شاعر در مقدمه در مورد موضوع این مجموعه اشعار اینچنین می گوید: مجموعه حاضر زمزمه و ناله ایست که در زمانها و مکانهای مختلف نگاشته شده و پاره ای از آنها به سالیانی ارتباط دارد که دود بود و ابر، خمیازه بود و خرناسه، که البته هنوز این زمین پیر، منزه از تاریکی و سیاهی نیست. من نیز در این رابطه، ضمن تشریح دود و تاریکی و دعوت به نور و روشنایی و گاه آسمان را بی ستاره و تار و زمانی آبی و نقره باران می بینید به همین خاطر است.
منظومه سهراب و رستم، اگر سوزناکترین و دلخراشترین داستان پهلوانی ملل و اقوام مختلف نباشد، بیشک در نوع خود کمنظیر و از برجستهترین و غمانگیزترین اینگونه داستانهاست. این منظومه یکی از موارد نادر و داستانی شاهنامه است که تا قبل از نامه سترگ حکیم توانای توس، شرح آن در هیچ مأخذ معتبری نیامده است. حتا «ثعالبی» که معاصر فردوسی بوده و تاریخ مشهور او بطریقی شگرف منطبق با شاهنامه است، یادی از داستان سهراب و رستم نکرده است و آنچه هم که قبل از شاهنامه نقل شده، تنها اشارهای بوده است به کشته شدن سهراب بدست رستم.