موضوع این نوشته ها نوعی هوموپاتی است. هوموپاتی به مفهوم دانش خالق شناسی و مخلوق شناسی و باطن شناسی، نیروشناسی، آدم شناسی، عادت شناسی، ضد شناسی و معادل شناسی و بالاخره همه چیز شناسی. انسان نوزاد از همان روزی که باین جهان پا نهاد، بی آنکه لفظ خاصی بر زبان بیاورد با زبان حال پیوسته با لفظ و سوال "چگونه و چرا" سروکار داشته و هنوز هم که میلیونها سال از پیدایش انسان در این خاکدان و پی بردنش به بسیاری از اسرار جهان می گذرد باز حالت پرسش و تجسس و کنجکاوی و تحقیق را که همگی بلفظ "چرا و چگونه" خلاصه و ختم می شود از دست نداده است. هدف نویسنده از انشاء این نوشته ها برخلاف آنچه در نظر اول و در ابتدا به نظر می رسد فلسفه بافی و کلی گویی و دخول در معقولات و تکرار مکررات نیست. قصد اثبات وجود آفریدگار یا انکار آنرا هم ندارد. هدف خیلی روشن و در عین حال نقد و عملی است و آن دادن نسخه و کلیدی به دست خواننده و به کمک و با مسئولیت خود او، برای پی بردن به علل مشکلات و سبب پیدایش دشواریها و در نتیجه گره گشایی از کار فروبسته خود و دیگران به دوران زندگی است، نه حل معمای عالم خلقت آنهم با حکمت تنها که : کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.
کتابی در فلسفه، تألیف جورج بارکلی، به زبان انگلیسی، کتاب در یک پیشگفتار، یک دیباچه و مقدمه، و سه بخش تدوین شده است. مؤلف در دیباچه هدف خود را رساندن فایدتی به کسانی اعلام میکند که در تجرد و وجود خداوند و جاودانگی طبیعی نفس تشکیک روا میدارند. بارکلی در مقدمه، در ۲۵ شماره، غرض اصلی خود را کشف اصولی میداند که موجب تداول شک و شبهه در نزد فلاسفه میشود و بر آن است که تا اصول علم را از توهمات منبعث از لفظپردازی نپی راییم، قادر نخواهیم بود از سلسله استدلالهای بیسرانجام جلوگیری کنیم. بارکلی در بخش اول کتاب، با عنوان تحلیل اصول، ضمن تقسیم موضوعات علم انسانی به سه موضوع، که عبارت اند از تصورات برآمدۀ عینیات، تصورات ذهنی، و تصورات مرکب از این دو گونه، اصول خود را منطبق بر تصورات ذهنی تدوین میکند. بخش دوم، با عنوان رد بر اعتراضات، به انتقاداتی که گمان میبرد ممکن است بر اصول مقررۀ خود مطرح شود، پاسخ میدهد. بخش سوم، با عنوان در نتایج و موارد انطباق اصول، به توصیف و توجیه اصول برنهادۀ مؤلف در بخش نخست اختصاص دارد. این اثر بارکلی از نگرانی های عمیق مذهبی حکایت میکند و گامی بلند برای عبور از عینیتباوری جزماندیشانه و ساده لوحانه است. در آخر فهرستی از کتابهای بارکلی و بعض آنچه درباره او نوشته اند آمده است.
این کتاب حاوی اطلاعات جالبی درباره برخی آثار باستانی لرستان از جمله پل «شاپوری پل کشکان»، «پل دختر»، پل «گاومیشان»، قلعه خرم آباد، عمارت صخره ای «کبکان»، دژ تاریخی «مُنگره» و ... است و اشاره مؤلف به فروش اشیای عتیقه نیز جالب است؛ زیرا متوجه می شویم متجاوز از ۱۰۰ سال پیش غارت آثار باستانی لرستان شروع شده که متأسفانه هنوز هم ادامه دارد هر چند در مقیاس کمتری. لرستان یکی از مناطق باستانی ایران است که در چند هزار سال گذشته، همواره شاهد تمدن های درخشانی بوده است، آثار دهات، شهرها، جاده ها، پل ها و دژهای باستانی، همه گواه بر این مدعاست، اما با این حال، لرستان هنوز ناشناخته مانده و مسلم است شناخت آن و یا هر منطقه دیگر از این سرزمین پهناور، نیاز به مطالعه همه جانبه و همکاری متخصصین رشته های مختلفی چون باستان شناسی، تاریخ، مردم شناسی، جامعه شناسی، جغرافیا و ... دارد. چنان که باستان شناسان و مورخین می توانند از طریق حفاری و بررسی اسناد و مدارک به چگونگی روند تغییر و تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی کشورمان پی ببرند، در این رابطه، مطالعات مردم شناسی و جامعه شناسی برای شناخت اوضاع کنونی لرستان و برنامه ریزی های آینده ضروری است، چرا که هم اکنون شاهد تغییر و تحولات بزرگی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دینی و ... هستیم و در مجموع می توان گفت که لرستان وارد عصر جدیدی شده که در مقایسه با یک قرن پیش کاملاً متفاوت است. تاکنون مطالعات باستان شناسی به طور بسیار محدود، فقط در چند محل صورت گرفته است، که در این میان، اطلاعات قابل ملاحظه ای درباره دوره پیش از تاریخ کسب کرده ایم، با این حال، هنوز مطالعات عمیق و گسترده ای در زمینه دوره تاریخی صورت نگرفته و آثار باستانی مربوط به عیلامیان، کاسیت ها، مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و دوره اسلامی که پیشینه تاریخی ما را تشکیل می دهند در انتظار کاوش و بررسی مانده اند، از طرفی مطالعات تاریخی به ویژه از آغاز دوره اسلامی به نسبت شواهد و مدارک موجود از قبیل کتاب ها، احکام، قباله ها، وقف نامه ها و سنگ نبشته های گورستان ها دقیقاً بررسی نشده اند. این رساله به وسیله یکی از مأموران قاجار تحت عنوان جغرافیای لرستان در سال ۱۳۰۰ ق. و گویا به فرمان ناصرالدین شاه نگاشته شده است. اصل رساله در کتابخانه ملی نگهداری می شود و چاپ فعلی از روی همین نسخه است.
اهمیت فرهنگهای لغت و اصطلاحات در تقویت مبانی زبان ملی و غنای آن بر کسی پوشیده نیست. این فرهنگ در دو نسخه خطی متعلق به مصحح چهار اصطلاح دارد که در نسخ خطی و چاپی این کتاب دیده نمیشود و همچنین در این چاپ 124 اصطلاح آمده که نسبت به تصحیح محمود کتیرایی، 16 اصطلاح اضافی را داراست. این کتاب افزون بر فرهنگ اصطلاحات، بیانکننده بسیاری از رفتار و کردار و روابط افراد مختلف اجتماع است و یکی از منابع شناخت فرهنگ ملی محسوب میشود. این کتاب کوچک تاکنون به نُه اسم و به نفر نسبت داده شده است: میرزا آقا، میرزا حبیبالله لشکرنویس، شریعتمدار تبریزی.