شواهد الرّبوبیه، در میان آثار صدرالمتألهین، برجستگی خاصی دارد، چرا که همه اندیشه های ملاصدرا اعم از الهیات، طبیعیات، مباحث نفس، جاودانگی، معاد و... در آن، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به همین جهت، در حوزه های علمیه و دانشگاه ها به عنوان متن درسی مورد توجه است. تعلیقات حکیم محقق حاج ملا هادی سبزواری و مقدمه و تصحیح و تعلیق اندیشور ژرف اندیش استاد سید جلال الدین آشتیانی بر جذابیت آن افزوده است.
«بنیاد اندیشی»، روح علوم اسلامی است و این بنیاداندیشی، چنانکه در حکمت عربی مشخص است، بیشتر به عالم ثابتات و بقا توجه دارد، اما از سوی دیگر، عرف جاهلی و قبیلگی و عادات طبیعی و اغراض بشری اقوام، در کنار یونانزدگی و یهودزدگی نظری و عملی، جامعة اسلامی را به سوی انحطاط برده و همین ممیزی، موجب شده است که بسیاری از معانی قدسی به صورت ممسوخ، ناسوت زده و عرفی (عصری) گردند. در این میان، پس از تحلیل توانمندی فقر و تفکر فقهی، که شأن بیرونی، قدرت و نظم اجتماعی اسلام را بروز میداد در مراحل پیشرفتهتر، اسلامشناسی مدرن در ساحت فلسفی و عرفانی اسلام تمرکز یافت و بر آن تأکید کرد. برای بسیاری از شرقشناسان، «ابن خلدون» به مثابه متفکری که در عالم جدید حضور داشته و بر فلسفه، صورتی عرفی و این جهانی زده است،کمال اندیشه اسلامی تلقی شد. حال، ما در وضع نویی قرار گرفتهایم؛ راهی که غایت آن میتواند تحقق و احیای شئون دیگری از عالم و علوم اسلامی در ذیل تجلی تام و تمام عالم اسلامی باشد. شرط لازم ورود به این مرحله، خود آگاهی و بازاندیشی در مبادی تفکر و علوم جهان اسلامی است. در کتاب حاضر، بازاندیشی در موضوعهای: «حجیت عقل و وحی در عالم اسلامی»، «جوهر ایمانی علوم اسلامی» و «نحوة تطور، تنازع و تقابل آنها با فلسفة یونانی از آغاز تا پایان قرن ششم و هشتم اسلامی»، که پایان عصر توانمندی عالم اسلامی نیز محسوب میشود، پرداخته شده است.
نزهة الارواح و روضة الافراح (تاریخ الحکماء) ترجمه کتاب «تاريخ الحكماء قبل ظهور الإسلام و بعده «نزهة الأرواح و روضة الأفراح»» اثر شمسالدین شهروزی (ت 511ق) است. اصل این کتاب، به زبان عربی است و در اوایل سده یازدهم (1011- 1014ق)، دانشمند، حکیم و عارف ایرانی، مقصود علی تبریزی، در هند آن را به دستور جهانگیر گورکانی، به فارسی ترجمه کرده که نهتنها گزارشی از اندیشههای فلسفی و سخنان حکمتآمیز و پندهای دلپذیر است، بلکه متنی زیبا، روان و کم مانند از فارسی آن روزگار را نیز به دست میدهد. مترجم به هنگام ترجمه، در جایجای کتاب، نکتههایى از خویش در تفسیر احادیث نبوى و توضیح اقوال حکما و داورى آراى آنان افزوده است که نشان میدهد آنچه از فضل، علم و بینش عارفانه وی گفتهاند سخنى گزافه نبوده است که ازجمله مىتوان به صفحات 6، 7، 8، 9، 10، 18، 33، 174، 175 و... مراجعه کرد. این افزودهها نهتنها نشانههاى دست داشتن او در حکمت، فلسفه و علوم دیگر است، بلکه ذوق عرفانى او را نیز نشان مىدهد. با آنکه این ترجمه، در ساخت عبارت و جمله از متن عربى شهرزورى و منابع دیگر متأثر است- و شاید این مقدار تأثیر به علت دشوارى ترجمه، رعایت امانت و دقت در کلام حکما بوده است- ازنظر زبان فارسى و