به منظور خاصی دیوان شاعران ژرف نگر و خیال پرداز زبان شیرین پارسی را مطالعه میکنم. هرچه در فراخنای آسمان اندیشه این شاعران که چون نقاشی پیره دست تمام مظاهر و جلوه های زندگی را با نوک قلم ترسیم کرده و میکنند بیشتر مجال پرواز مییابم بیش از پیش، از اینهمه جلوه گریها دستخوش حیرت و سرگشتگی میشوم. توجه به حقیقت مطلق، بازگشت به ابدیت، پاکی و پرهیزگاری، وحدت و یگانگی، مردی و مردانگی، نیاز به دوستی و صفا و وفا، رشک و غیرت، شادکامی و ناکامی، بی نیازی و بی اعتنایی به جهان گذران و ... که هریک فصلی است دلکش در کنار زیباییهای مطلق و طبیعی و دست نخورده، در طول تاریخ هزار ساله ادب فارسی شاهکارهایی آفریده که در جهان آفرینش بینظیر و مانند است. به حقیقت دقیقه و نکته ای نیست که از ذهن خلاق و نقش آفرین شاعران این سرزمین به دور مانده باشد. یکی از فصلهای دل انگیز شعر فارسی مناظره هایی است که از زبان همه و همه گفت و گو میکند. آنچه در ضمن مطالعه مرا جلب و جذب نمود همین گفت و گوهاست که حقیقتا شیرینتر از قند مکرر بر مذاق جان مینشیند و مرا حیف آمد یادداشتهایی را که برداشتهام از دید صاحبنظران دور بماند. ناگفته نماند: شعرهایی انتخاب شده که با گفتم-گفتا-گفت آغاز شده و پایان یافته است، و این خود از نظر شعری صنعتی است. متجاوز از دویست کتاب ورق خورده است که در بعضی از آنها حتی یک بیت موردنظر هم دیده نشده...
فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که میشود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به ان نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر "اگر چه ناقص" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...
«سالهای آتش و برف» برگزیدهای است از مقالههای«آیدین آغداشلو» در فاصله سالهای 1370تا .1377این مطالب در دو بخش با عنوان «گفتارها» و «گفت و گوها» به طبع رسیده که موضوع عمده آنها درباره ادبیات و هنر کلاسیک ایران است .عنوان برخی مطالب کتاب بدین قرار است «تاملی در هویت فرهنگی ما»، «درباره شاهنامه شاه طهماسبی»، « حق آقای ابراهیم گلستان» و «از سهو تا جعل :نگاهی به چند نمونه جعلی در میان آثار هنری قدیم ایرانی» . نویسنده در بخشی از کتاب تصریح میکند: «هر فرهنگ زندهای از گذشتهاش به سود امروزش قوت میگیرد و حاصل جمع امروزش، زمینه شکل فردایش میشود .ساختار امروزش هم حاصل جمع استعداد «جذب و طرد» و «خلاقیت» آن است .به همین خاطر است که نمیتواند تنها به گذشتهاش تکیه کند .اگر فرهنگی آن «استعداد» را از دست داده باشد، پس در حال فترت و فرود است .فرهنگ مغلوب به خاطر از دست دادن استعداد «انتخاب اصلح» و «خلاقیت در ترکیب تازه» است که عقب میماند . فرهنگهای بستهای که به قصد حراست ارزشهایشان در را به روی غیر میبندند از حرکت و نوزایی باز میمانند ;نظیر تمدن یهودیان در فاصله میان سقوط اورشلیم به دست رومیان تا پراکندگیشان در شرق و غرب .یا پارسیان در هند .یا چینیهای دوران مینگ» . این جلد از مجموعه گفتارهای آیدین آغداشلو 26 گفتار و گفتگو در موضوعهای مختلف و پراکندهای از سینما و تئاتر و باستانشناسی و … را دربر میگیرند. آغداشلو در سالهای پس از ترک تحصیل در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، مشغول به نویسندگی، نقاشی، گرافیک، تعلیم و تدریس و …. شد. حاصل کار نویسندگی او به صورت هشت جلد کتاب مجموعه مقالات و گفتوگوها درآمده که بیش از ششصد مقاله و نوشته در زمینههای گوناگون فرهنگی و