درمقدمه کتاب حاضر آمده است: در این کتاب کوشش شده است تا کتاب با زبانی معلمانه و بیانی همگان فهم، به شیوه ای نوشته شود که نیاز به معلم و استاد نداشته باشد. این کتاب چنان نیست که تنها به تعریف موضوعی و آوردن یک یا چند مثال برای آن، بسنده کرده باشد. بلکه واژه شاهد را نیز مشخص کرده و به جوینده نموده است. به عبارت دیگر، "زیورهای سخن" را تدریس کرده است. بسیار دیده شده که دانشجویی زیوری را درست تعریف میکند و بیتی را شاهد می آورد، اما نمیداند که کدام واژه این بیت آن ویژگی را داراست. همچنین کوشش بسیار شده تا مثال های کتاب، از زیباترین و دلنشین ترین اشعار فارسی باشد. آن چنان که دانشجو تنها درس نیاموزد بلکه ذوق و زیبایی را نیز دریابد و اگر بیتی را از بر میکند، از بازگو کردن آن سرافراز گردد و نشانه ذوق و هنرش باشد. بدین منظور این کتاب بیشتر به اشعار سعدی و حافظ گراییده . کمتر از سخن دیگر بزرگان بهره جسته است

منابع مشابه بیشتر ...

6621445e5f91c.jpg

زوایا و مدارات

محمد حقوقی

فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...

66211a4a16ca8.jpg

ترجمه دعای کمیل (در سیاق نثر-در رشته نظم)

نصیرالدین امیرصادقی

ترجمه دعای کمیل در سیاق نثر-دررشته نظم از نصیرالدین امیرصادقی در سال 1373 انجام شده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5631c9c4c9899.PNG

بحث و پژوهشی دیگر در سه مطلب بیانی استعاره کنایی، تبعیه و تشبیه تمثیل

جهانبخش نوروزی

در این مقاله سه مسئله از مسائل بیان، که یکی از درس‌های علمی ادبیات است، مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار گرفته و به آن پاسخ داده شده است. پاسخ اول این است که: استعاره کنایی به چهار هیئت انسان، حیوان، نبات و جماد خودنمایی می‌کند. پاسخ دوم اینکه: استعاره تبعیه قرینه استعاره کنایی و فقط مربوط به آن است. پاسخ سوم اینکه: تشبیه تمثیل به منظور اثبات عقیده گوینده در موضوعی تازه ایراد می‌شود و از تشبیه مرکب و ارسال المثل کاملا جداست.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی)
مقاله
560122e186af1.PNG

چه کسی غزلیات سعدی را به چهار دسته تقسیم نموده؟ و به چه علت؟

جهانبخش نوروزی

در این گفتار به سه پرسش که روزگاری ذهن من - و به طور مسلم ذهن بسیاری دیگر را- به خود مشغول ساخته بود، پاسخ داده شده است. پاسخ اول: شناسایی و معرفی کسی است که غزلیات سعدی را به چهار دسته: طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم تقسیم کرده است. پاسخ دوم به این نکته که: علت این تقسیم‌بندی چه بوده است؟ و پاسخ سوم به این سوال که: چرا آن شخص پاره‌ای از غزل‌های ضعیف و عیبناک را از میان نبرده است؟

مشاهیر ادبیات فارسی/سعدی/پژوهش درباره سعدی
مقاله