نظر فلاسفه و علمای تاریخ در باب مفهوم تاریخ و رسالت این علم متفاوت بوده و هرکدام بنوعی آن را تفسیر نموده اند. مهمترین این نظرات عبارتست از: مطالعه گذشته از طریق حال، بررسی مجموعه زاد و مرگ جوامع، تحقیق علل رویدادهای تاریخی و یافتن سیر تحول تاریخ، تجربه مورخ، مبارزات تاریخی طبقات تاریخ فکر و اندیشه بشر، تاریخ پادشاهان و سرداران و شرح اعمال آنها، و بلاخره عده ای تاریخ را عبارت از سرگذشت تمدن و فرهنگ ملل شمرده و وظیفه مورخ را بررسی مراحل تولد و جوانی و پختگی و بلوغ و زوال فرهنگها دانسته اند...تمدن امریست محسوس و عینی، هرگز ارثی نبوده بلکه جنبه اکتساب دارد و هر نسل با استفاده از تجربیات گذشتگان خویش به محتوای آن تکامل و غنا می بخشد. و فرهنگ: فرهنگ مفهوم کلی تر و قدیم تر از تمدن دارد، زیرا بشریکه هنوز به مرحله تمدن نرسیده بود، یعنی ابزارسازی نمی دانست و تولید او هنوز بر پایه اقتصادی جمع آوری خوراک مبتنی بود، با این حالت فرهنگ مستقل و معتبری برای خود داشت. تصویرهایی که بر دیوار پناهگاههای طبیعی بشر اولیه هنوز آهنگ در این غارها زمزمه می شد، دلیل بر فرهنگ خواهی و اساسا فرهنگی بودن انسان ابتدایی می باشد...
سرزمین کهنسال دلاوران ایران باختری از نظر جغرافیای تاریخی و تاریخ مرموز و ناشناخته است. اگر آنطور که در خارج از ایران محققانی چون هرتسفلد، دمرگان، مینورسکی، رالنسن، سر ارول استین برای بررسی گذشته های این سرزمین کوشیده اند فضلای کشور نیز توجهی ابراز می داشتند. اینک بسیاری از زوایای تاریک تاریخ چند هزارساله میهن ما روشن شده بد. نخستین کتابی که درباره لرستان به چاپ رسید مجموعه ای از غلامرضا خان والی و انیس المسافر نام داشت. کتاب مذکور در بوشهر به چاپ رسیده و مشتمل بر آگاهی هایی در مورد جانوران شکاری و فرمانروایان لر از حسین خان والی تا زمان مولف است، پس از آن باید از جغرافیای نظامی لرستان تالیف سپهبد رزم آرا نام برد که مشتمل بر جغرافیای مناطق با توجه به جنبه نظامی انها و ورود قوای دولتی به لرستان و سرکوبی عشایر این منطقه می باشد. آقایان بهمن کریمی و محمدعلی امام شوشتری نیز چند صفحه ای از کتابهای جغرافیای تاریخی غرب ایران و تاریخ جغرافیایی خوزستان را به لرستان اختصاص داده اند. با این حال تا به امروز کتابی که منحصر به تاریخ یا جغرافیای تاریخی این قسمت از ایران باختری باشد تالیف نشده است.
موسسه امیدوار است با انتشار این مجموعه در نهایت بتواند در ارج نهادن به سند و اشاعه فرهنگ مستندگویی در تاریخ تلاشی درخور نموده و در این راه بخشی از سوالات و خواسته های وسیع ملتی بزرگ را پاسخ دهد و به همراه سایر فعالیتهای تحقیقاتی و انتشاراتی مصمم است به منظور نشر آثار فرهنگی و تاریخی با بهره جویی از مجموعه اسناد و مدارک خود دست به انتشار سلسله کتابهایی با عنوان تاریخ معاصر ایران بزند و در این راه به توکل الهی و یارای استادان و محققان و اهل علم امید بسته است.
چرنداب نام یکی از محلات کهن تبریز و نیز نام یکی از مهمترین گورستانهای تاریخی شهر تبریز است. تنها آثار به جای مانده از گورستان تاریخی چرنداب و مزارات آن، سنگ قبرهای صندوقی شکل است که در بدنه دیوار برخی از بناهای تاریخی این محله و یا در کوچه پس کوچههای آن به چشم میخورد. عرصه گورستان تاریخی چرنداب تا حدود سال 1313 ش. معین و مشخص بوده، لیکن از این تاریخ به بعد با احداث خیابان و ساخت و ساز در عرصه آن، آثار به جای مانده از بین رفته است، ولی با این حال، هنوز هم میتوان حدود تقریبی آن را بر اساس شواهد و اسناد موجود مشخص نمود. آنچه که در نوشتار حاضر بررسی میشود، پیشینه تاریخی این مکان و نیز گزارشهای تاریخی موجود درباره چرنداب از ادوار مختلف تاریخی تا دوره معاصر است. همچنین تلاش شده است شرح مختصری از آثار و احوال بزرگان مدفون در مزارات چرنداب از منابع تاریخی استخراج و ارایه گردد. مهمترین منبع تاریخی درباره چرنداب و بزرگان مدفون در آن،کتاب روضات الجنان و جنات الجنان است. این کتاب با آنکه درباب مزارات اکابر و اولیای تبریز و حواشی آن تحریر یافته، لیکن اطلاعات سودمندی در خصوص محلات تاریخی تبریز در بردارد و بیشترین اطلاعات مربوط به چرنداب و اهل مزارات آن در این کتاب ارایه شده است. همچنین تلاش شده بر اساس آثار بر جای مانده و نیز نقشههای تاریخی شهر تبریز، محدوده این محوطه تاریخی مشخص گردد.