ویژگیهاى آن در قرن دهم و یازدهم، از نثرهاى روان و پاکیزه این روزگار به شمار مىآید؛ زیرا در این دوره که به نظر ناقدان سخنسنج، پارسى آشفته است و فارسىگویان از هند تا عثمانى آشفته گوی، زبان مقصود على تا حدود زیادی از آن آشفتگیها برکنار مانده است و اگر این ترجمه آزادتر صورت مىگرفت، شاید کار از گونهاى دیگر مىبود، چنانکه در صفحات 150، 320- 321 و 473 نمونههاى آن را مىتوان دید. بارى، این ترجمه گویاى علم، فضل و توانایى مقصود على تبریزى در دو زبان تازى و درى است. بررسى اجمالى فهرست لغات و ترکیبات و مقایسه آن با آثار معاصران او تا حدودى ویژگیهاى زبان او را روشن مىگرداند. در نثر او، جملههاى وصفى مانند «ملاحظه کردار و اطوار مردم کرده او را به یارى و دوستى بگزینید، نظر بر گفتار او کرده اختیار مکنید» [۵] برخلاف نثرهاى رایج این دوره بسیار اندک است.
از میان انبوه آثار و تصنیفات ملاصدرا "مشاعر" علیرغم کوچکی حجم از سودمندترین آثار اوست و در حقیقت بهترین اثری است که در مباحث وجود و هستی شناسی از ملاصدرا بجای مانده است و از همین نظر از دیرباز مورد توجه و اقبال خاص اهل فضل بوده است و شرح و تفسیر بسیار پیرامون آن نوشته شده است. متن مشاعر محتوی بریک دیباچه و دو بخش عمده است و هر موقف مشتمل است بر چند فصل که ملاصدرا آن را "مشعر" نامیده پس هم از جهت ظاهر و هم از جهت معنی این اثر را مشاعر نام گذاشته است. این کتاب مشتمل است بر مباحث وجود، اثبات اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، اثبات صانع، صفات و آثار حق تعالی، و بیان حدوث زمانی و حرکت جوهریه.
المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه نام رساله مختصر صدرالمتالهین است که در مباحث فلسفی و همراه شواهدی از آیات و روایات نگاشته شده است. المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية، رسالهاى است موجز و استدلالى از صدر المتألهين، در مباحث حکمت متعالیه كه با روش فلسفى و شواهد از آيات و اخبار، به زبان عربى نوشته شده است. اين كتاب در واقع خلاصه همه مباحثى است كه آخوند در كتاب اسفار و ديگر كتب خود؛ همچون مبدا و معاد و شواهد الربوبیه مطرح كرده است. فصول و مطالب اين كتاب از آن رو كه مباحث مبدا و معاد را به رشته تحرير كشيده است، گويى آيينهاى از ظهور فیض ربانی و تجلی رحمانی را به نمايش مىگذارد و حكمت جويان را به سير و سفر در ظهورات اسماء و صفات مىبرد. به اعتقاد پروفسور هانری کوربن المظاهر الالهيه گزارشى است از مجموع مطالب فلسفى و كلامى از زاويه حيات معنوى. اين كتاب را مىتوان يكى از بهترين كارهاى ملاصدرا برشمرد، نه به سبب انبوه مسائل فلسفى، بلكه به سبب ظرافتها و ريزه كارىهايى كه در آن به كار رفته است. در عين حال يك دوره حكمت متعاليه و حكمت عرشيه و قدسيه است. المظاهر الالهيه داراى يك مقدمه و دو بخش( دو فن) و يك خاتمه است. هر يك از دو فن به هشت فصل كوچكتر( يا به تعبير كتاب هشت مظهر) تقسيم شده كه ظاهرا اشاره به هشت درب بهشت مىباشد. معناى مظهر در اصطلاح عرفاى مسلمان هر ممكن الوجودى است كه به قدرت و علم حق تعالى آفريده شده و آيينه ظهور و نماد اسماء و صفات خدا باشد و او را بشناسد......