در این مقاله با عرضه شواهدی از برخی بیتهای شاهنامه، نشان داده شده است که در تصحیح انتقادی این اثر، باید از شیوههای مختلفی استفاده کرد تا بتوان به اصل سروده شاعر دست یافت یا بدان نزدیک شد. گذشته از نسخههای خطی کهن شاهنامه، مصحح میتواند با استفاده از روش تحقیقی و با اتکا به منابع جنبی، تصحیح دقیقتری از متن به دست دهد. برخی از این منابع عبارتنداز: ترجمه بنداری از شاهنامه، تواریخ عربی و فارسی، برخی متون فارسی که بیتهایی از شاهنامه را نقل کردهاند و متون بازمانده پهلوی. در این مقاله چگونگی استفاده از این منابع در تصحیح متن شاهنامه شرح داده شده است.
رباعيات خيام مجموعه شعرهاي عمر خيام در قالب رباعي است كه در سدههاي پنجم و ششم هجري به زبان فارسي سروده شدهاند و عمدتاً بيانگر ديدگاههاي فلسفي او ميباشند. به دليل آنكه اين اشعار از منابع گوناگوني گردآوري شدهاند، در صحت بعضي از آنها نظر يكساني وجود ندارد. با اين حال مضمون رباعيات خيام را به طور كلي ميتوان به پنج بخش تقسيم كرد: ۱. رازهاي جهان هستي؛ ۲. ناگزيريهاي زندگاني (سرنوشت، بيوفايي دنيا، مرگ و خاك و گِل ما)؛ ۳. پرسشها؛ ۴. چگونگي زندگاني اجتماعي؛ ۵. دَمهاي خوش زندگاني؛ ...مرحوم كيوان قزويني شرح عرفاني مبسوطي بر رباعيات خيام نگاشته و ساحت او ر از آلودگي دنياپرستان پاك گردانيده است. در اين كتاب چهارصد رباعي خيام با شواهد و امثله فارسي و عربي, به گونهاي مفصل شرح داده شده است
میراث اسلامی ایران مشتمل بر مجموعه بزرگی از رسالههای کوچک خطی در موضوعات مختلف، در بین سالهای 1373 تا 1378 در طول 6 سال به کوشش رسول جعفریان گردآوری و منتشر شده است. نویسنده در مقدمه کتاب هدف خود را نشر رسالههای چاپنشده در زمینه اسلام و ایران دانسته است. مجموعاً در این ده جلد (دفتر) 223 عنوان رساله (گرچه در مقدمه مجلد 10، گردآورنده تعداد آن را 221 عنوان و در فهرست انتهای جلد دهم 222 ذکر کرده است) به چاپ رسیده است که از این 223 عنوان، 204 عنوان رساله خطی و 18 عنوان فهرست کتابخانههای کوچک و کتابشناسی و معرفی نسخه است. یک مقاله نیز در مجلد دوم از مرحوم عبدالعزیز طباطبایی درباره شخصیت علمی و مشایخ شیخ طوسی به چاپ رسیده است. شیوه ارائه رسالات بهاینترتیب است که در ابتدا در بخشی که عنوان «درآمد» دارد، مصحح شرحی درباره مؤلف رساله، موضوع و محتویات آن نگاشته است و نسخه یا نسخههای مورد استفاده خود را نیز معرفی کرده است. البته ظاهراً در چاپ این مجموعه نسبت به موضوع اخیر حساسیت زیادی وجود نداشته است، زیرا در برخی از رسالات مصحح محترم هیچ اطلاعی از ویژگیهای نسخه خطی مورد استفاده، تاریخ کتابت، محل نگهداری و شماره آن به دست نمیدهد. نویسنده در مقدمه کتاب هدف از نشر این مجموعه را نشر رسالههای فارسی دانسته است؛ اما به دلیل نقش محوری زبان عربی در فرهنگ اسلامی کشور ما ایران چند رساله عربی نیز در هر دفتر تصحیح و چاپ شده است که تعداد آنها از مجموع 204 رساله چاپ شده 47 رساله است و بقیه رسایل فارسی هستند. به لحاظ موضوعی رسایل منتشر شده از تنوع نسبی برخوردارند. گرچه با وجود این تنوع از رسایلی در موضوعات تاریخ علوم پایه و پزشکی در این مجموعه اثری نیست. عمدتاًً رسالههای چاپ شده فارسی در موضوع تاریخ و سفرنامه هستند. اما بههرحال در مجموع این 10 جلد رسایلی با موضوعات فقه، کلام، ادبیات، سیاست، جامعهشناسی، اصول فقه، عقاید، تفسیر، عرفان و رجال وجود دارد.
در متون منظوم و منثور فارسی دو واژه «رای» و «رأی» فراوان به کار رفتهاند. «رأی» در عربی یعنی «نظر» و «عقیده» و «تدبیر» و «بصیرت» و «مشاوره» و «حکم» و «فتوا»، و همین معنیها وارد زبان فارسی نیز شده است. «رای» نیز معنیهای متعددی دارد، بدین شرح: «نظر»، «عقیده»، «تدبیر»، «مصلحت»، «قصد» و «آهنگ»، «منظوم» و «مقصود»، «هوش»، «خرد»، «خواست» و «اراده»، «شیوه» و «روش»، «رسم» و «آیین» و «فرمان». «رای»، چنان که در ادامه بحث معلوم خواهد شد، اصالتاً فارسی است، ولی چون «رأی» هم، باز به شرحی که خواهد آمد، بدون همزه تلفظ میشده، همیشه به دقت نمیتوان گفت کدام یک از این معانی فارسی است و کدام عربی.
گویا کهنترین منبعی که در آن به این ضربالمثل اشاره شده، دیوان اثیرالدین اخسیکتی (ص 422) شاعر قرن ششم هجری است. همه میدانند که این ضربالمثل معروف ریشه در داستان رستم و سهراب دارد و هم در امثال و حکم دهخدا و هم در کتابهای مربوط به ریشه تاریخی ضربالمثلهای فارسی به این نکته اشاره شده است. اما آنانی که پایان این داستان را در شاهنامه نیک به یاد دارند میدانند که اصلا نوشدارویی به سهراب نرسید که دیر برسد. رستم پس از آنکه پهلوی پور جوان را به خنجر میدرد، گودرز را نزد کاووس میفرستد تا برای درمان زخن سهراب نوشدارو بفرستد، ولی کاووس از این کار سر باز میزند و گودرز دست خالی ررهسپار میدانگاه میشود و به رستم میگوید بهتر است خودت به کاخ کاووس بروی و با درفشان کردن جان تاریک پادشاه، نوشدارو را از او بگیری.