دکتر رضا اشرف زاده در پیشگفتار کتاب در مورد کتاب سایه در خورشید که برگزیده ای است از آثار عطار نیشابوری و دلایل انتخاب و شرح این اشعار توسط محمد عزیزی اینگونه می گویند: دوست ادیب و دانشمند جناب آقای محمد عزیزی با دقت نظر و درایت و ظرافتی شایسته به تدوین حکایاتی برگزیده از آثار منظوم و بخشهایی از تذکره الاولیاء "عطار" همت گمارده است که سعی ایشان مشکور است، وجود این مجموعه که با عنوان بسیار زیبا و تامل برانگیز "سایه در خورشید" فراهم امده ضروری بود زیرا در بین شاعران و عارفان بزرگ، به آثار عطار نیشابوری کمتر پرداخته اند و زمانه او را چون اولیاء خدا که – اولیایی تحت قبابی لایعرفهم غیری- در پرده غیرت خویش نگهداشته است. امید است افرادی با همت چون ایشان به بررسی و تحقیق و نقد آثار این عارف بزرگ بپردازند تا چهره برجسته و نورانی این شاعر عالی قدر از پشت غبار زمان، جلوه ای حقیقی و تازه بیابد."سایه در خورشید" که به استقبال از "کنگره جهانی عطار نیشابوری" با شیوه ای دلپسند و ابتکارات و تاملات قابل تحسین نشر مییابد، گامی است ارزنده در چنین راه پرمخاطره ای...
فهرست شماره 14 عرفان ایران بدین قرار است: در قسمت مقالات، عید مبعث از دکتر نورعلی تابنده؛ تصوف علوی از شهرام پازوکی، فریتهوف شوئون و معنای زیبایی از سعید بینای مطلق؛ تاملی در باب معنای روحانی کار از سیدحسن آذرکار؛ کرامات اولیا در آثار مولانا از محمدابراهیم ایرج پور؛ مجموعه مزار شاه نعمت الله ولی از مهراد قیومی بیدهندی، در قسمت معرفی کتاب تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده از دکتر عادل نادرعلی و ترجمه حسینعلی کاشانی بیدختی معرفی شده است.
فهرست شماره 14 عرفان ایران بدین قرار است: در قسمت مقالات، مقاله رویت ماه از دکتر نورعلی تابنده؛ عید رمضان از نورعلی تابنده؛ وحدت در کثرت و کثرت در وحدت از سیدمصطفی آزمایش، چرا سنت گرا نیستم؟ از محمد لگن هاوزن، ترجمه منصور نصیری؛ خواب و تعبیرخواب: بخش دوم از سیدحسن امین، در قسمت یادنامه، به مختصری از شرح احوال حاج علی تابنده محبوب علیشاه پرداخته شده، نکات و تذکرات فقری از حاج علی تابنده؛ عشق و شهادت از حاج علی تابنده، در قسمت معرفی کتاب؟، قلب اسلام از سید حسین نصر توسط حسین خندق ابادی معرفی شده است.
این سرگذشتهتر از همه جهان که از کار و حال خویش فقط همین قدر میداند که «میندانم من» یعنی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری همان ابوحامد «محمد» نامی است که بنا به صحیحترین اقوال در سال 540 هجری در یکی از روستاهای کهنسال نیشابور موسوم به «کدکن» به دنیا آمد. پدرش شیخ ابراهیم اگر خود ـ رسماً ـ درویش نبود، بدون تردید از علاقمندان این طایفه و اهل ذوق و حال و شور و شوق عارفانهای بود.