مناسبات نسلی و تفاوت و تقابل نسلها، از دغدغههای اصلی همه ملل در طول تاریخ بشر بوده و همواره توجه مصلحان اجتماعی را به خود معطوف کرده است. تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و به طور کلی تکامل جوامع و مخصوصاً پدیده صنعتی شدن، تأثیرات محسوسی بر هنجارهای رفتاری نسلها داشته است که از این میان، با توجه به اقتضائات خاص دوره جوانی، این تفاوت رفتاری در این نسل محسوستر و ملموستر جلوه کرده است. سعدی در ضمن داستانها و حکایات کوتاه با اشاره به پارهای از این تفاوتها و تقابلها، آن را امری طبیعی و عادی برشمرده، هرچند درصدد بیان علل و عوامل این گسست برنیامده است. او میکوشد با تکیه بر آموزههای اخلاقی، جوانان را به طاعتپذیری و تجربهاندوزی از پیران دعوت کند و اغلب با دفاع از ارزشها و سنتهای اجتماعی، پیران را در شیوههای رفتاری محقتر میداند. در ادامه مقاله پارهای اندرزها و نصایح سعدی به دو نسل جوان و پیر احصا شده و قضاوت نهایی را به خواننده واگذار کردهایم که تا چه حد آموزههای اخلاقی ادبیات تعلیمی گذشته، میتواند امروزیان را در ترمیم گسست نسلی یاری نماید.
رنگ در هنرهايي مانند نقاشي و معماري ماده اصلي به حساب ميآيد. در ادبيات و شعر فارسي نيز مقوله رنگ از جايگاه ويژهاي برخوردار است. شاعر به کمک ذخاير واژگاني بنابه قريحه شاعرانهاش، تابلوهايي خيالي و نگارين ترسيم ميکند و بر اساس عناصر رنگين طبيعت به رنگآميزي اين تابلو ميپردازد. از جمله مضاميني که اکثر شعرا عموما و نظامي خصوصا به آن پرداختهاند، مبحث پيري و جواني است. توصيفات و تصاويري که از جواني و پيري در شعر نظامي نمود چشمگيري دارد، توصيف آن بر اساس عنصر رنگ است. شاعر گنجه به کمک عناصر رنگين طبيعت و نيز به مدد استعارات خيالي، از خصوصيات ظاهري دو نسل جوان و پير تصويرگري ميکند. رنگ سفيد، سياه و سرخ رنگهايي هستند که به صورت مستقيم و غيرمستقيم (استعاري) در اوصاف جواني کاربرد دارد و رنگهاي زرد و سفيد در کنار پيري نمود پيدا ميکند. از اين نظر پژوهش در اين زمينه ميتواند هر چه بيشتر و بهتر، زيباييهاي تصوير نظامي در خصوص پيري و جواني را بازگو کند. نگارنده در اين مقاله کوشيده است به بررسي و تحليل تصاوير و مضامين مختلف جواني و پيري بر اساس عنصر رنگ بپردازد.
کتاب شریف مثنوی معنوی اثر عارف نامدار جلال الدین محمد بلخی از شاهکارهای ادبیات عرفانی جهان است. مولانا بهترین سخنگوی کتاب خویشتن است و کامل ترین معرفی را به زیباترین وجه از مثنوی تقریر و بیان کرده است. وی با کتابش برخورد و دریافتی جاندار دارد. او اثرش را پدیده ای ارزنده می بیند که تولد و تکامل و تعالی دارد. شرح و تفسیرهای نوشته، شده بر مثنوی از نظر زمانی وسیع و چشمگیر و از نظر مکانی درخور توجه است. کتاب حاضر نیز یکی از شروح معتبر و مرجع گذشتگان است که در قرن 11 هجری به دست یکی از بزرگان به نام محمدرضا بر مثنوی نگاشته شده و شارح سعی کرده است ضمن شرح مختصر ابیات مشکل، توضیح لغات، بیان روابط معنایی ابیات و داستان های مثنوی، اشارات مختلف قرآنی و حدیثی مثنوی را نیز درحد وسیعی بیان کند. این شرح از مفصل ترین شروح عرفانی مثنوی است و از نظر حجم و محتوا به شرح انقروی نزدیک است. با مطالعۀ این اثر می توان به عمق اطلاعات شارح در فهم و شرح ابیات مولانا پی برد.
میرزا اسدالله خان غالب دهلوی (1212 ـ 1258 هـ) از برجستهترین سخن سرایان خوش قریحه فارسیگوی و صاحب سبک قرن سیزدهم هجری شبه قاره هند است که در ترویج و توسعه زبان فارسی سهمی بسزا دارد. هر چند که اجداد غالب از ایبکیان ترکنژاد سمرقندند، خود غالب در لاهور و دهلی نشو و نما یافته و تحتتأثیر سخنوران نامی آن دیار از جمله بیدل، فیض، ناصر علی سرهندی، حزین لاهوری، گرامی کشمیری و .... به شیوه استادان سلف، به نظم سخن فارسی همت گماشته است. ذوق و قریحه سرشار و نبوغ فوقالعاده غالب در نظم سخن و آشنایی وی به انواع علوم پیشینیان، او را در ردیف شاعران بزرگ پارسیگو قرار داده و بحق یکی از مصادیق سخن نظامی عروضی سمرقندی است که «شاعر باید که سلیمالفطره، عظیمالفکره، صحیح الطبع، جیدالرویه، دقیقالنظر» باشد.