باباطاهر یا باباطاهر عریان همدانی، عارف، شاعر ایرانی و دوبیتیسرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران، در دوران طغرل بیک سلجوقی میزیستهاست. «بابا» لقبی بوده که به پیروان وارسته میدادهاند و برای صفت عریان دلایل گوناگونی ذکر شدهاست. اغلب منابع او را اهل همدان معرفی کردهاند و خود او در چندین دوبیتی از همدان و الوند یادکرده است. اشعار بابا طاهر به گویش لری سروده شدهاند. مسلک درویشی و فروتنی او که شیوهٔ عارفان است سبب شد تا وی گوشهگیر شده، گمنام زیسته و تفصیلی از زندگانی خود باقی نگذارد. کتاب حاضر با عنوان سروده های باباطاهر همدانی توسط م. اورنگ تالیف و در سال 1350 منتشر شده است
این ترانه ها جمع آوری آقای داوید لوریمر انگلیسی است که در سالهای جنگ اول جهانی در کرمان بوده است، و ضمن فعالیتهای سیاسی خود، مثل بسیاری از ماموران دیگر کشورهای خارجی به مطالعات اختصاصی خود از شهرهای اطراف کویر پرداخته و چون علاقهای به فولکلور کرمان داشته، این مجموعه را گردآوری کرده است. کتاب حاضر بخش ناچیز و کوچکی از فولکلور کرمان است که در سالهای 1912 ال 1914 به همت کلنل لریمر کنسول انگلیس در کرمان و همسرش گردآوری شده است. کتاب شامل بخشهای زیر است: لالایی ها، ترانه ها، بازی ها، لغزها و چیستان، آداب و عادات عامیانه، دوبیتی ها، افسانه ها.
مختصر نوشتهای که در این جزوه درباره باباطاهر عریان همدانی وجود دارد حاوی اندک مطالبی درباره شرح احوال و آثار باباطاهر و ذکر برخی از ابیات و دوبیتیهای او و نیز نمودی از افکار و عقاید عرفانی پیر وارسته همدانی است. باباطاهر معروف به باباطاهر عریان، عارف، شاعر فارسی تبار و دوبیتی سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده است. آوازۀ باباطاهر، بیشتر بهدلیل دوبیتیهای عوام فهم و خواص پسند اوست. دوبیتیهای باباطاهر، دارای مضامین ساده و روان و دور از صنایع ادبی دشوار است. این امر باعث رونق شعر او میان عموم مردم شده، بهطوری که شماری از ابیات او صبغۀ تمثیلی یافته است. عناصر طبیعت، کوه و صحرا و گل و گیاه، عواطف لطیف و احساسات رقیق، درویشی، قلندری و ملامت، غم غربت و درد دلتنگی، اندوه بیسامانی و حسرت وصال، شکوه از ناپایداری و بیوفایی، دلدادگی و وفای به عهد، اعتراف به گناه و پوزش از خالق رحمان، مویههای حاصل از هجران، شور و جذبههای عشق و... از جمله مضامین بارز شعر باباطاهر است. برخی صاحبان کتابهای تذکره و محققان معاصر، زبان وی را «راژی»، «راجی» یا «رازی» دانستهاند. این سه لفظ به گویش قدیم اهل ری بازمیگردد. برخی نیز زبان اشعار او را لُری میدانند.
