این کتاب شامل دو گزارش است. گزارش نخست درباره تشکیل فرهنگستان به قلم حسین گل گلاب عضو فرهنگستان و گزارش دوم مربوط به هدف، وظیفه و فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به قلم صادق کیا. به دلیل تغییرات سیاسی، نظامی و اجتماعی ایران و ضرورت ترجمه اصطلاحات فنی و علمی، گروهی متخصص به معادل سازی کلمات با ریشه فارسی پرداختند. این نهاد در سال 1314 به امر شاهنشاه، کار رسمی خود را با 24 عضو شروع کرد و تا سال 1320 به طور مداوم به این کار ادامه داد. پس از چند ساله وقفه، فرهنگستان زبان فارسی در سال 1349 شروع به کار کرد. این فرهنگستان متشکل از 6 پژوهشگاه بود و در هر پژوهشگاه، گروه های متخصص به کار واژه یابی و معادل سازی می پرداختند. پژوهشگاهای واژه یابی، دستور و املای فارسی، کلمات فارسی، زبان فارسی باستان و میانه، رابطه زبان فارسی با زبان های دیگر و گویش شناسی.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
گروه واژهگزینی در طول بیش از بیستودو سال فعالیت خود افزون بر 55 هزار واژه را در حوزههای مختلف علمی به تصویب رسانده است. در این مدت تعداد واژههای مصوب برخی از گروههای تخصصی از مرز هزار واژه فراتر رفت و تدوین فرهنگهای موضوعی واژههای مصوب در این حوزهها ضروری مینمود؛ از اینرو گروه واژهگزینی درصدد برآمد تا فرهنگهایی موضوعی با عنوان «هزارواژه» تدوین و به جامعه علمی عرضه نماید. نخستین فرهنگ «هزارواژه» در برخی حوزهها شامل بیش از هزار واژه است، زیرا حاصل چند سال تلاش گروههای واژهگزینی تخصصی است که اکنون در یک مجلد منتشر میشود. این کتاب دربرگیرنده واژههای مصوب فرهنگستان در حوزه گردشگری و جهانگردی است که از سال 1375 تا 1395 را شامل میشود.
معرب واژهای است که از زبان دیگری به زبان عربی راه یافته باشد؛ خواه به همان صورت به کار رفته باشد یا در آن دگرگونی پدید آمده باشد. در این دفتر آنچه در «کنز اللغات» و «منتخب اللغات» شاهجهانی معرب دانسته شده، در سه بخش جداگانه به دست داده شده است. «کنز اللغات» واژهنامهای است عربی به فارسی که دانشمندی به نام محمد پسر عبدالخالق پسر معروف در نیمه دوم سده نهم هجری برای کارکیا سلطان فراهم آورده است. «منتخب اللغات» شاهجهانی نیز واژهنامهای است عربی به فارسی که عبدالرشید پسر عبدالغفور حسینی مدنی تتوی در سال 1046 هجری در هندوستان نوشته است.
در این دفتر واژههایی که به عنوان واژه پهلوی در واژهنامههای فارسی به فارسی لغت فرس اسدی طوسی، صحاح الفرس، واژهنامه معیار جمالی، فرهنگ حسین وفایی، تحفة الاحباب، فرهنگ جهانگیری، مجمع الفرس و برهان قاطع یاد گردیده، گردآوری و به ترتیب الفبایی آورده شده است و در پایان آگاهیهایی که در باره زبان پهلوی در برخی از این واژهنامهها آمده به صورت پیوستی با عنوان «آگاهیهای پراکنده درباره زبان پهلوی» افزوده شده است.