عبدالعلی دستغیب، یکی از پیشگامان نامدار نقد نو فارسی است که نزدیک به شش دهه از عمر خود را سرگرم پژوهش در امور ادبی و نقد و تحلیل متون ادب فارسی بوده است. نقد آثار هدایت از عبدالعلی دستغیب کتابی است نقادانه همراه با داوری هایی به دور از جانبداری و حب و بغض در نقد افکار، اندیشه ها، آثار و داستان های هدایت که هنوز هم-پس از گذشت سال ها از انتشار این کتاب-در کتب، مقالات و پایان نامه هایی که در مورد هدایت و آثارش نگاشته می شوند در زمره ی منابع دست اول محسوب می شود. دستغیب در مقدمه ی این کتاب درباب نگرشش به نقادی هدایت می گوید: «نگارنده ی این کتاب می خواهد با توجه به داوری هایی افراد دیگر و خود نوشته های هدایت زمینه ی درست داوری و شناخت آثار او را فراهم آورد و به خوانندگان آثار نویسنده ی بوف کور کلیدی بدهد تا وی را چنان که بوده-نه چنان که دوست داشته اند-بشناسند. و در انجام این مهم البته از همه ی نوشته های دیگران سود برده ام ولی هیچ یک از آن داوری ها را دربست نپذیرفته ام. در اینجا، کوشش می شود آثار هدایت به ملاک دانش نقد ادبی سنجیده شود و از انکار یا طرفداری بی جا پرهیز گردد، تا خواننده را در شناخت هدایت و آثارش یاری کند و نیز راهنمایی باشد برای نویسندگان جوانی که در آغاز کار هستند... ».
سید عبدالعلی دستغیب در در ۱۶ آبان ۱۳۱۰ خورشیدی در شیراز به دنیا آمد. پدرش، سید جواد، واعظ و سپس کارمند وزارت معارف (فرهنگ و آموزش و پرورش بعدی) در شهرستانهای فیروزآباد و جهرم بود. عبدالعلی دستغیب تحصیلات ابتدایی و دوره اول متوسطه را در فیروزآباد و جهرم انجام داد. سپس وارد دانشسرای مقدماتی شیراز شد و پس از فراغت از تحصیل، به تدریس در دبستانهای کازرون و نورآباد ممسنی پرداخت. وی پس از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شد و یکسال را در زندان شیراز گذراند. دستغیب پس از آزادی از زندان، به علت ممنوعیت از مشاغل دولتی، به کار در دفتر اسناد رسمی و روزنامههای محلی شیراز پرداخت و مدت سه سال نیز کارمند غیررسمی اداره بهداشت بود. دستغیب در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به تهران رفت و وارد دانشسرای عالی شد. از گذراندن دورهٔ سه سالهٔ دانشسرای عالی در رشتهٔ فلسفه و علوم تربیتی، فوق لیسانس همین رشته را ادامه داد، اما به دلیل موانعی درس را رها کرد. از آن پس تا سال ۱۳۵۹ به تدریس ادبیات، نقد ادبی و جامعهشناسی هنر در دبیرستانها، مدارس عالی و دانشسراهای مقدماتی در شیراز و تهران پرداخت. وی در سال ۱۳۵۹ بهدرخواست خود بازنشسته شد و از آن پس توانست وقت بیشتری را به مطالعه و نگارش اختصاص دهد. عبدالعلی دستغیب از سال ۱۳۲۶ در روزنامههای شیراز همچون پارس و بهار ایران، و سپس در مجلهها و روزنامههای تهران همچون اطلاعات، کیهان، سخن، فردوسی، نگین، روشنفکر، امید ایران، پیام نوین، راهنمای کتاب، آینده، آدینه، کلک، کیهان فرهنگی، نیستان و ادبیات داستانی، مقالهها و مطالب متعددی در زمینههای تاریخ، فلسفه، جامعهشناسی و هنر نوشته است. از دستغیب نزدیک به چهل کتاب منتشر شده است. دستغیب در سال ۱۳۷۴ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی به عنوان منتقد نمونه برگزیده شد و لوح سپاس خدمات فرهنگی دریافت کرد. همچنین، در سال ۱۳۸۲ طی مراسمی در صدا و سیما، دستغیب به عنوان چهره ماندگار در رشته نقد ادبی شناخته شد و موفق به دریافت لوح تقدیر و جایزه گردید.
لیلی و مجنون (پژوهشی در ریشه های تاریخی و اجتماعی داستان، به انضمام تلخیص و شرح لیلی و مجنون نظامی)، کتابی از ایگناتی کراچکوفسکی است که دکتر کامل احمد نژاد آن را ترجمه، تصحیح و شرح نموده است. این کتاب دربردارنده ی دو بخش است: - نخست: بخشی درباره ی داستان لیلی و مجنون و ریشه هایِ تاریخ و اجتماعی آن که ترجمه ی استاد کامل احمد نژاد از رساله ای در این باب است و بخش دوم نیز داستان لیلی و مجنون آمده است.
