سنت فکری فلسفی غرب از روزگار افلاطون و ارسطو، و حتی پیشتر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دو سوسور، زبانشناس سوئیسی، تحتتأثیر رویکردی دوقطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح میداده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکانپذیر مینمود. حال آنکه نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد میشد و این انمکان دست نایافتنی به نظر میرسید. با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایرانی اسلامی میتوان مدعی شد که با وجود تفاوتهایی در مبانی و روشها، با ترجیح گفتار بر نوشتار در گفتمان اندیشگی زبان و ادب کلاسیک مواجه هستیم. چنان که، به طور خاص، ناصرخسرو مبانی نظری این مهم را سامان بخشید و سازوکار حاکم بر زبان گفتار حاکمیت و سیطره خود را بر حوزه بلاغت اسلامی به طور عام و بلاغت فارسی به طور خاص تا قرنها ادامه داد. این مقاله طرح و شرح این ماجرا خواهد بود.
در تاریخ ادبیات فارسی و میان شاعران و نویسندگان جهان، ناصرخسرو جایگاه ویژهای دارد؛ او یک سیاحتگر یا شاعری عادی نبود. پایگاه عقیدتی استواری داشت. نوشتههایش چه نظم و چه نثر وقف اندیشه دینی و دعوم مردم به پذیرش آن بود. سفرنامه او ظاهرا برای عامه مردم نوشته شده و درباره مسائل مذهبی ساکت است؛ ولی از دو عبارت آن کتاب روشن است که هیچگونه شک و شبههای در صحت نسب فاطمیون نداشته و درباره حسن اداره امور و ثروت و قناعت و امنیت و آسایش رعایای ایشان با شور و حرارت سخن گفته است. نویسنده در کتاب حاضر ضمن اشارهای به زندگی و آثار ناصرخسرو، سفرنامه او را تحلیل کرده و در پایان متن مصحح آن نیز آورده شده است.
کتاب "وجه دین" بظن قوی از تألیفات حکیم ناصرخسرواست و در کتب مختلفه تألیف آنرا بمشارالیه نسبت دادهاندولی آنچه که در کتب متأخرین در باب تألیفات حکیم مزبور ذکر شده محل اعتماد و اعتبار نیست و بعضی کتبی که بهناصرخسرو مربوط نیست بوی منسوب گشتهاند ولی دلیل قاطعی که ما درباره "وجه دین" و نسبت تألیف آن بهناصرخسرو در دست داریم اینست که در بعضی کتب قدیمه هم بدین کتاب و مؤلف آن اشارتی شده است مثلا کتاب "بیان الادیان" که تقریبا در حوالی قرن دهم نوشته شده "وجه دین " و نسبت تألیف آن به ناصرخسرو در دست داریماینست که در بعضی کتب قدیمه هم بدین کتاب و مؤلف آن اشارتی شده است مثلا کتاب " بیان الادیان " که تقریبا درحوالی قرن دهم نوشته شده "وجه دین" را بناصرخسرو نسبت داده است بقسمی که با ظنی قریب به یقین میتوان گفت " وجه دین " از تألیفات حجت است. موضوع کتاب هم خود دلیل بزرگی است که مؤلف انرا در اطراف مذهب اسماعیلیه نوشته واگر کسی عقایدناصرخسرورا در فلسفه و حکمت الهی از روی کتاب زادالمسافرین او دقت کند ملاحظه خواهد کرد که از وجه دین همان عقائد را میتوان استنباط نمود. نیز شیوه نوشتن وترتیب و ترکیب عبارات فارسی ان با سایر مؤلفات حکیم شباهتکامل دارد بقسمیکه هر ذوق سلیم وحدت اسلوب فارس "وجه دین" را با کتب دیگر ناصرخسرو فورا درک میکند. کتاب وجه دین به تصحیح و تحشیه و مقدمه غلامرضا عوانی و با مقدمه انگلیسی سیدحسین نصر توسط انتشارات انجمن فلسفه ایران به چاپ رسیده است
شعر و شخصیت شفیعی کدکنی را میتوان از زوایای متعدد و مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار داد؛ چه او محل اجتماع نقیضین است؛ از یکسو در حوزه شعر صاحب سبک و از فرارویان و از سوی دیگر در گستره نقد و تحقیق صاحب کرسی و از بارعان. به همین سبب استاد عبدالحسین زرینکوب خطاب به وی مینویسد: «حق آن است که کمتر دیدهام محققی راستین، در شعر و شاعری هم پایهای عالی احراز کند و خرسندم که این استثنا را در وجود آن دوست عزیز کشف کردم». این کتاب نیمنگاهی دارد به شخصیت شفیعی؛ یعنی هنر شاعری وی که شامل دو بخش نقدها و گزینه اشعار است. بخش نخست دربرگیرنده اکثر نقدهایی است که طی چهار دهه از پربارترین دهههای شعر نو ـ یعنی دهه چهل تا هفتاد ـ بر سرودههای سرشک نوشته شده است.
سنت فکري ـ فلسفي غرب از افلاطون و ارسطو و حتي پيشتر از آن، تا قرن بيستم و در انديشه و آراي فردينان دوسوسور زبانشناس سوئيسي، تحت تاثير رويکردي دو قطبي، گفتار را بر نوشتار ترجيح ميداده است. در اين نگره، انتقال کامل معنا از طريق «گفتار» امکان پذير مينمود، حال آن که نوشتار تنها فرع و جانشين گفتار قلمداد ميشد. بطور طبيعي، چنين رهيافت کلام محورانهاي، سرانجام عرصه را براي هرمنوتيک کلاسيک فراهم ميکرد. آنجا که دغدغه وصول به نبت مولف، هدف تفسيري عنوان ميشد. با نگاهي گذرا به تاريخ و فرهنگ ايراني ـ اسلامي، ميتوان مدعي شد، که با چنين تجربه و تلقياي مشابه، در گفتمان انديشگي زبان و ادب کلاسيک مواجه هستيم. چنان که بطور خاص، ناصرخسرو اين مهم را سامان بخشيده است. وي از يکسو با تمهيد مقدمات نظري و در قالب عناويني چون «نام و نامدار»، «نطق و قول و کلام» و «قول و کتابت»، به دفاع ازکلام محوري ميپردازد و سرانجام به برتري گفتار بر نوشتار راي ميدهد و از ديگرسو، با تفکيک ميان تنزيل به عنوان ظاهر کتاب و شريعت و تاويل به مثابه باطن و روح آن، حصول به نيت مولف را، هدف غايي موول معرفي مينمايد، اين مقال طرح و شرح مبسوط اين مدعا خواهد بود.