این کتاب در واقع سفرنامه خانم ناتالینا ایوانوا استاد رشته تاریخ و تمدن ایران در دانشگاه صوفیه بلغارستان است. وی در سال ۱۳۷۵ برای شرکت در دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی به ایران سفر کرده بود. این کتاب اگرچه سفرنامه است اما به هیچرو همانند دیگر سفرنامهها صرفاً بیانکننده خاطرات سفر و رخدادها و ملاقاتها نیست. نگاه او به پدیدهها، وقایع، ملاقاتها و گفتوگوها، نگاهی عمیق و از روی تأمل و دقت بسیار و همراه با مقایسه و تطبیق آن با ارزشهای موجود در فرهنگهای دیگر است. نویسنده به مدد مطالعات و تحقیقات گسترده خود چنان فرهنگ، تمدن، و تاریخ ایران را توصیف و تشریح میکند که این مطالب علمی همچون رمانی لذتبخش و شیرین و گاه دردناک، خواننده را مسحور و مجذوب خود میکند. به همین دلیل اگرچه سفرنامهها فقط شامل مشاهدات و قضاوتهای نویسنده است ولی این سفرنامه یا ایراننامه سرشار از اطلاعات و تحلیلهای علمی است که برپایه مطالعات گسترده مستشرقان تدوین شده است و برای مخاطبان ایرانی و خارجی بسیار مفید میتواند باشد.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد به اسم «مکا» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدند.در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این دو کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به «مکران» تبدیل شد. واژه بلوچستان نیز از زمانی اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند. بلوچ ها یكی از اقوام اصیل و شناحته شدة ایرانی هستند ، كه به زبان بلوچی ( كه از نزدیكترین خویشاوندان زبان فارسی است ) تكلم می كند و بیشترین جمعیت آنان در سه كشور ایران ، پاكستان و افغانستان بسر می برند .بیشترین جمعیت استان سیستان و بلوچستان را بلوچها تشكیل می دهند و بافت اجتماعی آن قبیله ای و طایفه ای است. همه اقوام ایرانی با توجه به اشتراكات فرهنگی دارای خصلت های اجتماعی مشابهی هستند . اما در عین حال بخاطر تأثیر پذیری از شرایط خاص محیطی و قومی خود تفاوتهایی نیز در خصلتها، باورها و آداب و رسوم آنها مشاهده می شود كه ویژگی های خاص هر قومی را تشكیل میدهد .
نگارنده در این کتابچه، ضمن روایت خاطرهای، علاقه خود را نسبت به زبان اسپرانتو بیان میکند و در انتها اشعاری در توصیف این زبان به نظم در میآورد .