلمه انگلیسی مدرن سیاست است. سیاست ارسطو به هشت کتاب تقسیم شده است که هر کدام به فصل های بعدی تقسیم می شوند. بخش اول شامل کتاب اول درباره خانواده بخش دوم شامل کتاب دوم درباره نظرات افلاطون و نقد حکومتهای اسپارت و کرت و کارتاژ بخش سوم شامل کتاب سوم درباره قانون اساسی بخش چهارم شامل کتابهای چهارم و پنجم درباره دموکراسی جمهوری و علل انقلابها در حکومتها بخش پنجم شامل کتاب ششم درباره روش تشکیل دموکراسیها و پایداری آنها بخش ششم شامل کتابهای هفتم و هشتم درباره حکومت کمال مطلوب است. ارسطو اساس خانواده را طبق تقسیم بندی روابط مردم با هم قرار داده و قدرت را عامل اصلی این تقسیم بندی میداند. او خواسته را بخشی از خانواده میداند و هنر به دست آوردن خواسته دیگری در خانواده را تدبیر منزل میداند. ارسطو فرقی بین روابط قدرت در حکومت و خانواده نمیبیند. او هر دو را بر اساس روابط قدرت یکسان بررسی کردهاست. او کسی را که در یک شهر از احترام و مناصب حکومت بی بهره باشد همچون بیگانهای میداند که در آن سکونت اختیار کردهاست. ارسطو داوری چند دادرس را که بر حکومت قانون متفق اند بهتر از داوری یک دادرس میداند. او بقای دموکراسی را به کثرت شهروندان وابسته میداند. او سعادت را در درست زیستن میداند. او کار را در زندگی فقط محدود به ارتباط با دیگران نمیداند. در پیش گفتار کتاب سیاست اشاره به ناپیوستگی مطالب آن شدهاست. حمید عنایت این کتاب را مانند کتاب مثنوی معنوی مولانا دانسته چون ارسطو کتاب سیاست را از گفتارهای گوناگونی فراهم کرده و به نظر مترجم قصد او گردآوردن آنها در یک مجموعه نبودهاست. حمید عنایت در پیش گفتار کتاب سیاست اهمیت آن را در دو مورد میداند: یکی آن که روح فلسفه پیشرو زمان ارسطو را منعکس میکند و دیگر آن که سرچشمه اصلی اندیشههایی است که تا پایان قرون وسطی بر فلسفه سیاسی غرب اثر گذاشت.
فارابی، فیلسوف بزرگ و متفکّر کم نظیر، در دانش الهی و دانش کشورداری دو کتاب بی مانند دارد: یکی سیاست مدنیّه (همین کتاب) و دیگری سیرت فاضله. وی در این دو اثر، و نیز در کتاب فصول المنتزعه، مسائل مهمی از دانش الهی و چگونگی نظام جواهر جسمانی و پیوستگی و پدید آمدن آنها نیز جایگاههای انسان و نیروهای او را مشخص کرده است. فارابی بحث وحی را از بحث فلسفه جدا ساخته و همه گونه کشورداری و گرد هم آمدن فاضله و غیر فاضله را تشریح کرده است. مترجم فاضل ضمن به دست دادن ترجمهای روان به فارسی امروز از این کتاب در پایان هر فصل شرح و تفسیر روشنگری آورده است. کتاب دارای دو گفتار است. گفتار اول در نمایاندن گونههای هستی و جایگاههای آنان در سیزده، فصل و گفتار دوم در گونههای سیاست کشورداری در دوازده فصل.
عنوان Politics (سیاست) در لغت به معنای "چیزهای مربوط به پولیس (دولت شهر در یونان باستان" است و منشأ کلمه انگلیسی مدرن سیاست است. سیاست ارسطو به هشت کتاب تقسیم شده است که هر کدام به فصل های بعدی تقسیم می شوند. بخش اول شامل کتاب اول درباره خانواده بخش دوم شامل کتاب دوم درباره نظرات افلاطون و نقد حکومتهای اسپارت و کرت و کارتاژ بخش سوم شامل کتاب سوم درباره قانون اساسی بخش چهارم شامل کتابهای چهارم و پنجم درباره دموکراسی جمهوری و علل انقلابها در حکومتها بخش پنجم شامل کتاب ششم درباره روش تشکیل دموکراسیها و پایداری آنها بخش ششم شامل کتابهای هفتم و هشتم درباره حکومت کمال مطلوب است. ارسطو اساس خانواده را طبق تقسیم بندی روابط مردم با هم قرار داده و قدرت را عامل اصلی این تقسیم بندی میداند. او خواسته را بخشی از خانواده میداند و هنر به دست آوردن خواسته دیگری در خانواده را تدبیر منزل میداند. ارسطو فرقی بین روابط قدرت در حکومت و خانواده نمیبیند. او هر دو را بر اساس روابط قدرت یکسان بررسی کردهاست. او کسی را که در یک شهر از احترام و مناصب حکومت بی بهره باشد همچون بیگانهای میداند که در آن سکونت اختیار کردهاست. ارسطو داوری چند دادرس را که بر حکومت قانون متفق اند بهتر از داوری یک دادرس میداند. او بقای دموکراسی را به کثرت شهروندان وابسته میداند. او سعادت را در درست زیستن میداند. او کار را در زندگی فقط محدود به ارتباط با دیگران نمیداند. در پیش گفتار کتاب سیاست اشاره به ناپیوستگی مطالب آن شدهاست. حمید عنایت این کتاب را مانند کتاب مثنوی معنوی مولانا دانسته چون ارسطو کتاب سیاست را از گفتارهای گوناگونی فراهم کرده و به نظر مترجم قصد او گردآوردن آنها در یک مجموعه نبودهاست. حمید عنایت در پیش گفتار کتاب سیاست اهمیت آن را در دو مورد میداند: یکی آن که روح فلسفه پیشرو زمان ارسطو را منعکس میکند و دیگر آن که سرچشمه اصلی اندیشههایی است که تا پایان قرون وسطی بر فلسفه سیاسی غرب اثر گذاشت.
طبیعت در کتاب طبیعیات ارسطو، عبارت است از: جسم طبیعى و در نظر ابن سینا در مقدمه منطق کتاب شفا، عبارت است از: جسم محسوس.از آنجا که شناخت جسم طبیعى به جز از طریق حس، ممکن نیست، ارسطو طبیعت را تنها بر اساس ظاهر حسى «تأثرات حسى» تعریف و تفسیر مىکند یعنى تفسیرى حس گرایانه. وى خورشید را جسمى درخشنده مى داند که هر روزه به دور زمین مى گردد؛ برخلاف نظریه فیثاغورث، که قایل به گردش زمین به دور خورشید بود، ارسطو نظریه منظومه شمسى او را بر همین اساس، باطل مى دانست. فهرست کتاب به این شرح است: مقدمه مترجم؛ کتاب اول : علم طبیعت و اصول آن؛ کتاب دوم: معرفت و تبیین طبیعت؛ کتاب سوم: حرکت و نامتناهی؛ کتاب چهارم: مکان،خلا و زمان؛ کتاب پنجم: طبقه بندی حرکات؛ کتاب ششم: پیوستگی حرکت؛ کتاب هفتم: علت حرکت؛ کتاب هشتم: جاودانگی حرکت.