مجموعه حاضر گزارشی درباره شیوهها و تمهیدات ضبط و پخش صداست که در آن سیر تکاملی ضبط موسیقی در ایران به تدریج از زمان ساخت فونوگراف آغاز میشود ;سپس با اولین ضبط آثار موسیقی ایران، سیر تحول صفحه گرامافون، و صداگذاری فیلم ناطق ادامه مییابد .مباحث دیگر کتاب درباره ضبط موسیقی، مربوط به اختراع رادیو و تلویزیون، صفحه ریزشیار، ضبط استریو، نوار کاست و سرانجام آخرین ابتکار در کار ضبط صدا و ساخته شدن دیسک فشرده (CD)است .در این اثر همچنین، شرح حال بعضی از چهرههای برجسته موسیقی ایران و نحوه حفظ و نگهداری از وسایل صوتی به تفصیل بیان شده است.
این کتاب مرجع شامل: تئوری موسیقی، قواعد موسیقی ایرانی، سرگذشت موسیقی و موسیقیدانان گذشته و حال و شرح احوال و آثار آنان، ایقاع در موسیقی قدیم ایران، وزن شناسی، اوزان مشهور و متداول موسیقی قدیم ایران و تبدیل آن به خط نت می باشد. شناخت مقامها، دستگاهها، مایه ها، آوازها، گوشه ها و تصانیف مشهور و رایج موسیقی ایرانی، سازشناسی علمی، چگونگی ساختمان آلات موسیقی و طریقه ساختن آنها، معرفی آلات موسیقی ایرانی از قدیم ترین ایام تا زمان حاضر، تشریح علمی و موسیقی قدیم ایران و مطابقت آن با موسیقی معاصر، آهنگ ها و ترانه های محلی، آوازها و کوچه باغی ها، معرفی و شناخت کتابها و رساله هایی که در زمینه موسیقی ایرانی تدوین شده است و آنچه مربوط به حوزه موسیقی ایرانی است از جمله مندرجات این "فرهنگنامه "است. این کتاب بنابر رعایت اصل اختصار در شیوه فرهنگ نویسی تدوین شده است و نمی تواند دربرگیرنده تمام آثار و جزئیات مربوط به فعالیت های هنری اشخاص باشد. بنابراین اطلاعات ارائه شده در آن ناظر بر این محدودیت و نیز تاحدی است که در دسترس مولف بوده است. به این ترتیب اگر نام عده ای از هنرمندان در این کتاب نیامده و ذکری از آثارشان نشده است صرفا به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات قابل اعتماد درباره ایشان و آثارشان بوده است...
"آران" یا "اران" نام باستانی سرزمینی است میان دریای مازندران و کشور ارمنستان که امروزه آن را با نام جمهوری آذربایجان میشناسیم. جمهوری آذربایجان نامی است که پس از سقوط رژیم تزاری در روسیه به این سرزمین اطلاق شد وگرنه در هیچیک از آثار جغرافینویسان و تاریخنگاران و شاعران و سیاحان تا پیش از این زمان چنین نامی ذکر نگردیده است. پس از پایان جنگ جهانی اول (1918 م) زمزمههایی بر سر پیوستن بخشی از خاک کشور ایران، یعنی آذربایجان، به جمهوری آذربایجان شنیده شد. نویسنده در کتاب حاضر، این گرایشهای سیاسی را عامل نگارش اثر خویش میداند و میکوشد تا با جستوجو در منابع دست اول و ذکر پیشینهی تاریخی منطقهی اران، جعلی بودن نام جمهوری آذربایجان را ثابت کند. وی معتقد است صحبت کردن به زبان ترکی دلیلی بر ترک بودن مردم آن منطقه نیست بلکه این مساله بیش از آن که بحثی نژادی باشد، بحثی زبانی است، زیرا تنها زبان مردم این سرزمین در طول تاریخ تغییر یافته است. به همین دلیل یک بخش ازکتاب به چگونگی دگرگونی زبان پهلوی مردم آذربایجان به زبان ترکی اختصاص دارد. نویسنده نمونههایی از زبان پهلوی مورد استفادهی مردم آذربایجان را میآورد. همچنین این تهمت توسط نویسنده رد میشود که فارسها بر هممیهنان آذری خویش ستم کردهاند. نقد دیگر نویسنده بر هزلیاتی است که تحت عنوان لطیفه دربارهی هممیهنان آذری شکل گرفته است. سندی تاریخی از گویش آذری تبریز، متن آذری نقل از رسالهی روحی انارجانی و نقشهای از جغرافیای ایران و اران مربوط به اوایل سدهی هجدهم، پایانبخش مطالب کتاب به شمار میروند.