در این مقاله، عدم تجانس به منزله یکی از سازکارهای زبانی شوخ طبعی بررسی میشود. پرسش اصلی این است که عوامل سرگرم کنندگی و خنده در شوخ طبعی کدامند؟ به نظر میآید عوامل بسیاری، مانند رویکردهای روانی، ادبی و زبانی در ایجاد خنده مؤثرند. در این مقاله، عدم تجانس در سطوح ساختاری و کارکردی از جمله عوامل سرگرمکنندگی معرفی میشود. پس از اشاره به پیشینه مرتبط با بحث و واژگان مرتبط با شوخ طبعی، نظریه عدم تجانس زبانی در دو سطح ساختاری و کارکردی را با نگاهی به برخی از لطایف رساله دلگشای عبید زاکانی مورد بررسی و تحلیل قرار میدهیم. در سطح ساختاری به جناس و بازیهای کلامی از جمله همنامی، همآوایی، همجنسی و همشکلی و نیز انواع تجنیس در زبان فارسی اشاره میشود. در سطح کارکردی به ابهام/ ایهام و کارکرد آن در سطح معنایی اشاره میشود. نتایج بررسی نشان میدهند که عدم تجانس زبانی از رهگذر برخی مؤلفههای سطوح ساختاری مانند تجنیس و سطوح کارکردی مانند ابهام/ ایهام، از جمله علل اصلی سرگرم کنندگی متون مطایبه آمیز به شمار میآیند. البته این مقاله زمینه را برای پرداختن به سایر نظریههای شوخ طبعی نیز هموار میکند.
در این کتاب تلاش شده که تصویری کامل از زمانه و آثار عبید ارائه شود، اما برای پرهیز از سوء تفاهمات احتمالی از پارهای از طنزهای درخشان عبید چشم پوشی شده است. ماخذ نویسنده در این کتاب، کلیات عبید است با مقدمه زندهیاد عباس اقبال آشتیانی که در 1343 ش به کوشش دکتر پرویز اتابکی چاپ و منتشر شده است. ایشان حکایتهای عربی رساله دلگشا را ترجمه و بعضی واژهها را معنی کردهاند و سرچشمه مضامین برخی از حکایتهای عبید را بازنمودهاند. نویسنده در این رساله با استفاده از آثار عبید، چاپ تاجیکستان، نویسنده اصلی "تعریفات ملا دوپیازه" را که تاکنون ناشناخته بود، شناسانده است
این کتاب از کلیات عبید زاکانی شامل کتابهای: موش و گربه، اخلاق الاشراف، رساله دلگشا، ترجمه حکایات عربی، حکایات فارسی، رساله صد پند، رساله تعریفات و رساله ریشنامه است. در ابتدای کتاب نیز مقالهای از آناتولی لوناچارسکی با عنوان «هجو چیست» در طبیعت هجو آمده است. در پایان کتاب نیز مطلبی از عباس اقبال با عنوان «آن سوی چهره عبید زاکانی» آورده شده است.
این مقاله عجایبنامهنویسی را به منزله نوشتار وهمناک بررسی میکند. پرسش مقاله این است که چگونه میتوان (و یا نمیتوان) عجایبنامهها را به منزله نوشتار وهمناک قلمداد کرد؟ ابتدا به پیشینه بحث عجایبنامهها و ادبیات وهمناک اشاره میشود. در ادامه، واژگان عجایب و وهمناک تبارشناسی میشود و از خاستگاههای مذهبی، تاریخی و اجتماعی هر دو، ذکر به میان میآید. وهمناک زاده وهم و خیال است و در اوهام ذهنی ریشه دارد؛ عجایبنامهها برآمده از واقعیت، و حاصل نگاه دقیق مشاهدهگر است. در بخشی از مقاله، رویکرد ساختاری تودروف در عجایبنامههای داستانی، مقابله و بررسی تطبیقی میشود و نتیجهای که به دست میآید این است که برخی حکایت عجایب هند با انواع پنجگانه شگفت وهمناک در دستهبندی تودروف همخوانی دارند. در پایان نیز به چندین یافته اشاره میشود. در مجموع، عجایبنامهها از برخی جهان با ادبیات وهمناک همخوانی دارند و از برخی جهات نیر همخوانی ندارند.
سنت نظريه و دستور زبان روايت علاوه بر روسيه و فرانسه در نقد انگليسي ـ آمريكايي نيز درخشان و تاثيرگذار بوده است. سيمور چتمن از نظريهپردازان آمريكايي نظريه و دستور زبان روايت است و كتاب داستان و گفتمان: ساختار روايي در ادبيات داستاني و فيلم (1978) او از راهبردي ترين آثار در زمينه روايتشناسي و به ويژه حوزه ميان رشتهاي روايت و سينما به شمار ميآيد. در اين جستار به معرفي اين کتاب و شرح فصلهاي مختلف پرداخته ميشود. ابتدا، شرحي از نظريه و دستور زبان روايت از ارسطو و پراپ و نظريهپردازان روايت در فرانسه به ويژه برمون، گرماس و تودورف ميآيد و سپس كتاب چتمن معرفي و توصيف ميشود.