جک لندن جزو آن دسته از نویسندگان استثنایی است که از چارچوب ملیت خود خارج شده و به تمامی بشریت مترقی تعلق یافته اند. جک لندن در آثار خود مسائل مختلف و مضامین گوناگونی را مورد بررسی قرار می دهد ولی توجه اصلی او در همه اوقات معطوف به انسان زحمتکش بوده است. به عنوان نویسنده ای دموکرات و اومانیست، لندن با رنگهایی بسیار درخشان انسان فرودست و زحمتکش را با تمامی آرزوها، رویاها، تلاش ها و رنج های جسمی و روحی اش به تصویر میکشد. در آثار برجسته لندن چهره خشن، بی رحم و ریاکار نظام سرمایه داری و سیاست های سراپا سالوسانه آن با ظرافتی هر چه تمام تر عریان شده و ارکان این نظام زیر شلاق شدیدترین انتقادات قرار گرفته است. لندن تنها چاره رهایی از جهنم سرمایه داری را در انقلاب سوسیالیستی می دید و از این نظر در زمان خود شاید تنها نویسنده ای بود که قانونمندی های روند تکامل جامعه را دریافت و آنرا در آثار خود متبلور و متجلی ساخت تصادفی نیست که ماکسیم گورکی او را به عنوان "پیشگام و پیش آهنگ ادبیات کارگری آمریکا" مورد تحسین و تمجید فراوان قرار داد...
در ادب گذشته ما جز در موارد انگشت شمار شیوه تذکره نویسی بود و تذکره نویسان به کلی گوئی هائی درباره شاعران و نویسندگان می پرداختند که به هیچ روی روشنگر دگرگونی های اجتماعی و روانی نمی شد. و پرده از سیمای آفرینش های هنری بر نمی گرفت. روشن است که این کلی گویی منصوب به عوفی نیست. اذکره های دوران صفویه و قاجاریه نیز پر است از همین قماش تعارف ها. و چنین است نوشته های قزوینی و پیروان او که در پهنه لغت و معنی واژه ها سیر می کنند و نمی توانند پژوهش ادبی و تاریخی را در معنی درست واژه دریابند. امروز باز می توان نمونه های جدید این تذکره نویسی را در نوشته های دبیر سیاقی. محمد جعفر محجوب و احمد علی رجائی و .. یافت که توانایی بازسازی و شناخت و شناساندن اندیشه های فردوسی و خیام و مولوی و حافظ را ندارند. و چندین صفحه سیاه می کنند بی انکه نکته تازه ای درباره ای نام آوران پهنه ادب و هنر گفته باشند. سید احمد حکمآبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزید، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود. وی استاد ملیگرای رشته حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی در تهران بود. احمد کسروی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در سن ۵۷ سالگی، چشم از جهان فرو بست. احمد کسروی در حوزههای مختلفی همچون تاریخ، زبانشناسی، ادبیات، علوم دینی، روزنامهنگاری، وکالت، قضاوت و سیاست فعالیت داشت. آثار احمد کسروی بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی و عربی میشوند. از مهمترین آثار کسروی میتوان به دو کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران و تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان اشاره کرد که از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران میشوند و تا به امروز «مرجع اصلی» محققان پیرامون جنبش مشروطیت ایران بوده است. آذری یا زبان باستان آذربایجان، برای نخستین بار این نظریّه را مطرح کرد که زبان تاریخی منطقهٔ آذربایجان قبل از رایجشدن زبان ترکی آذربایجانی که مورخان از آن به نام «آذری» یاد کردهاند، زبانی از خانوادهٔ زبانهای ایرانی بودهاست. این نظریه هنوز مخالفانی میان قومگرایان دارد، اما در نزد زبانشناسان دنیا به صورت عام پذیرفته شده است.
اخوان از شاعرانی است که بسیاری از دشواریهای شخصی و خانوادگیشان را در آثار و یادداشتهای خود ثبت کردهاند. از توصیفها و حاشیهنویسیهای اشعارش برمیآید که مردی صمیمی و بیشیلهپیله بوده است. البته گاهی در این یادداشتها به بیان باورهای خود نیز میپردازد و از شعر شاملو، نادرپور و دیگران انتقاد میکند. در این کتاب بعد از نگاهی گذرا به زندگی اخوان ثالث، شعر او به بوته نقد و بررسی گذاشته شده است.