در این مقاله از رهگذر تأمّل در مفهوم بیتی از خاقانی شروانی و بررسی و نقد نکاتی که شارحان دیوان او، از دیرباز تا امروز، در شرح و تفسیر آن آوردهاند، کوشیدهایم مفهوم اصطلاح «میان خانه» را در شعر این سخنسرای بزرگ قرن ششم هجری توضیح دهیم. به نظر میرسد این تعبیر، به معنایی که در بیت آمده است، از اصطلاحات خاص خاقانی است، از آن دسته اصطلاحات که در حد تفحّص تنها در آثار این زبانآور شروانی به کار رفته است. وجود اصطلاحات و تعبیراتی از این دست در آثار خاقانی و دیگر سخنوران ادب فارسی، تدوین فرهنگ اصطلاحات خاص خاقانی و دیگر سخنوران ادب فارسی را به طور جداگانه ضروری میسازد.
افضلالدین خاقانی شروانی از شاعران بنام قرن ششم هجری است که در سال 520 هجری در شروان متولد شده و بارها در اشعارش به موطن خود اشاره کرده است. او در جوانی شاعر دربار شروانشاه شد و منوچهر شروانشاه و پس از آن مخصوصاً فرزندش ابوالمظفر اخستان بن منوچهر را مدح گفت و از او صله فراوان یافت. خاقانی غیر از شروانشاهان، چند تن دیگر از پادشاهان و امرا را نیز مدح گفته است. آثار معروف او افزون بر «تحفة العراقین»، دیوان قصاید و غزلیات و قطعات اوست که در حدود هفده هزار بیت دارد و جز این منشآت او نیز باقی است. یک مثنوی «ختم الغرائب» هم به او نسبت داده شده است. این کتاب دربرگیرنده برخی از اشعار و غزلیات اوست.
بیشک افضلالدین بدیل بن علی نجار، حقایقیِ خاقانی از برجستهترین شعرای ایران در قرن ششم، در حوزه ادبی آذربایجان است. شعر خاقانی آن پیچیدگی که در معانی شعر صائب و شاعران سبک هندی است را ندارد، بلکه اغلب این دشواری و گاهی پیچیدگی در لفظ و فرم شعر اوست نه ذاتاً در معانی، به این معنا که پس از دریافت استعارهها و تشبیهات شعر، چیز چندانی نصیب خواننده نمیشود. در این کتاب گزیدهای از اشعار خاقانی ذیل قصاید، غزلیات، رباعیات و قطعهها آورده شده است.
آنچه میخوانید مصاحبهای است با نابغه سینمای ژاپن ـ آکیراکوروساو! مصاحبهای که بیشتر به «تکگویی» شبیه است، ساختار این گزارش یا مصاحبه در عین سودمندی، «غیرعادی» است، به این معنا که علاوه بر شخص کوروساوا، از نظریات برخی کسانی که به نحوی به او مربوط بودهاند نیز ذکری به میان آمده است. کوروساوا در این مصاحبه از نخستین مراحل تهیه فیلمهایش شروع میکند و افکار و اندیشهها و خاطرات و دلمشغولیهایش را در ضمن کار برای ما شرح میدهد. هر چند در این متن از برخی فیلم های کوروساوا همچون «ریش قرمز»، «یوجیمبو» و ... نامی به میان نیامده است اما به جرات میتوان گفت که این مصاحبه در میان متنهایی که در این زمینه به فارسی برگردانده شده است، دربردارنده اطلاعات باارزش تازهای است. عنوان «مرد باد» از یکی از جملات کوروساوا در این مصاحبه گرفته شده است.
در اين مقاله حکايتي از کليله و دمنه با نام «ملک پيلان و خرگوش» از لحاظ اسطورهشناسي مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است، و اين همان حکايتي است که مولانا نيز در دفتر سوم مثنوي آن را ذکر کرده و با نگاه خاص خويش، تاويلي معنوي از آن به دست داده است. کليله و دمنه مجموعهاي از حکايات کهن هندي است که ميگويند برزويه طبيب آن را پس از سفري طولاني به ديار هند به ارمغان آورده است. حکايتهاي اين کتاب همواره مورد توجه مولفان متون فارسي بوده و پلي در ميان فرهنگ هند و ايران ايجاد کرده است. در اين مقاله، ريشههاي حکايت «ملک پيلان و خرگوش» در اساطير اقوام مختلف ـ چيني، هندي، ايراني، بابلي و ... ـ جستجو و مورد تحليل و رمزگشايي قرار گرفته است. تحليل رابطه مثلث اسطورهاي ماه و خرگوش و آب، و رابطه ماه و مرگ از مباحث اين مقاله است.