این کتاب که به سال 1319 انتشار یافته، بررسیای در موضوع پرورش بر اصول روانشناسی است. روانشناسی یا معرفة النفس که امروزه پایه علوم عقلی دانسته میشود، بنابر نفوذ او در فن پرورش طبیعی است و هر اندازه مطالعه و بررسی محققین در امر تربیت و پرورش توسعه پیدا میکند، نیازمندی کارشناسان را به دقت و توجه و لزوم آمیزش روانشناسی با فن آموزش و پرورش زیادتر محسوس میسازد.
در این کتاب طی سه بخش، سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا بازگو شده است. بخش اول که "سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در ایران" عنوان گرفته شامل مباحثی از این قبیل است: روش تعلیم و تربیت در ایران بعد از اسلام؛ مهمترین مراکز تعلیم و تربیت؛ نخستین تلاشهای بشر در راه کتابت و نگارش مورد علاقه خود؛ عقیده چند تن از صاحبنظران ایرانی در باب تعلیم و تربیت؛ تعمیم نسبی فرهنگ بعد از اسلام، نخستین مدرسان و نقش ایرانیان در توسعه و تکمیل مداری و رشد فرهنگ اسلامی؛ وضع اجتماعی و فرهنگی ایران مقارن حمله مغول؛ مکتب خانهها در عهد صفویه؛ وضع مدارس در اواخر زندیه و اوایل عهد قاجاریه؛ تعلیم و تربیت در عهد قاجاریه؛ وضع مدارس در آغاز جنبش مشروطیت. در بخش دوم ذیل عنوان "نظریات جدید در تعلیم و تربیت" مباحثی از این دست به چشم میخورد: تعلیم و تربیت در غرب؛ وضع کلی تعلیم و تربیت در عصر ما؛ روشهای نوین در آموزش و پروش؛ چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم؛ حمایت و جانبداری ویکتور هوگو از فرهنگ بشری. سومین بخش که "سیر فرهنگ و تعلیم و تربیت در اروپا" نام گرفته مشتمل بر عناوینی از این قبیل است: تعلیم و تربیت در یونان باستان؛ تعلیم و تربیت در روم قدیم؛ مدارس و علوم در قرون وسطی؛ رشد فرهنگ وعلوم تجربی در جریان نهضت اسلامی؛ احیای علوم قدیم؛ رنسانس و تجدید حیات علم و ادب؛ نهضت ادبی در اروپا.
راهنمایی به معنای اعم فکر جدیدی نیست و از زمانهای قدیم مردمی در اجتماع بوده اند که احتیاج به راهنمایی و هدایت داشته اند و در مقابل این عده رهبرانی نیز وجود داشته اند که در حل مسائل مختلف همنوعان خود را یاری می نموده اند ولی آنچه امروز در دنیای تعلیم و تربیت جدید راهنمایی نامیده میشود با مفهوم تاریخی این کلمه فرق فاحش دارد و در اثر تغییرات محیط و پیچیدگی شرایط زندگی اجتماعی بوجود آمده است. از اوائل قرن بیستم مفهوم جامعه تغییر قابل توجهی نموده است وگرچه اصولا اجتماع جمعی از مردم همزبان و هم سنت جامعه ای را تشکیل میدهد ولی از آنجا که رواج سنن و السنه در اثر آشنایی جوامع با همدیگر بسط و توسعه یافته است و از طرفی بعد مسافتها با پیدا شدن وسائل نقلیه سریع السیر رو به کاهش می رود به جرات می توان گفت که جوامع نه فقط از لحاظ جغرافیایی بلکه از لحاظ طرز فکر و جستجوی کمال مطلوب نیز روز به روز توسعه می یابد سنن و عادات قدیم در هم شکسته می شود و سنن جدید و انتظارات تازه تری در اجتماع بوجود می آید امروز بیش از هر زمانی از هر زن و مرد و کودکانتظار می رود که از تمام استعدادهای نهفته خویش برای بهبود وضع خود و همنوعانش استفاده نماید...
ابونصر بن عبدالرحیم النسوی قاضی نواحی پارس در سال چهارصد و هفتاد هجری در مکتوبی با بیان بلیغ و فصیح با کمال احترام از حکیم عمرخیام جوبای حکمت خلقت می شود. در خلاصه این مکتوب ایشان عمر خیام را حکیم و دانشمندی میداند که ابرهای فضیلت بزرگواری او بی دریغ ریزش می کند. آب حیات استخوانهای شکسته و پوسیده می دهد، کنایه از آنکه مرده را جان می بخشد، مرده جهل در گورستان نادانی را به عالم زندگی و معرفت باز میگرداند. از فلسفه ایجاد عالم و تکلیف ما آنچه جواب بدهد و استدلال در این باره نماید دیگر جای چون و چرا باقی نمی گذارد.حکیم عمرخیام در سالهای میان 515 تا 517 هجری در گذشته و اینک که سال 1381 هجری و در حدود 9 قرن از آن تاریخ می گذرد با ترقی علم و منطق و کلام مع ذالک ارزش و طراوت اولیه حکمت الهی را از لحاظ اثبات نبوت داراست و چنین کسی ممکن نیست سراینده رباعیات زیر باشد. گویند که ماه رمضان گشت پدید منبعد بگرد باده نتوان گردید در آخر شعبان بخورم چندان (می) کاندر رمضان مست بیفتم تا عید ....
کتاب طلیعه بهار، جلد اول منتخباتی از مقالات ادبی محمد جنابزاده است که علی محمد سپهر آن را گردآوری کرده است. علیمحمد سپهر در مورد سبک نگارش محمد جناب زاده اینگونه مینویسد: سبک نگارش این نویسنده بزرگ پیوند ادبیات قدیمه و جدید و در سلک الفاظ و عبارات زیبا و سحرآمیز است. به همین جهت دانشآموزان مجذوب طرز نگارش آقای جنابزاده میباشند. اوراق پراکنده تصنیف آقای محمد جنابزاده در ردیف شاهکارهای نویسندگی دوره معاصر است و تعلیم و تربیت در نظر سعدی نگارش ایشان عالیترین پایه تحقیقات علمی و فلسفی را نسبت به آثار حکیم و شاعر نامی سعدی شیرازی انجام داده و نیز کتاب راهنمای دانش که بهترین کتاب تربیتی در طرز تعلیم میباشد معروف خاص و عام است