بررسی مسائل اجتماعی همه وقت برای جلوگیری از همه گونه نابسامانیها و اداره و رهبری درست جامعه ها لازم است. این امر نیز در عهده "فلسفه تاریخ" و "جامعه شناسی" می باشد قسمتی از مشکلات و نهادهای اجتماعی ما مربوط به گذشته و قسمتی مربوط به امروز است، بعضی داخلی و بعضی عارضی و خارجی می باشد که همه درخور توجه و تعمق است. گاهی خود مسائل خارجی وظایف تازه ای را برای ملتی پیش می آورد و یا هدفهای اجتماعی و سیاسی و دینی .. آنرا تحت تاثیر قرار می دهد که نمونه های بارز آنرا در طول تاریخ بخاطر داریم. خود در دنیای امروز، همین مساله: عرب و اسرائیل، یونانیها و ترکها، فرانسه و چین، قیامهای متعدد در کشورهای آفریقایی و بحران آسیای جنوب شرقی. پیدایش مناسبات و طرحهای نوینی در سیاست جهانی ... از مسائلی است که ما نمی توانیم به آنها بی اعتنا باشیم و بایست وظیفه خود و منافع عمومی خود را در موقعیت حساس کنونی درک کنیم... موضوع این کتاب مختصری درباره مسائل اجتماعی تاریخ ایران و اروپا از سقوط ساسانیان تا روی کار آمدن قاجاریان و قرون جدید و معاصر است که در سال 1342 توسط هورپاس (محمود بنی هاشم) تالیف شده است.
لاهیجان امروزه یکی از شهرستانهای استان گیلان است، اما بنا بر پیشینۀ تاریخیاش، روزگاری بر شهرها و آبادیهای شرق گیلان و غرب مازندران، نقش مرکزیت داشت و قریب به اتفاق این مناطق بخشی از لاهیجانِ تاریخی محسوب می-شدند. مرکزیت این شهر به¬ویژه از زمان خاناحمد گیلانی و حضور شاعران و هنرمندان نامی در دربار او، دست¬کم از عصر صفوی، این شهر را زبانزد عام و خاص کرده است. تا جایی که برای پی بردن به بُعد علمی و ادبی آن، لازم است که پروندۀ بزرگانی چون سلًار دیلمی، مهیاردیلمی، یحیی دیلمی، شیخ زاهد لاهیجی، عبدالرزاق فیاض، حزین لاهیجی و... به دقت مطالعه شود. کتاب حاضر، پيرامون پيشينه تاريخي و فرهنگي لاهيجان و معرفي برخي از مهمترين بزرگان آن ديار و مشتمل بر سه بخش عمده است: بخش اول: در بيان تاريخ و جغرافياي عام لاهيجان، که آميزهاي است از ديلمان و گيلان. بخش دوم: در بيان تاريخ و جغرافياي خاص لاهيجان، بخش سوم: در تذکره علماء و شخصيتهايي که به نحوي با اين منطقه در ارتباط بودند.
اسپاروی به تصور اینکه یکی از شاگردان مستعدش ممکن است روزی به مقام های عالی سیاسی در ایران دست باید از همان ابتدا به پرورش استعداد او در راستای منافع کشور خود میپردازد و سعی میکند به او بقبولاند که خیر و صلاح جهان به خیر و سعادت نژاد آنگلو ساکسن بستگی دارد. مؤلف از رسم “مداخل” در ایران، این عرف ناشایست عصر بی خبری به وضوح و اجمال سخن میگوید و زنجیره آن را از شاه تا رعیت بازگو میکند و وضع فروش مشاغل مهم دولتی را یکی از عوامل خرابی ملک و ملت میشمارد. اسپاروی از مشهوراتی که دیگر سیاحان شرح دادهاند، دوری گزیده و آنچه بیان نموده تا حد زیاد بدیع و تازه است. او تنها به شرح وقایع بسنده نمیکند بلکه با ایجاز پر معنی به تحلیل رویدادها میپردازد و برخلاف بعضی از سیاحان به تحسین شیوه زندگی و مشی زن ایرانی میپردازد و او را محور زندگی خانواده میداند که تنها امید و آرزوی خود را در خوشبختی خانوادهاش جستجو میکند. نقش چادر را در زندگی اجتماعی زن ایرانی واجد اهمیت بسیار دانسته و آن را ته بند اسارت، بلکه نشان آزادی و مجوزی برای ورود او و شرکت او در فعالیتهای اجتماعی میشمارد و به ذکر مثالهای چندی از شرکت زنان در اعتراض های اجتماعی میپردازد و از این طریق به تحسین زیبایی طبیعی فوق العاده زن ایرانی مینشیند.