این کتاب شرح حال و بررسی زندگی عدهای از زنان عصر پهلوی، به ویژه چهار زن پر نفوذ دربار است که به نوعی در جریان حوادث سیاسی، عزل و نصب رجال، سقوط کابینهها، و حضور بیگانگان در کشور نقش داشتهاند .در کتاب خصوصیات و جنبههای مهم زندگانی هر یک از این زنان براساس اسناد و مدارک تاریخی ذکر گردیده که عبارتاند از :تاجالملوک (ملکه مادر)، شمس، اشرف و فرح پهلوی .کتاب با مقدمه دکتر باقر عاقلی و پیشگفتار مولف آغاز میشود ;آن گاه مباحث کتاب با این عناوین ادامه مییابد" :کودتای "1299، "تاجالملوک دولتشاهی"، "ملکه مادر تاجالملوک"، "فوزیه عروس دربار"، "ملکه ثریا پهلوی"، "شمس پهلوی"، "اشرف پهلوی"، "فرح پهلوی (دیبا .("کتاب با عکسهایی از زنان نامبرده و سایر رجال و دولتمردان دوران پهلوی همراه است .
بنا به گواهی تاریخ؛ ارتش برای انجام ماموریتی که از لحاظ دفاع میهن خویش برعهده داشته در طی اعصار متمادی همیشه در سه جبهه به مبارزه پرداخته است: 1. در جبهه شمال شرق و مشرق در برابر سیل و هجوم قوای چریک طوایف رشید و پرطاقت و یغماگر آسیای مرکزی که برای نجات یافتن از صحاری سوزان و ریگزار بایر وطن خود از دیرزمان به فلات پرنعمت ایران چشم دوخته و همیشه به طرف این کشور پیشروی و هجوم می کردند. 2. در جبهه شمال غرب و مغرب در برابر ارتش های منظمی که بیشتر به طمع تسخیر کشور ایران و سپس دیار زرخیز هندوستان خاک ایران را مورد تجاوز قرار می دادند. 3. در جبهه جنوب در مقابل ملل تجارت پیشه و دریانوردی که در نتیجه اکتشافات جغرافیایی به بحر عمان و خلیج فارس رخنه یافته و در صدد بودند که از این راه خود را به سواحل هندوستان برسانند و با اشغال این سواحل محصولات گرانبها و نایاب هندوستان را به بازارهای اروپا ببرند...
«خلاصةالاخبار فی بیان احوالالاخیار» تألیف غیاثالدین محمد خواندمیر در سلسلۀ تواریخ عمومی جای دارد که در عهد تیموریان تألیف شده است و اهمیّت آن در قسمتهای نزدیک به عهد مؤلف و شرح احوال معاریف عهد، افزایش مییابد. این کتاب تاریخ از ابتدای آفرینش تا سال 905 هجری قمری است. مؤلف این کتاب غیاثالدین بن همامالدین مشهور به خواندمیر، نوۀ دختری میرخواند است. مؤلف طبق تصریح خودش چون کتاب «روضةالصفا»ی جدش را عظیم و بزرگ دانسته، برای استفادۀ بیشتر، آن کتاب را خلاصه کرده و «خلاصة الاخبار» نامیده و بیستوسه سال بعد دوباره با استفاده از همان «روضةالصفا» و منابع دیگر «حبیب السیر» را خلق کرده است. بنابراین این سه کتاب مانند سه ضلعی هستند که مثلث منابع تاریخ ایران را تشکیل میدهند. هر سه کتاب شخصیت حقیقی و حقوقی خاص خود را دارند. مطالبی در هر کدام از این سه کتاب هست که در آن دو تای دیگر نیست. خواندمیر شاعر هم بوده و اشعار زیادی از خودش در این کتاب آورده است.
جلد سوم از اسناد "عبدالوهاب خان آصفالدوله "مربوط به دوره فعالیت وی در آذربایجان در سمت کارگزاری امور خارجه است .در این اسناد صرف نظر از مسائل داخلی فعالیت مسیونهای آمریکایی (علیالخصوص مستر پرکینز) در ارومیه و آذربایجان برای جلب اقلیتهای دینی آشکار میگردد .عبدالوهاب خان طی نامههای گوناگون که در این کتاب به چاپ رسیده است، در این زمینه هشدارهایی به وزیر خارجه و شاه داده است و حتی پیش بینی نموده که در صورت عدم توجه به این گونه دسایس و اقدامات، وقایع وخیمی در بین ارامنه و اقلیتهای دینی پیش خواهد آمد و دولت را ناچار به درگیری خواهد نمود .از سوی دیگر اسناد حاضر این موضوعات را در بر دارد .مسائل مربوط به امور سرحدی، دخالتهای مرزی عثمانی، روسیه و کارشکنی آنان در مسائل داخلی ایران، مهاجرت ایرانیان به روسیه و عثمانی، و شکل و شیوه تذکره و قوانین اداری ایران عصر قاجاریه .