رسول آفتاب (مولوی از شریعت تا شوریدگی) تألیف محمود درگاهی، این کتاب، شامل دو بخش نثر و نظم میشود؛ بخش نثر دربارۀ زندگی و اندیشۀ مولاناست و بخش دوم گزیدۀ غزلیات او را دربر میگیرد. در بخش نخست، با عنوان مولوی از شریعت تا شوریدگی به بررسی ماجرای دیدار و دلدادگی مولانا و شمس و تبعات آن پرداخته و در ادامه، برخی از اندیشههای عرفانی، دینی و اجتماعی مولانا را مورد نقد و بررسی قرار داده است. نگارنده که چندان همسویی با فضای فکری و سیرۀ مولانا و مطلف صوفیان ندارد، بیشتر دربارۀ نقد و رد اندیشۀ او و دیگر صوفیان سخن گفته است و در توجیه و شیوۀ نقد خود میگوید در این کتاب اگر در کنار اقرار به عظمتهای مولوی به کاستیهایی در آیین او انگشت میگذارد، ناشی از این حقیقت است که مانند بسیاری از مردم زمانۀ خود در چنین روزگاری (روزگار بمب اتم، فقر و بیعدالتی) نمیتواند خود را به سیل خروشان اندیشههای صوفیانه بسپارد، زیرا در این روزگار چنین کاری را دور از شأن انسانی و اجتماعی خود تلقی میکند و نقد و نکتهگیری از آن را یک فریضۀ فرهنگی، اعتقادی و انسانی برای خویش! میداند، اما برای آنکه انتقاد از آیین مولوی مستحکم و متکی بر معیار دینی بوده باشد، آن را بر اندیشه و آرای دو متفکر برجستۀ دین و عرفان؛ یعنی اقبال لاهوری و علی شریعتی عرضه کرده است! مهمترین مطالب و عناوینی که در بخش مورد بحث مورد بعضا مورد نقد قرار گرفته عبارت است از: دیدار مولوی و شمس؛ مولوی پیش از دیدار و بعد از دیدار؛ تولد دوبارۀ مولوی؛ عشق آیین نو مولوی؛ خودشکنی و نفی خویش؛ سماع، سرود و دست افشانی، هستی شناسی مولوی؛ زندگی؛ مرگ و رستاخیز از نگاه مولوی؛ شادی و غم، معیشت و نان از نظر مولوی؛ جبر و اختیار و برخی اندیشههای خیام وار, انسان در شعر مولوی؛ وحی، دین، پیامبران، ادیان، مذاهب و اندیشهها در تعبیر مولوی؛ مولوی و ابلاغ؛ انتقادهای اجتماعی مولوی؛ مولوی و قدرتها؛ حماسه مولوی؛ هنر و شاعری؛ شیوۀ نقادی مولوی. در بخش دوم، 200 غزل مولانا را گزینش نموده و میگوید در گزینش غزلها کوشیده است که محتوای آنها با مباحث بخش نخست کتاب همسو و هم جهت باشد. در پایان کتاب، برخی از واژهها، تعبیرها و بیتهای دشوار غزلها را به ترتیب، شرح و توضیح داده و فهرست منابع را در پایان بخش اول درج کرده است.
"بلند آفتاب خراسان "مجموعهای است مشتمل بر نوشتهها و سرودههایی که پس از درگذشت "محمدتقی ملکالشعرای بهار "در مراسم تشییع جنازه وی و طی چند سال به مناسبتهای مختلف از جمله مراسم یادبود آن استاد در نشریات فارسی به چاپ رسیده است .این مجموعه متشکل از دو جلد است که جلد اول آن در سه بخش تنظیم شده است :بخش اول مشتمل است بر گزارشها، مقالهها و تحقیقات مختلف مربوط به زندگی و شخصیت بهار ;بخش دوم، برگزیدهای است از اشعاری که در رثای استاد سروده شده است ;بخش سوم حاوی چند مطلب در نقد و معرفی کتاب "بهار و ادب فارسی "است که نگارنده در سال 1351در دو مجلد آن را انتشار داده است .(این مطالب، اشاراتی است چند درباره نویسندگی ملک الشعرای بهار) .
سید هاشم موسوی حداد یکی از عارفان نامیِ شیعه و از شاگردان برجستهی سید علی قاضی بود. سید هاشم در شهر کربلا متولد شد و در نجف اشرف به تحصیل علمِ دین پرداخت. این طلبهی وارسته هیچ در بند دنیا و تجملات مادی نبود، و از درآمد حاصل از نعلسازی، به سادهترین شکل ممکن روزگار میگذرانید؛ در واقع لقب حداد (به معنی آهنگر) با توجه به حرفهی ایشان به وی اطلاق شد. سید هاشم حداد در سال 1279 متولد شد، و به سال 1363 از دنیا رفت. از وی نامههایی چند به جامانده، که توسط شاگردشان، سید محمدحسین حسینی طهرانی گردآوری شده، و ذیل کتاب روح مجرد در اختیار علاقهمندانِ این موحد نامی قرار گرفته است. در کتاب نامبرده همچنین، در باب مهمترین رئوس فکری و جالبتوجهترین اعتقادات دینی حاج سید هاشم موسوی حداد نیز بحث شده است. کتاب روح مجرد در قالب دوازده بخش کلی تنظیم گشته است. سید محمدحسین حسینی طهرانی که خود یکی از بزرگان حوزه و از عالمان شاخص دوران به شمار میرود، در کتاب روح مجرد نهایت همّ خود را به کار برده تا فقط پارهای از روشنای روح و قطرهای از دریای ایمان یار و استاد خود، حاج سید هاشم را بر ما که مخاطبین کتاب او هستیم، آشکار سازد. از بخشهای جالب توجه کتاب صوتی روح مجرد، خصوصاً باید به قسمتهایی اشاره کرد که در آنها اشاراتی به علاقهی حاج سید هاشم به عرفانِ مولوی و ابن عربی شده است؛ علاقهای که البته انتقاداتی را از سوی برخی از ظاهربینان متوجه ایشان نمود؛ اما به هر رو، مانعی در غور حاج سید هاشم در حالات عرفانی نشد.
موضوع کتاب طلایه دار طریقت، نقد و شرح شعر و اندیشه سنایی با گزیده ای از حدیقه الحقیقه با مقدمه و توضیحات محمود درگاهی است که توسط نشرهای ستارگان و خواجوی کرمانی در سال 1373 به چاپ رسیده است
جهانبینی رندانه انعکاسی است از زندگی رند و زندگی رند انعکاسی از این جهانبینی است و چون در این شیوه از زندگی، پایبندی بر هیچ هنجار و قاعدهای ضرورت ندارد، هستی نیز در مسیر خود از این بیقاعدگی پیروی میکند و در واقع رند، جهان و آیین آن را بر الگوی رفتار خود میسازد و نوعی هستیشناسی رندانه تأسیس میکند تا ناپایبندی خویش را بر هرگونه هنجار و قاعدهای تفسیر کند. این کتاب با ترسیم طرحی از اندیشه حافظ با تکیه بر واقعیتهای زندگی و عوامل دخیل و تأثیرگذار در شیوه اندیشیدن او برآمده و میکوشد تا از روزنه و رهیافتی دیگر به دنیای حافظ و میدان معنایی شعر او رسوخ کند و گفتار و رفتار او را به گونه زیرمجموعههای یک مکتب فکری ویژه یعنی «مکتب رندی» نشان دهد.