غزل فارسي يکي از قالبهاي اصلي شعر فارسي است، اما پيدايش، پرورش و گونههاي مختلف آن، موضوعي است که پژوهشگران را همچنان به تاملات و تحقيقات تازه تر دعوت ميکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ساختاري و محتوايي معنايي (انواع ادبي قديم) بازشناسي و تقسيمبندي شده است. در بخش ديگر نوشتار، درباره خاستگاه غزل فارسي و آراي مختلف در آن باره بحث شده است. مطابق يافتههاي اين تحقيق كه با شواهدي از شعر فارسي مستند و مويد گشته، خاستگاه غزل روايي با دو رويكرد تغزلي و غزلي قابل بررسي است و انواع مختلف آن را ميتوان بر اساس ساختار (با سه گونه حکايت، گفت و گو، و توصيف) و محتوا (با محتواهايي چون اجتماعي، تاريخي، عرفاني معرفتي، سوگنامه، مژده نامه، سفرنامه، سرگذشت و... كه زير مجموعه ساختار حكايت جاي ميگيرند) تقسيمبندي و معرفي كرد. در انتهاي نوشتار نيز به فوايد يا کارکردهاي غزل روايي (مثل انسجام ساختاري شعر، آسانيابي مضامين و ارتباط بهتر با مخاطب، نمايشيشدن، و لذتبخشي) اشاراتي شده است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
کتاب شریف مثنوی معنوی اثر عارف نامدار جلال الدین محمد بلخی از شاهکارهای ادبیات عرفانی جهان است. مولانا بهترین سخنگوی کتاب خویشتن است و کامل ترین معرفی را به زیباترین وجه از مثنوی تقریر و بیان کرده است. وی با کتابش برخورد و دریافتی جاندار دارد. او اثرش را پدیده ای ارزنده می بیند که تولد و تکامل و تعالی دارد. شرح و تفسیرهای نوشته، شده بر مثنوی از نظر زمانی وسیع و چشمگیر و از نظر مکانی درخور توجه است. کتاب حاضر نیز یکی از شروح معتبر و مرجع گذشتگان است که در قرن 11 هجری به دست یکی از بزرگان به نام محمدرضا بر مثنوی نگاشته شده و شارح سعی کرده است ضمن شرح مختصر ابیات مشکل، توضیح لغات، بیان روابط معنایی ابیات و داستان های مثنوی، اشارات مختلف قرآنی و حدیثی مثنوی را نیز درحد وسیعی بیان کند. این شرح از مفصل ترین شروح عرفانی مثنوی است و از نظر حجم و محتوا به شرح انقروی نزدیک است. با مطالعۀ این اثر می توان به عمق اطلاعات شارح در فهم و شرح ابیات مولانا پی برد.
مثنوی «سخن آباد» مولاناست. این آبادشهر، از معدود شهرهای بشری قدیم است که نه تنها بناهای آباد آن خراب نشده، بلکه هر روز و برساعت ساکنان و سیاستگران و مقیمان آن بیشتر میشود و حسن و آبادانی روزافزونی مییابد. مولانا «ناطق کاملی» است که بر سر خوانش هرگونه آشی هست تا برمهمانی به قدر هاضمه و اشتها از آن بهرهگیرد. اما این خیرخواه الهی برای اینکه پندهای الهی و معنوی خویش را به متعلمان بدخواهان بشنواند و بنوشاند، برای سخن گفتن خویش طرحهایی نهاده است. او نیکوکار ایثارگری است که نشانههای بسیاری از نیکوخواهی و نیکوگویی خویش را نشان داده است. لطافتی که در موج سخن او هست، نشان آشکار آن است.