«طالبی» گوینده سده دهم هجری قمری که پارسی و تازی، نیک میدانسته، در تاریخ 947 هـ.ق، به نظم «شوق نامه محمّدی» در قالبِ مثنوی مبادرت ورزیده و در سال 949 هـ.ق آن را در مکّه معظّمه به پایان رسانده است. استنساخ این نسخه منحصر به فرد، به خطّ نستعلیقِ متوسط با قلم کاتبی به نام «ساقی بن سلیمان»، در سال 950 هـ.ق به انجام رسیده است. «طالبی» در «شوقنامه»، داستان سفر روحانیِ بلوقیا ـ پادشاه مصر ـ را به قصد زیارت حضرت ختمی مرتبت (ص) در 4941 بیت سروده است. بن مایه این داستان، حدیثِ «اشتیاق» است و «آرزومندی». «شوقنامه» ضمن تأثیر بسیار از مثنوی مولانا و گلشن توحید شاهدی، از نظر ساختار، شباهت زیادی به مصیبتنامه عطّار دارد، هر چند در بیان مسائلِ دینی و اخلاقی، لحن او همانند سنایی غزنوی، لحنی آموزنده و حکمی است.
اگرچه قرآن و سایر منابع درباره رسالت حضرت محمد (ص) طی قرنها به دفعات بررسی شده است، با این همه بهراستی دشوار است که هسته مرکزی و جوهر حقایق را استخراج کرد و آن را دریافت. پرفسور رودنسون در این زمینه با مشکلات سختی رودررو بوده و حاصل کوشش خود را در یک بیوگرافی زنده، جالب توجه و تا حد ممکن دقیق و انسانی آورده است. با بررسی و تحقیق عمیق و با بینشی سرشار از قوه تصور و تخیل در شخصیت، خانواده و پیشینه حضرت محمد (ص) و نیز گستردگی جامعه، این کتاب توضیح میدهد که چگونه حضرت رسول (ص) پیام اسلام را انتشار داد، مکتب و دولتی ایجاد نمود، دشمنانش را به هزیمت واداشت و در نتیجه اولین قدرت بزرگ نظامی مسلمانا را شکل داد.
نویسنده در این کتاب به ذکر حال و سرگذشت سه تن از پیامبران بزرگ و نامآوران دین سترگ ـ موسی و عیسی و محمد ـ پرداخته و افزون بر ذکر سرگذشت آنان، شمهای نیز از قوانین و احکام آنان را به طور ایجاز گردآوری کرده تا خواننده افزون بر اطلاع چگونگی بعثت و نشر دعوت و ابلاغ رسالت آنان به این مسئله مهم و اساسی و هدف عالی و غایی پیامبران نامبرده نیز آشنا گردد.
اخیراً کتابی زیر عنوان املا، نشانهگذاری و ویرایش، نوشته دکتر خسرو فرشیدورد، استاد قدیمی و نامبردار دانشگاه تهران به وسیله انتشارات صفی علیشاه منتشر شده است. با مروری بر این کتاب کمحجم، لیکن پرمحتوا دریافتم که هنوز در این اقلیم کسانی هستند که از سردرد و اخلاص، به زبان فارسی و فرهنگ دیرپای این سرزمین میاندیشند و با تکیه بر رسمالخط فارسی براساس زبانشناسی و دستور جدید، بر پرکردن خلاءها و از میان بردن خطرهایی که متوجه خط و زبان فارسی است همت میگمارند.
گندم و نان و متعلقات آنها در ادب فارسی و فرهنگ ایرانی و اسلامی بازتابی بس گسترده و شگرف دارد. این دو موهبت الهی قوت غالب آدمی و مایه زندگی و آرامش اوست. قداست و حرمت این دانه بهشتی، همچون آب که مایه حیات هر موجود است، در نزد همه جهانیان با ابدیت پیوندی جدایی ناپذیر دارد. همه ادیان به آن به دیده حرمت نگریستهاند و از آن به عنوان یک پدیده فرخنده یاد کردهاند. در تعالیم اسلامی و حدود الهی و قرآن کریم هم جایگاهی ویژه دارد. در نسکهای اوستا، زبور داوود، اسفار تورات (عهد عتیق) و آیات انجیل نکات و اشارات و امثال و شواهد زیبا در این مقوله میتوان یافت. اما بازتاب گندم و نان در ادب فارسی حسی فراگیر و جامعالاطراف دارد و گمان نمیرود که در هیچ فرهنگی همچون فرهنگ و ادب ایرانی بدین بالندگی و گستردگی از آن یاد شده باشد.