ریشه های یکتا پرستی در ایران باستان را باید از عقاید مشترک هندو- ایرانیان و از زمانی پیش از زرتشت دنبال کرد. مقایسه آموزه های «ودا» و «اوستا» ، برخی از این مشترکات را مشخص می کند. شاید مهم ترینِ آنها اعتقاد به «اهورا مزدا» یعنی خدای حکیم، عالَم پس از مرگ و اصل «اشه» ، که معادل ودایی آن «رته» است، باشد. «اشه» اساس تعالیم زرتشت را تشکیل می دهد وسه اصل «پندار نیک» ، «گفتار نیک» و «کردار نیک» از آن استخراج شده است. «اشه» یعنی نظمی که حاکم بر جهان است و انسان ها به دلیل هماهنگی این نظم با جهان، موظف به رعایت راستی و کسب فضایل اخلاقی اند. آنچه که به زرتشت نسبت داده می شود، تاکید بر عظمت اهورا مزدا، به عنوان آفریننده «اشه» و تقبیح «دیوان» است. بر اساس سنت، زرتشت از میان خدایان، «اهورا مزدا» را برگزید و دیگر خدایان را «دیو» نامید و نفی کرد و «امشاسپندان» و «اهریمن» را در جایگاهی پایین تر از اهورا مزدا قرار داد. تحقیقات تاریخی و دین پژوهی بر وجود پیامبران الهی و حکیمان یکتا پرست در ایران باستان صحه می گذارد. این موضوع از چند لحاظ حایز اهمیت است: نخست این که ریشه وحیانی بعضی از تعالیم دینی ایران باستان، مانند اعتقاد به خالق متعال و بهشت و دوزخ، مشخص می سازد؛ ثانیاً این عقیده که همه مردم ایران، آتش پرست، خورشید پرست و مانند آن بودند را رد می کند و در مقابل، این احتمال را قوت می بخشد که هنگام ورود اسلام به ایران، آثاری از تعالیم انبیاء الهی و حکیمان یکتا پرست باقی بوده است؛ چنان که ایرانیان «اهل کتاب» قلمداد شدند و در نتیجه خدمات متقابل اسلام و ایران، تمدن اسلامی به شکوفایی رسید؛ ثالثاً سخنان حکیمانی مانند شیخ اشراق، مبنی بر وجود حکمت ویژه ای منسوب به حکیمان یکتا پرستِ ایران باستان اثبات می شود. دانشمندان غربی با بیش از دو قرن تلاش، احیاگران کیش زرتشت در عصر معاصر محسوب می شوند. آنان به دنبال آموزه های نابی بودند تا بتوانند آنها را جایگزین کاستی های آیین مسیح سازند. به همین دلیل متون دینی ادیانی مانند بودا و زرتشت را، که در حال تبدیل شدن به ادیان خاموش بودند، با خود به غرب برده به احیای آنها همت گماشتند. آنان «اوستا» را ترجمه کردند و از طریق علم زبان شناسی، تاریخ زندگی زرتشت را تخمین زدند. پروفسور مری بویس، استاد ادیان و زبان های ایران باستان، بخشی از این تلاش را چنین بازگو می کند: «در نتیجه آمیخته شدن کیش مسیحیت با آشنایی با اساطیر یونانی، این یقین در اروپا پیدا شده بود که شرک، از ویژگی های روزهای کودکی نسل آدمی است و ملل متمدن، یکتا پرست هستند. گذشته از این، مسیحیان پروتستان - کیشی که اکثریت پژوهشگرانِ زرتشتی گری را در دامن خود پرورانده بود- به هرگونه آداب و رسومی، حتی در مورد خدای یگانه، با بدبینی می نگریستند. پس پذیرفتن زرتشتی گریِ رایج و کوشش در پی بردن به تعالیم آن به وسیله سنت موجود و زنده، خارج از ظرفیت و حوصله و توانایی کشش شعور پژوهشگران غربی بود» هنگامی که از پیروان ادیان الهی درباره سخنانِ پیامبرشان پرسش می شود هر یک کتاب ویژه ای را معرفی می کنند که دربرگیرنده وحی و الهام خداوندی به آن پیامبر است . به همین روی مسلمانان ، قرآن مجید را کتاب آسمانی پیامبر خود معرفی می کنند و یهودیان و مسیحیان به ترتیب تورات و انجیل را نام می برند. پیش تر از آن ، آیین یکتاپرستی در ایران باستان شکل گرفته و زرتشت ، پیامبری است که در گویش آن زمان، کلامش را به اوستایی بیان کرده است . به این ترتیب هر جا سخن از کتاب دینی زرتشتیان باشد، در پاسخ از اوستا به نام کتاب دینی زرتشتیان یاد می شود. این پاسخ از یک سو درست به نظر می رسد زیرا این کتاب به زبان اوستایی است ولی هنگامی که تمام متون اوستایی بررسی شود با نگرش به موضوع بخش های اوستا و چگونگی نگارش هر متن از این کتاب نتیجه این است که همه بخش های اوستا گفته های اشوزرتشت نیست و تنها سروده هایی از اوستا که در بخشی از یسنا قرار گرفته است ، از آن پیامبر ایران است و این بخش گات ها نام دارد.
در آیین بلند ایران باستان، برای نیرومند کردن روح و جان و ایجاد خوشی و خرمی، جشنهای زیاد مقرر و معمول بوده که هر یک از آنها بر اساس فلسفه و حکمت قرار گرفته و دارای ادبیاتی سودمند است. بعضی از این جشنها با همان شکوه و جلال دیرین هنوز هم در ایران کنونی معمول و مورد احترام است؛ مانند جشن نوروز و مهرگان و سده. در این کتاب به جشنهای ایران باستان پرداخته شده و درباره تاریخچه و شیوه برگزاری هر کدام، مطالبی مطرح شده است.