یتناول الجزء الرابع و الاخیر من هذا الکتاب فی عهد النهضة الادبیة الاخیرة و هذا العصر یختلف عما تقدمه فی عصور آداب اللغة، مثل اختلاف احواله السیاسیة و الاجتماعیة عن احوالها. فهذا الجزء یحتوی علی تاریخ آداب اللغة العربیة من سنة 1216 هـ الی اوائل القرن العشرین.
مشارب الاذواق شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری امیر سید علی همدانی ملقب به علی ثانی با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی به زبان فارسی. ابن فارض را قصیدهای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. ابن فارض در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است. بر آن قصیده، شرحهای گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ عبدالرزاق کاشانی، شرح رکنالدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان سعیدالدین فرغانی از جمله این شروح هستند. اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتابها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق امیر سید علی همدانی و دیگری لوامع ملا عبدالرحمن جامی است. امیر سید علی همدانی مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالیترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.
قصیده تائیه دعبل بن علی خُزاعی، بلندترین شعر دعبل خزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم در ستایش اهل بیت و بیان فضائل، خلافت، ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا(ع) خواند،امام از شعر او تمجید کرد و به او پاداش داد. برخی شمار ابیات را تا ۱۳۰ بیت نوشتهاند. قصیدههای مهم را در ادبیات عرب بر مبنای قافیه مینامند مانند میمیه فرزدق. از این رو، این قصیده دعبل را تائیه نامیدهاند. دعبل حدود ۱۵ قصیده و قطعه شعر با قافیه «ت» سرود و طولانیترین و مهمترین قصیدهاش نیز با همین قافیه است. این قصیده در کتابها با نام «التائیه الکبری» و «التائیه الخالده» نیز نامگذاری شده است. نام دیگر این قصیده، «مدارس آیات» است که گفتهاند این نامگذاری از خود دعبل است. چون این عبارت در یکی از بیتهای قصیده آمده، دعبل آن را بدین عنوان نامیده است.
لم تکن رحلة جرجی زیدان الی اوروبا سنة 1912 رحلة استجمام و استمتاع بقدر ما کانت رحلة علمیة مبرجمة، تجشم القیام بها فی آخر العمر لیکتب وصفاً مفصلاً و دقیقاً عن احوال المدنیة الغربیة ممثلة بکل من فرنسا و إنکلترا اللتین تجسدان خلاصة هذه المدنیة فی جانبیها المادی و المعنوی، فی الوقت الذی کانت تتطلع فیه عیون الشرقیین الی الخروج من ربقة التخلف والسیر فی رکاب الامم المتمدنة.
یحتوی هذا الجزء علی تاریخ آداب اللغة العربیة من دخول السلاجقة بغداد سنة 447 هـ الی دخول الفرنسیین سنة 1213 هـ ـ 1798 م.