موضوع مقوله دستوري «ويد» در زبان روسي و «نمود فعل» در زبان فارسي، از اهميت ويژهاي برخوردار است و با توجه به نوع ساختار و بافت زباني هر يک از اين زبانها، ابزارهاي بيان اين مفاهيم نيز در آنها متفاوت است. مقوله «نمود» در تمام زبانهاي دنيا وجود دارد و تمام مفاهيم و معاني نمودي از ذهن انسان سرچشمه ميگيرند. ذهن بشري براي اينکه اين مفاهيم را در قالب زبان و کلام متجلي كند، با توجه به ويژگيهاي ذهني و زباني خويش، از ابزارها و نشانههاي زباني مختلفي کمک ميگيرد. به همين دليل است که زبان شناسان معتقدند که مفاهيم نمودي به صورت کلي در تمام زبانهاي دنيا وجود دارد و تنها وجه تمايز آنها در نوع ابزارهاي بيان آنها (دستوري و غيردستوريبودن آنها) و تفاوت در مفاهيم و معاني جزئي آنها است. نتايج تحقيقات و پژوهشهاي مقايسهاي در زمينه نمود فعل روسي و فارسي نشان ميدهد که ماهيت تفاوت ميان آنها معمولا در روش بيان آنها است. در اين پژوهش به بررسي ماهيت مقوله نمود فعل در زبان روسي و فارسي از دريچه کاربرد نمود ناکامل افعال ميپردازيم.
فی هذا الکتاب ثمانی قضایا تمثل فروع اللغة المختلفة؛ من نحو و صرف و أصوات و دلالة. و فی تناول المؤلف لهذه القضایا حاولت الربط بین ما قاله القدماء و ما قاله اللغوین المحدثون، بغیة تأکید أن ما یسمی بالنحو التقلیدی بنی فی معظمه علی اساس عقلی.
روش زندهیاد فقیهی در تدریس دستور زبان فارسی بر این بود که در هر جلسه درس، مبحثی را مورد بررسی قرار میداد و پس از اطمینان از اینکه شاگردان درس را دریافتند، خلاصه آن را املاء میکرد و شاگردان مینوشتند. در نتیجه پس از یک یا دو سال تحصیلی که تدریس یک دوره دستور به طور میانجامید، هر یک از دانشآموزان جزوهای مشتمل بر اصول مطالبی که خوانده و تجزیه و ترکیبها و دیگر تکالیف را در دست داشتند. این جزوهها با مختصری تصرف و تغییراتی به صورت این کتاب درآمده است.
واحدهاي زباني در ساختار زبان روسي، با قرار گرفتن در يك نظام مرتبهاي، سطوح مختلفي از سلسله مراتب را تشكيل ميدهند. اين سطوح عبارتند از «سطح واج»، «سطح تكواژ»، «سطح واژه»، «سطح كلام». موضوع اصلي مطالعات علم صرف و علم نحو به ترتيب، سطح واژه و سطح كلاماند. در زبانشناسي روسي، اين دو حوزه مطالعاتي از دير باز به شكل سنتي دستور زبان ناميده ميشوند. بررسي آثار و تحولات علمي و پژوهشي در زمينه علم صرف روسي، موجب ميگردد تا بتوان چهار دوره مطالعات علم صرف روسي را، از عصر لامانوسوف تا به امروز از يكديگر متمايز نمود. توجه به دو وجه صورت و معناي واژه، مهمترين مشخصه مطالعات صرفي در طول اين چهار دوره به شمار ميآيد.
"ضمیر" از جمله اقسام کلماتی است که تعابیر متفاوتی در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوی زبانشناسان و دستورنویسان روس مطرح میشود. اکثر زبانشناسان روس، با تأکید بر نقش "اشارهای یا کنایهای" بودن ضمیر به منزله یکی از مهمترین مشخصههای دستوری آن، از تعیین "ضمیر" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خودداری نمودهاند و آن را بیشتر به عنوان "کلمه ضمیرگونه" به اقسام کلمات مختلف نسبت میدهند. در این مقاله سعی شده است که در نتیجه بررسی مشخصههای صرفی و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصهها با معیارهایی که بر اساس آنها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات میگردد، "ضمیر" نیز به عنوان یک قسم کلمه مستقل و هموزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شود.