این کتاب بر اساس هشت سخنرانی نویسنده که در دانشگاه ایستانگلیا واقع در ناریچ در ترم «میکائیلمس» ایراد شده و سپس عیناً در دانشگاه کمبریج تکرار گردیده، تنظیم شده است. در این سلسله گفتارها نویسنده میخواهد با استفاده از وجهه و محبوبیت باستانشناسی، توجه مردمانی را که به گذشته بشری علاقمندند، به این مسئله اساسی جلب کند: باستانشناسی چه پرتوی میتواند بر خاستگاههای تمدن بیفکند؟ در واقع هدف این گفتارها، بررسی و توضیح گوناگونیهای افراد و نقش آنان در نخستین تمدنهای هفتگانه بشری است. به عبارتی دیگر مضمون این کتاب صرفاً نحوه پیشرفت این تمدنها نیست، بلکه آن پرتوی است که باستانشناسی به خاستگاهها و مناسبات آنها و بر روند کلی جامعه چندشهری میاندازد.
سومریان در زمینه طب و داروشناسی نیز پیشقدم بودهاند. لغت «شامو» در زبان آنان شامل دو معنای «گیاه» و «پزشک» بود. تعداد زیادی از نباتات و اجزای گیاهی در طب سومریان مورد استفاده بوده و اسامی آنها در الواح سومری ثبت شده است. برخی از این رستنیها یقیناً از نواحی مجاور سومر از جمله سرزمینهای ایلام (که پایتخت آن شوش بود) و ماد منشأ داشته است. از جمله رستنیها و درختانی که در الواح سومری ذکری از آنها رفته است میتوان شاهدانه، بلادُن، مهرگیاه، شوکران، آویشن، خربق و کرچک را نام برد.
در نزد مورخ و و باستانشناس تمدن به جوامع شهری دارای کتابت اطلاق می شود. این چنین جوامعی نخست بار در دنیای قدیم در بین النهرین مصر جلگه هند و چین و در دنیای چدید در مکزیک یوکاتان و پرو پدید آمدند در اینجا گلین دانیل مسئله خواستگاهای این نخستین تمدنها را در پرتو دانش امروزی باستانشناسی بررسی می کند. او متذکر می شود که تنها باستانشناسی را باید به عنوان راهگشای این مشکل پیشنهاد کرد زیرا که بقایای پزراشهای مکتوب تنها به پنج هزار سال پیش بر می گردد. آیا هفت تمدن مذکور به نحوی با یکدیدگر پیوند داشته اند آیا کلیه آنها از مرکزی مانند سومر یا مصر به همان گونه که بسیاری مورد بحث قرار داده اند برخواسته اند.و آیا روندی که به پیدایش تمدن انجامیده یک بار و تنها همان یک بار در تاریخ بشری رویده است