جنگها همواره یادآور تراژدیهای بزرگ انسانی بودهاند. هر بار در کره خاکی جنگی روی میدهد ذهنها به ناگاه در تاریخ سیر میکند و جنگهای خانمان سوز دیگر را مرور میکند. گویا داستان خونخواران تاریخ پایانی ندارد. زمانی آتیلا از قوم هون را خونخوار مینامیدند. آتیلا در زمان فرمانرواییاش در اروپا یکی از مخوفترین دشمنان امپراتوریهای روم غربی و شرقی بود. رومیان به او لقب تازیانه خداوند داده بودند و به او باج میدادند تا کاری به کار رم نداشته باشد. آتیلا حتی به برادر خودش هم رحم نکرد و برای قدرت او را کشت. او رهبر 500 هزار جنگجوی به خون تشنه بربر بود و با حملاتش به شرق امپراطوری روم مردم آنجا را فقط برای طلا بدون هیچ رحمیقتل عام کرد. میگویند از کشتارهای او رود خون جاری میشده است.... امیرتیمور گورکانی ۱۲ فوریه سال ۱۴۰۵ میلادی (۲۳ بهمن ماه) در ۶۹ سالگی در قزاقستان درگذشت. پیکر او را به سمرقند منتقل و در آنجا دفن کردند. تیمور درجریان لشکرکشی به چین بیمار شد و درگذشت. او یک مغول تبار از ایل «بارلاس» بود که در ناحیه «کش» واقع در منطقه فرارود که امروز شهر سبز خوانده میشود، به دنیا آمده بود. حملات نظامی تیمور را به زبان تاتاری «یورش» نوشتهاند. شرفالدین علی یزدی، مورخ دوره تیموری میگوید: «مقصود او بلندی نام و فتح کشور بود و به جهت تحصیل اسباب این دو مطلب پروا نداشت که ملکی با خاک یکسان شود یا خلقی با تیغ بیجان شود. حیات و عافیت جمیع افراد بشر را در مقابل ترقی و استیفای خواهش خود فدا میکرد.»
نگارنده در پژوهش حاضر درصدد اثبات این نکته است که لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران، واقعیت تاریخی ندارد .وی معتقد است که این هجوم هیچگاه صورت نگرفته و آن چه در این خصوص بیان شده، قصهای جعلی، ساخته قرون بعد برای اغراض خاص بوده که به ویژه در قرون اخیر تلاشهای فراوانی، از سوی محققان غربی برای صورت تاریخیدادن به آن، انجام گرفته است .مولف درباره این تحقیق مینویسد" :سفر جنگی اسکندر یکی از موضوعاتی است که در بین حوادث تاریخی قدیم بیش از هر چیز درباره آن قلم فرسایی شده و غربیان باتعصب خاصی آن را به عنوان غلبه علم بر جهل و سیطره اروپا بر آسیا،یاد کردهاند .ما بر خلاف شیوه تاریخنویسان اخیر که این سفر را حتمی فرض کرده و بعد در صدد تطبیق اسامی و حوادث با واقع برآمده و از این راه دچار زحمت شدهاند کیفیات مختلف آن سفر را مورد نقادی قرار دادهایم و اگر چه بیرون کشیدن حقایق از پس قرون و اعصار و از لابهلای اغراض و افسانهها کار آسانی نیست ولی ما این راه را گشودهایم که اولا کورکورانه آنچه برای ما نوشتهاند را نپذیریم و در ثانی به گمان خود توفیق یافتهایم که اقلا ثابت کنیم که قسمت اعظم روایات سفر جنگی الکساندر مقدونی به شرق ساخته و پرداخته ذهن افسانهسازان قرون بعد است که به هیچ وجه از اوضاع جغرافیایی و اجتماعی ملل دیگر اطلاع نداشتهاند ."کتاب از دو بخش تشکیل شده است .موضوع بخش اول بررسی "سفر جنگی اسکندر "است که از جمله مباحث آن بدین قرار است" :افسانهها"، "دروغهای شاخدار"، "بحث در تطبیق اسامی قدیم و جدید"، "خط سیر اسکندر در داخل ایران"، "اسکندر در هند"، "اسکندر در راه بازگشت"، "سفر دریایی نئارخوس"، "مرگ الکساندر ."در بخش دوم تلاش شده "حقیقت داستان "مربوط به اسکندر بازسازی و بازگو شود .لازم به ذکر است که کتاب همچنین از دیباچهای به قلم ذبیح بهروز برخوردار است که در حدود نیمی از حجم کتاب را تشکیل میدهد .وی در این دیباچه تلاش کرده با استناد به دلایل زبان شناختی، دینی، کرونولوژیک و جغرافیایی بی پایه و غیر واقعی بودن لشکرکشی اسکندر را ثابت و در خاتمه زمینهها و علل برساختن و صورت تاریخی دادن این رویداد را توضیح دهد .شایان ذکر است که این کتاب نخستین بار در سال 1343و دومین مرتبه در سال 1355منتشر شده و اینک به چاپ سوم رسیده است .
ترجمه كتاب الغارات «الاستنفار و الغارات»، نوشته ابراهیم بن محمد بن سعيد بن هلال متوفى 283ق، مىباشد كه توسط عبدالمحمد آیتی، در سال 1369ش، به فارسى ترجمه شده است. مترجم، جهت رعايت امانت در ترجمه، اقدام به ترجمه تحت الفظى كرده است. وى، كتاب را از روى تصحيح سيد عبدالزهرا خطیب ترجمه كرده است. اين نسخه، نسبت به ساير نسخ كتاب، داراى حواشى مختصرتر و سادهترى است و بيشتر حواشى، ترجمه حواشى آن است. مترجم از تحقيقات آقاى مير جلالالدين محدث ارموى نيز استفاده كرده است. اين ترجمه، از نظر برگردان مطالب، نسبتاً دقيق و رساست و از نظر نثر، زيبا، سليس و دلچسب است و نسبت به ترجمه شيخ محمدباقركمرهاى از اين كتاب، شيواتر است...
عرفان و تصوف ریشه و منشاء بسیار قدیمی در ایران دارد و با تشیع سازش و نزدیکی زیاد پیدا کرده و به تدریج و مرور زمان در بین افراد اکثر طبقات و قشرهای اجتماع ایران رخنه و نفوذ کرده مریدان و خاکساران و سرسپردگانی در هر گوشه و کنار دارد. تعداد و شمار پیران و مشایخ صوفیه و رهبران طریقت نیز زیاد و مورد احترام خرد و کلان در هر عصر و زمان بوده اند. در این مجلد به ذکر نام و حال هجده تن از عرفا و صوفیان خدمتگذار ایران پرداخته شده است و به ذکر نام و نشان و هنگام زیست آنان اکتفا شده شمه ای نیز از رشحات فکری و آثار قلمی آنان نقل شده است تا خوانندگان بطرز اندیشه و تفکر آنان پی برده و به تعالیم اخلاقی و راه و روششان آشنایی کمی پیدا کنند. این کتاب شامل هجده فصل است و هر فصلی مخصوص معرفی پیری از پیران طریقت ایران است.
موضوع کتاب داستانهای تاریخی وقایع برجسته باستان شکوفان ایران، پیش از دوران هخامنشی تا آخر دوران ساسانی و گردآورنده کتاب حسین جودت است که در سال 1353 توسط چاپ درخشان منتشر شده است.