هنری را دربر میگیرد. مقالهها و مصاحبههای این مجموعه موضوعات مختلف و ظاهراً پراکندهای را دربر میگیرند؛ از سینما و تئاتر و باستانشناسی و هنرهای ایرانی و اسلامی و نقاشی تا خوشنویسی و گرافیک و شعر، اما در باطن مشغلۀ اصلی آیدین آغداشلو همیشه بازشناسی فرهنگ و هنر گذشته و معاصر ایران و جهان بوده است. در این کتاب مقالهها و گفتوگوهای سالهای 1371 ـ 1378 آورده شده است. گفتارهای این مجلد بیشتر حوزههای سینما و تئاتر و نمایش را شامل میشوند. در یکی از گفتارها که اشارهای دارد به خرید یک ورق مصور شاهنامۀ شاه طهماسبی که توسط نویسنده و زندهیاد ایرج افشار از لندن صورت گرفته، نویسنده دربارۀ این نسخه مینویسد: «با اطمینان خاطر میتوانم بگویم که شاهنامۀ شاه طهماسبی، گوهر یگانۀ تاریخ نقاشی ایران است. تا جایی که میشناسم، هیچ نسخۀ مصوری در طول تاریخ کتابسازی ایران، مزین به 258 نقاشی در قطع بزرگ نبوده است و جماعتی چنین متعدد و متنوع از استادان بزرگ رشتههای گوناگون این فن، بر روی یک کتاب کار نکردهاند: از خوشنویس و نقاش و کاغذساز و جدولکش و تذهیبگر و حلکنندۀ طلا تا شیرازهبند و صحاف و افشانگر و تشعیرساز تا دهها استاد دیگر و حاصلی چنین پروپیمان و مفصل و شگفتانگیز کمتر عرضه شده است». (ص 62) فهرست مطالب کتاب: کتاب یکم: گفتارها یک: دیباچۀ مجموعه نقاشیها؛ تأملی در هویت فرهنگی ما؛ کجا ایستادهایم؟؛ گزارشی و اشارهای برای آن طرفیها؛ مقالههایی که باید مینوشتم و ننوشتم؛ نامهای برای پسرم؛ دربارۀ شاهنامۀ شاه طهماسبی؛ از سهو تا جعل؛ به رفتار آرام رودخانهای میماند که به سوی ابدیت جاری است. دو: سینماهای من؛ فیلمهای عمر من؛ چهار یادداشت؛ آلتمن آویخته میان تغزل و افشاگری. سه: به همان یک دانه بادام تلخ میساختم، اگر میماند؛ زنده است و نمرده است؛ با بغضی در گلو؛ در حق آقای ابراهیم گلستان؛ چهرۀ انسان و رنج او. کتاب دوم: گفتوگوها گفتگو با آیدین آغداشلو؛ با بیگانگی پیر میشویم؛ دربارۀ سینما، مدرنیسم و فیلمسازان ایرانی؛ مفهوم سینمای ملی و راههای دستیابی به آن؛ موضوع را اینجوی هم میشود نگاه کرد؛ دربارۀ نقاشی این سالهای ما؛ مصاحبه با روزنامۀ ایران؛ مصاحبه با فصلنامۀ هنر.
زنددخت که نام اصلیاش فخرالملوک است، دختر مرحوم نصراله خان زند، از نوادگان صادقخان برادر کریمخان زند است. او با استعداد شگفتانگیز خود و کسب فیض از محضر دانشمندان فارس، در رشتههای مختلف علمی و ادبی پیشرفتهایی شایان نمود. زنددخت خطی زیبا داشت که نزد میرزا محمدعلی خطاط تعلیم گرفته بود. او به سبب فکر آزادیخواهی و خواستن تساوی حقوق زنان با مردان و سرودن شعرهای میهنی و اجتماعی که در روزنامههای آن زمان منتشر میشد، مورد بغض و عناد مخالفان قرار گرفته بود. این کتاب به بررسی زندگی و افکار او پرداخته است.
دکتر طلعت بصاری (قبله) شاعر، مولف، پژوهشگر، استاد دانشگاه و متخصص در شناخت شاهنامه، دارای مدرک دکترا در ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، نخستین زن ایرانی بود که به عنوان معاون دانشگاههای سراسر ایران (دانشگاه جندی شاپور) برگزیده شد. دکتر بصاری در سال ۱۳۴۶خورشیدی در پی فراغت از تحصیلات دانشگاهی کتاب دستگاهها و آهنگهای موسیقی ایرانی و نام سازهای ایرانی را به وسیله کتابخانه طهوری منتشر کرده است. وی ابتدا دستور زبان فارسی را برای دانشجویان مدرسه عالی دختران تالیف کرده و سپس کتاب دستور مختصر زبان فارسی را برای دبیرستانها به چاپ میرساند که همین کتاب میباشد.