کتاب حاضر محصول تتبعات و بررسی های صادق کیا است که درباره دو واژه «تاج» و «تخت» و کلمات مترادف آن در زبان فارسی است. این کلمات بیش از زبان های دیگر است و از زبان فارسی به زبان های دیگر نیز راه یافته است که به دلیل فرهنگ پیشرفته و زبان آسان و توانای ایرانیان است. صادق کیا در این کتاب کوشیده تا واژه ها و نامهای فارسی ای که به عربی راه پیدا کرده را معرفی کند. این مطالب قبلا به صورت دو گفتار جداگانه در دو شماره مجله فرهنگ و مردم به عنوان «تاج» و «تخت» منتشر شده بود که با مطالب تازه ای تکمیل شده و در سال 1348شمسی به طبع رسیده است. افسر، دیهیم، سریر، اورنگ، گرزن، کلاهخود، تخت، تالار، گوپال و چندین واژه دیگر بررسی شده است.
کتاب شالوده نحو زبان فارسی اولین کتابی است که بالاختصار درباره نحو زبان فارسی نوشته شده و حاوی دو مبحث نحو مشتمل بر: عوامل تشکیل دهنده جمله و اقسام جمله های فارسی همراه با مباحث گوناگون نحوی و حاصل 12سال استقراء و بررسی متون ادبی توسط محمد پژوه است. نویسنده در نگارش کتاب از گلستان سعدی و اصول حاکم بر نوشته های دستور زبان فارسی توسط خاور شناسان به زبانهای انگلیسی، فرانسه، رومی، عربی و ... الهام گرفته و اولین بار آن را در سال 1346 شمسی به چاپ رسانده است. از تالیفات دیگر پژوه می توان به سخن بنای زبان فارسی، نشانه گذاری، راهنمای نحو فارسی، آوا شناسی و گردانه فارسی اشاره کرد.
از آنجا که شاهنامه یک شاهکار ادبی نه تنها در ایران بلکه در جهان است، جای تفحص و غور بسیار دارد و غور در آن، جنبه های ناشناخته دیگری از این دریای ادب را نمایان می کند. دکتر محمود شفیعی نیز که از کودکی با شاهکار فردوسی انس داشته و همواره نکات دستوری کتابها را در نظر می گرفته، این بار این اثر جاویدان را با این نگاه، مورد واکاوی قرار داده است. با توجه به گستردگی حیطه کار، مبنای نویسنده تنها بر قاعده های متعارف زبان قرار گرفته. وی مباحث دستوری را به شیوه «دستور پنج استاد» و بعضا تحقیقات دکتر معین بنا نهاده است. شاهنامه بروخیم، مبنای کار وی بوده و چنانچه از نسخه های دیگر استفاده کرده با علامت اختصاری آن را مشخص کرده است. همچنین او این اثر را با کتاب های دیگر از لحاظ دستوری مقایسه کرده و شاهدهایی از معاصران فردوسی و مشاهیر و نویسندگان نامی در حاشیه کتاب آورده و به این یقین رسیده است که شاهنامه، سنگ بنای دستور زبان فارسی دری است. وی این تحقیق گسترده را در سال 1343 ش به زیور طبع آراست.
معرب واژهای است که از زبان دیگری به زبان عربی راه یافته باشد؛ خواه به همان صورت به کار رفته باشد یا در آن دگرگونی پدید آمده باشد. در این دفتر آنچه در «کنز اللغات» و «منتخب اللغات» شاهجهانی معرب دانسته شده، در سه بخش جداگانه به دست داده شده است. «کنز اللغات» واژهنامهای است عربی به فارسی که دانشمندی به نام محمد پسر عبدالخالق پسر معروف در نیمه دوم سده نهم هجری برای کارکیا سلطان فراهم آورده است. «منتخب اللغات» شاهجهانی نیز واژهنامهای است عربی به فارسی که عبدالرشید پسر عبدالغفور حسینی مدنی تتوی در سال 1046 هجری در هندوستان نوشته است.
در این دفتر واژههایی که به عنوان واژه پهلوی در واژهنامههای فارسی به فارسی لغت فرس اسدی طوسی، صحاح الفرس، واژهنامه معیار جمالی، فرهنگ حسین وفایی، تحفة الاحباب، فرهنگ جهانگیری، مجمع الفرس و برهان قاطع یاد گردیده، گردآوری و به ترتیب الفبایی آورده شده است و در پایان آگاهیهایی که در باره زبان پهلوی در برخی از این واژهنامهها آمده به صورت پیوستی با عنوان «آگاهیهای پراکنده درباره زبان پهلوی» افزوده شده است.