نظام الدین محمود ملقب به داعی الی الله عارف قرن نهم هجری است که به داعی تخلص می کرد. وی طی سال های 870 – 810 در شیراز می زیست. مذهب او را شافعی دانسته اند. او درکتاب المناقب اشعاری را در مدح امیرالمومنین و اهل بیت سروده است. شاه داعی در تصوف مشرب خاصی داشته، با اینکه در حلقه شاه نعمت الله ولی بوده اما شیخِ شیخ او ابواسحاق بهرانی است و به فرقه صوفیه اردبیل و قادریه ارادت می ورزیده است. قریب چهارده هزار بیت از اشعار وی در انواع قالب ها در این دیوان گردآوری شده که به زبان فارسی و عربی و ملمعات است. اشعاری را نیز به سبک و سیاق شیرازی سروده که خواندن برای اهل شیراز هم سخت است. وی در مثنوی شیوه خاص و جدیدی دارد به این صورت که در حین مثنوی از غزل و قصیده استفاده کرده و سلسله نظم مطالب آن بر اساس مراحل سیر و سلوک است. وی شش دفتر مثنوی دارد که به سته داعی مشهور است که بدیع و فصیح اند. مهارت و فصاحت داعی در غزل، قصیده، ترجیعات و رباعیات نیز مشهود است. این تصحیح توسط دکتر محمد دبیر سیاقی انجام شده و محمد علی حکمت بر آن مقدمه ای نگاشته است.
از دیرباز در فرهنگهای گوناگون، تقدّس و رازآمیزبودن عدد هفت به خَلق هفتگانههای بسیاری انجامیده است که بعضی از آنها همسو با یکدیگرند. در این میان، خَلق بعضی از هفتگانهها به منظور دستیابی به اهدافی در راستای اندیشهها و تعالیم پدیدآورندگان آنهاست. عرفا از جمله کسانی هستند که به عدد هفت و جلوههای رمزی آن توجّه ویژه مبذول داشتهاند و در آثارشان میتوان نمونههایی از این هفتگانهها را یافت. نجم رازی نیز از عرفایی است که به این امر علاقه و توجّه ویژه داشته است. وی در طرح نظریّه اطوار دل، به همسویی هفت طور دل و هفت آسمان اشاره میکند و ویژگیهایی را برای هر طور برمیشمارد که با سیّاره همپایه آن در آسمان یکسان است و نشان از آگاهی وی به ویژگیهای سیّارات دارد. از دیدگاه ما هدف نهایی وی از طرح این همسویی، بیان اهمیّت «خودشناسی» در راستای «خداشناسی» است؛ زیرا خدا در درون خود انسان است و هفت آسمانی که باید برای رسیدن به خدا بپیماید، همان آسمانهای دل اوست. انسان عالَم صغیر است و آنچه در عالَم وجود دارد، در انسان نیز وجود دارد. در این نوشته با گذاشتن هر طور دل و سیّاره مرتبط با آن در کنار یکدیگر و بیان ویژگیهای مشابه آنها به تبیین اندیشه و هدف نجم رازی پرداخته شده است. در این راستا، به نورهای رنگی مطرح شده از سوی نجم رازی، که تنها با حواس دل دریافتنی هستند، نیز اشاره خواهد شد. این نورها نشان از جایگاه و مرتبه سالک در پیمودن مسیر خداشناسی دارند.
عناصر سپهري در انديشه اقوام ايراني، جايگاهي ويژه داشتهاند و اين عناصر در آيينهاي پيشين ايراني از جمله آيين مهر، مقدس شمرده ميشدهاند. مهري دينان بر آن بودهاند که ارواح از جايگاه آسماني به زمين فرود آمدهاند و در کالبدها جاي گرفتهاند. اين ارواح براي پاکشدن و بازگشتن به آسمان بايد از هفت مرحله بگذرند. در اسرار مهري از نردبان آييني هفت پلهاي ياد شده است که نماد طبقات آسمان است و راههاي رسيدن به جايگاه برتر را نشان ميدهد. در شاهنامه آمده است که کاووس در البرزکوه هفت خانه از زر، سيم، آبگينه و سنگ خارا ميسازد و در اين جستار نشان داده شده است که اين هفت کاخ، يادآور نردبان آييني مهري دينان است و به گونهاي ريشه در اعتقادات يزدانشناسي و ادامه جوهره زندگي در جهاني ديگر دارد.