داراب نامه (کارنامه فیروزشاه) گزارش یکی از قصاصان یعنی مولانا حاجی شیخ محمد بن شیخ طاهری مشهور به بیغمی است که توسط کاتبی با نام محمود دفتر خوان نوشته شده است. مولانا بیغمی این داستان شفاهی را برای مصون ماندن از تحریف مکتوب کرده و احتمالا از فیروزنامه منظوم هم استفاده کرده که امروز در دسترس نیست. راوی در این اثر از اشعار و قطعات شاعرانی همچون فردوسی، سعدی، نظامی، خواجو و حافظ و... شاهد مثال آورده که نشان می دهد کتابت آن بعد از قرن هشتم صورت گرفته است. نسخه منحصر داراب نامه متعلق به کتابخانه روان ترکیه است. نثر این کتاب روان و تا حدی نزدیک به محاوره است. اثر این کتاب تنها منحصر به نثرش نیست بلکه از لحاظ اطلاعات جامعه شناسی و آداب و رسوم مردم آن روزگار حائز اهمیت و از لحاظ لغوی و دستوری نیز قابل توجه است. این کتاب به دست توانای ذبیح الله صفا طی دو سال تصحیح و در سال 1341ش توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب به طبع رسید.
مجاهدات و سرگذشت این سردار سختکوش خاصه پایان دردناک زندگیش که در جوانی فدای غدر و مکر منصور دومین خلیفه عباسی شد در هالهای از افسانههای قهرمانی قرار گرفته، و به صورت سرداری تاریخی و نیمه افسانهای درآمده است. در بیشتر داستانهای شبیه ابومسلم نامه وقتی دستهای از دلیران در تنگنا میافتند و از رهایی ناامید میشوند در انتظارند که امری خارقالعاده شبیه به معجزه به وقوع بپیوندد و از خطر خلاص یابند اما در ابومسلمنامه از دیو و غول و جن و جادوگر و شکستن طلسم و از این چیزها اثر و خبر نیست، همه کارهای خطیر که پشت دشمنان کوچک و بزرگ ابومسلم و یارانش را شکسته و مایه نگونساری خلیفه و عاملانش شده دلیری و همت و تدبیر ایشان است. شیوه نگارش ابومسلمنامه ابوطاهر طرطوسی ساده و روان و عامیانه است بدان سان که مردمان باهم سخن میگویند. اما چندان سست و بیمایه نیست که ملالافزا باشد. ظاهرا نخستین داستان قهرمانی است که بدین شیوه نگارش یافته و چون در نظر مردمان مقبول افتاده بعدها خاصه در زمان صفویان بر آن سیاق کتابها پرداختهاند. ابومسلمنامه هم داستانی حماسی است هم بیانگر بسیاری آداب و رسوم و حرفتها و چگونگی زندگی مردم در آن دوران. مثلا در برخی جاها اسباب جنگ جنگاوران آن زمان و چگونگی به کار بردن آنها، طرز صفآرایی دو دشمن، وضع در حصار گرفتن و قلعهگیری، و بسیار چیزهای دیگر.
این کتاب از نامورنامه باستان، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی گلچین شده است. در این گلچین تنها به نقل برخی داستانهای رزمی یا سرگذشت برخی از شاهان و بزرگان یا ابیات متضمن پند و اندرز پرداخته نشده، بلکه به تنوع مطالب و آموزندگی آنها نیز توجه شده و بر سودمندی و ثمردهیشان تکیه شده و برای سازگار بودن با طبایع و سلیقههای مختلف و دیدگاههای گوناگون کوشش به کار رفته است. در این میان نمایاندن هنرمندی واستادی فردوسی و ارزش شاهکار جاودانی او نیز از نظر دور نمانده است؛ برای مثال ابیات متضمن طلوع و غروب خورشید و ماه که در سراسر شاهنامه رنگها و نقشها و شکلها و جلوههای متفاوت دارد یا خطبههای آغاز داستانها که براعت استهلالگونه، خواننده را از پیش با دورنمای آنچه در داستان تفصیل یافته است، آشنا میکند، حد سخندانی و قوت طبع و گشادگی زبان سراینده را بهخوبی میرساند.
داراب نامه (کارنامه فیروزشاه) گزارش یکی از قصاصان یعنی مولانا حاجی شیخ محمد بن شیخ طاهری مشهور به بیغمی است که توسط کاتبی با نام محمود دفتر خوان نوشته شده است. مولانا بیغمی این داستان شفاهی را برای مصون ماندن از تحریف مکتوب کرده و احتمالا از فیروزنامه منظوم هم استفاده کرده که امروز در دسترس نیست. راوی در این اثر از اشعار و قطعات شاعرانی همچون فردوسی، سعدی، نظامی، خواجو و حافظ و... شاهد مثال آورده که نشان می دهد کتابت آن بعد از قرن هشتم صورت گرفته است. نسخه منحصر داراب نامه متعلق به کتابخانه روان ترکیه است. نثر این کتاب روان و تا حدی نزدیک به محاوره است. اثر این کتاب تنها منحصر به نثرش نیست بلکه از لحاظ اطلاعات جامعه شناسی و آداب و رسوم مردم آن روزگار حائز اهمیت و از لحاظ لغوی و دستوری نیز قابل توجه است. این کتاب به دست توانای ذبیح الله صفا طی دو سال تصحیح و در سال 1341ش توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب به طبع رسید.