در ادب گذشته ما جز در موارد انگشت شمار شیوه تذکره نویسی بود و تذکره نویسان به کلی گوئی هائی درباره شاعران و نویسندگان می پرداختند که به هیچ روی روشنگر دگرگونی های اجتماعی و روانی نمی شد. و پرده از سیمای آفرینش های هنری بر نمی گرفت. روشن است که این کلی گویی منصوب به عوفی نیست. اذکره های دوران صفویه و قاجاریه نیز پر است از همین قماش تعارف ها. و چنین است نوشته های قزوینی و پیروان او که در پهنه لغت و معنی واژه ها سیر می کنند و نمی توانند پژوهش ادبی و تاریخی را در معنی درست واژه دریابند. امروز باز می توان نمونه های جدید این تذکره نویسی را در نوشته های دبیر سیاقی. محمد جعفر محجوب و احمد علی رجائی و .. یافت که توانایی بازسازی و شناخت و شناساندن اندیشه های فردوسی و خیام و مولوی و حافظ را ندارند. و چندین صفحه سیاه می کنند بی انکه نکته تازه ای درباره ای نام آوران پهنه ادب و هنر گفته باشند. سید احمد حکمآبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزید، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود. وی استاد ملیگرای رشته حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی در تهران بود. احمد کسروی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در سن ۵۷ سالگی، چشم از جهان فرو بست. احمد کسروی در حوزههای مختلفی همچون تاریخ، زبانشناسی، ادبیات، علوم دینی، روزنامهنگاری، وکالت، قضاوت و سیاست فعالیت داشت. آثار احمد کسروی بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی و عربی میشوند. از مهمترین آثار کسروی میتوان به دو کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران و تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان اشاره کرد که از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران میشوند و تا به امروز «مرجع اصلی» محققان پیرامون جنبش مشروطیت ایران بوده است. آذری یا زبان باستان آذربایجان، برای نخستین بار این نظریّه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقهٔ آذربایجان قبل از رایجشدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به نام «آذری» یاد کردهاند، زبانی از خانوادهٔ زبانهای ایرانی بودهاست. این نظریه هنوز مخالفانی میان قومگرایان دارد، اما در نزد زبانشناسان دنیا به صورت عام پذیرفته شده است.
سید عبدالعلی دستغیب در در ۱۶ آبان ۱۳۱۰ خورشیدی در شیراز به دنیا آمد. پدرش، سید جواد، واعظ و سپس کارمند وزارت معارف (فرهنگ و آموزش و پرورش بعدی) در شهرستانهای فیروزآباد و جهرم بود. عبدالعلی دستغیب تحصیلات ابتدایی و دوره اول متوسطه را در فیروزآباد و جهرم انجام داد. سپس وارد دانشسرای مقدماتی شیراز شد و پس از فراغت از تحصیل، به تدریس در دبستانهای کازرون و نورآباد ممسنی پرداخت. وی پس از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شد و یکسال را در زندان شیراز گذراند. دستغیب پس از آزادی از زندان، به علت ممنوعیت از مشاغل دولتی، به کار در دفتر اسناد رسمی و روزنامههای محلی شیراز پرداخت و مدت سه سال نیز کارمند غیررسمی اداره بهداشت بود. دستغیب در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به تهران رفت و وارد دانشسرای عالی شد. از گذراندن دورهٔ سه سالهٔ دانشسرای عالی در رشتهٔ فلسفه و علوم تربیتی، فوق لیسانس همین رشته را ادامه داد، اما به دلیل موانعی درس را رها کرد. از آن پس تا سال ۱۳۵۹ به تدریس ادبیات، نقد ادبی و جامعهشناسی هنر در دبیرستانها، مدارس عالی و دانشسراهای مقدماتی در شیراز و تهران پرداخت. وی در سال ۱۳۵۹ بهدرخواست خود بازنشسته شد و از آن پس توانست وقت بیشتری را به مطالعه و نگارش اختصاص دهد. عبدالعلی دستغیب از سال ۱۳۲۶ در روزنامههای شیراز همچون پارس و بهار ایران، و سپس در مجلهها و روزنامههای تهران همچون اطلاعات، کیهان، سخن، فردوسی، نگین، روشنفکر، امید ایران، پیام نوین، راهنمای کتاب، آینده، آدینه، کلک، کیهان فرهنگی، نیستان و ادبیات داستانی، مقالهها و مطالب متعددی در زمینههای تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی و هنر نوشته است. از دستغیب نزدیک به چهل کتاب منتشر شده است. دستغیب در سال ۱۳۷۴ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به عنوان منتقد نمونه برگزیده شد و لوح سپاس خدمات فرهنگی دریافت کرد. همچنین، در سال ۱۳۸۲ طی مراسمی در صدا و سیما، دستغیب به عنوان چهره ماندگار در رشته نقد ادبی شناخته شد و موفق به دریافت لوح تقدیر و جایزه گردید.
