لغات شاهنامه را تعداد زیادی از اساتید این فن در دورههای مختلف و به سبکهای گوناگون معنی کردهاند؛ ولی این کتاب شاید از بعضی جهات با سایرین تفاوت دارد. این کتاب از لغت آبان شروع و به یونان ختم میشود و برای هر کلمه معانی مختلفی به کار رفته است و کوشش شده برای هر کلمه تا حد امکان تمام شواهد و مصادیق شعری آن از شاهنامه اخذ و عیناً اشعار آن زیر لغت مربوط آمده است. سعی شده لغات مربوط به شهرها و کشورها با تفصیل بیشتری شرح داده شود و همینطور شخصیتها و اعلام مشروح آمده است.
بخش اعظم اصطلاحات ادبی مندرج در این فرهنگ حاصل چندسال کار تدریجی ولی وقتگیر و توانفرسا روی تطبیق اصطلاحات سنتی رشتههای بدیع، معانی ،بیان، عروض و قافیه و نیز تجوید و دستور فارسی و انگلیسی میباشد. معادلهای مربوط به هر اصطلاح در هر یک از رشتههای فوق با مراجعه متعدد و پیاپی به منابع ذیربط اعم از متن یا فرهنگ تخصصی به فارسی و انگلیسی و مقابله و مقایسه حتیالامکان دقیق تعاریف، معانی و مثالهای مربوط به آن اصطلاح به دست آمده است.
یکی از مشکلات اساسی که در زبان فارسی وجود دارد، کلمههای همتلفظ یا واژههای همصوت است؛ برای مثال کلمه «باغی» به معنای سرکش و نافرمان و کلمه «باقی» به معنای پایدار و جاوید. این مسئله سبب بهوجودآمدن غلط املایی میشود. با توجه به این نیاز در جامعه، نویسنده این کتاب را با عنوان «فرهنگ واژههای همصوت» به نگارش درآورده است.