کتاب در پاسخ کسرویان جلد دوم کتاب "در پاسخ اشکالات کسروی است از میرابوالفتح دعوتی و مقدمه ناصر مکارم و کتاب حاضر در ذکر ایرادهایی به کسروی و کسرویان است
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. محمدصالح حائری مازندرانی میگوید: بس است در شکستن این طلسم مبطل السحر این جادو و نقض به مفهوم مناقصه و مضاده و مقابله و مفاهیم مراتب اعداد، بلکه مفهوم نفس تعدد و مفهوم کثرت که از منشأ متعدد و متکثر و متباین و متقابل برمىخیزد و در این کتاب در رفع این شبهات چیزى فروگزار نکردهاند - و أين العيان من البيان - به نظر حسین اصفهانی (عمادزاده) با توجه به تقریرات مازندرانی، مطالعه و تدریس این کتاب براى دانشکده معقول و طلاب و مبتدى و منتهی واجب است تا محصلین و مدرسین معقول هر دو از حقایق حال طبق کتاب و سنت و عقاید اهلبیت(ع) و فقها و محدثین و روات عالیقدر و متکلمین عظیمالشأن آگاه شوند و در هیچگونه خطرى یا توبیخى واقع نگردند و از تحصیل و تدریس علم معقول محروم نمانند و منویات فقهای عالیقدر و مراجع فتوى تأمین گردد.
اخوان از شاعرانی است که بسیاری از دشواریهای شخصی و خانوادگیشان را در آثار و یادداشتهای خود ثبت کردهاند. از توصیفها و حاشیهنویسیهای اشعارش برمیآید که مردی صمیمی و بیشیلهپیله بوده است. البته گاهی در این یادداشتها به بیان باورهای خود نیز میپردازد و از شعر شاملو، نادرپور و دیگران انتقاد میکند. در این کتاب بعد از نگاهی گذرا به زندگی اخوان ثالث، شعر او به بوته نقد و بررسی گذاشته شده است.
نخستین دفتر شعر فروغ «اسیر» (1331) از نظر شور و هیجان زنانه و مضمون بیپروا و تازهاش سروصدای زیادی برپا کرد و زمینه شهرت او را در مقام شاعری تازهنفس و پرشور فراهم کرد. اما او حتی پس از چاپ کتابهای «دیوار» و «عصیان» هنوز در رده شاعران معتدل نوپرداز به شمار میآمد و از نظر وزن و قالب شعر، تحت تأثیر اشعار توللی، نادرپور و نصرت رحمانی بود و با نوآوریهای نیما، شاملو و اخوان فاصله زیادی داشت. اما او بعد از مدتی، بهناگهان با سرودن و انتشار کتاب «تولدی دیگر» گام بلندی برای حضور در دنیای مدرن نیمائی برداشت. در این کتاب افزون بر نگاهی به فرم و محتوای اشعار فروغ، نویسنده با نگاهی بیرونی به سراغ اشعار او رفته و روشی جامعهشناسی را در تحلیل خود به کار گرفته است.