باران در اساطير ايران پديدهاي اهورايي است. پيدايي اين اسطوره به واسطه ويژگيهاي آب و هوايي فلات ايران امري منطقي است. اسطوره بارانسازي «تيشتر» در اوستا و غالب متون فارسي ميانه آمده است، اما هيچيک از اين منابع اشارهاي به دادستان ديني نکردهاند. در اين مقاله، گزارش منوچهر جوان جم، مؤلف دادستان ديني، درباره اسطوره باران و نقش «تيشتر» در ايجاد اين پديده بررسي شده است.
کتاب اساطیر یونان اثری است از ف. ژیران به ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور و چاپ انتشارات مکتوب. کتاب حاضر به معرفی اسطوره های یونانی که موجوداتی فرازمینی با ویژگی های شگفت آور بودند می پردازد و تحلیلی از تاثیراتی که این اسطوره ها بر فرهنگ بشری و ادب و هنر یونان و جهان برجای گذاشته اند ارائه می دهد. “اساطیر یونان” مطالبی درباره چگونگی پیدایش ایزدان و اطلاعاتی پیرامون ایزدان زمین، ایزدان قهرمان و اسطوره هایی چون آتنا، هرا، آپولن، هرمس، آرس، آفرودیت، پوزئیدون، ایزدبانوی جهان زیرین و… در اختیار می گذارد و داستان ها و افسانه هایی را که پیرامون آن ها وجود دارد ارائه می دهد.
رامایانا، صحیفه مقدس هندوان شمرده میشود. همانطور که در خانه هر ایرانی، یک مجلد از دیوان حافظ وجود دارد، خانه هیچ هندو مسلکی نیست که نتوان کتاب رامایانا، یا نقش و نگاری از این اسطوره را در آن مشاهده کرد. این کتاب برای هندوها، هم به منزله اثری آسمانی و مقدس محسوب شده و هم اثری ادبی و عاشقانه و در عین حال اخلاقی، که بیانگر تاریخ و تمدن هند باستان است و دربردارنده شکوه حماسههای این دیار در هزاران سال پیش. ترجمه منظوم فارسی ملا مسیح پانیپتی از این شاهکار، خود شاهکار دیگری بوده که شایسته معرفی به جامعه ادبی جهان، بویژه فارسی زبانان است. رامایانا، داستانِ عشق رام و سیتا در ادبیات هند همان قدر ارج و شهرت دارد که لیلی و مجنون در ادب عرب و فرهاد و شیرین در ادب پارسی. حتی اگر بیشتر دقیق شویم، در مییابیم که اشتهار و ارزشِ این قصه، بسی بیشتر از همتایان ایرانی و عربی خویش است.
کتاب ارزشمند ” ماتیکان یوشت فریان”، از شگرفترین و دلچسب ترین یادگارهای نیاکان ماست که به زبان فارسی میانه و در زمان کشورداری ساسانیان نوشته شده است. “یوشت”، پسر یا شاید از نوادگان “فریان” بود. فریان همان بزرگمردیست که به “زرتشت”، پیامبر ایران باستان؛ یاوری هایی داده و زرتشت در ” گاتهای جاودانه خویش از او نام برده و از خداوند خواهان برکت و بزرگی این شخص و بازماندگان او شده است. داستان چنین است که جادوگری به نام “اخت” به شهر “پرسش گزاران” آمده و کوشش میکند تا این شهر را نابود کند. اما از آنجا که این شهر (شاید بخاطر دعای زرتشت برای خاندان فریان تحت حمایت فر ایزدی و فرشتگان خداست، هیچ نیرویی توان نابودی آن را ندارد مگر نیروی نادانی و نبود دانش. اخت با این آگاهی وارد شهر شده و از داناترین جوان شهر که یوشت فرزند (یا نواده) فریان است، سی و سه پرسش را مطرح میکند. کافیست که یوشت تنها یکی از آن پرسشهای شگفت انگیز را نتواند پاسخ دهد تا فره از شهر دور شده و اخت با یاری سپاهیانش شهر را به نابودی بکشاند. این پرسشها گاه فلسفی، گاه زرتشتی، گاه از گروه اندرز و اخلاقی، گاه از اطلاعات عمومی، گاه از علوم فیزیک و ریاضی و گاه پرسشهایی بچه گانه است. با پیروزی یوشت بر اخت، یوشت جاودانه شده و در روایات بعدی ایرانیان از او به عنوان یکی از یاوران سوشیانت (منجی) در آخرالزمان نام برده می شود. این ماجرا هشتاد سال پس از مرگ زرتشت روی میدهد…
جمشيد شخصيتي اسطورهاي است که به دليل ارتکاب به گناهي که ماهيت آن دقيقا مشخص نيست در بيشتر روايات ايراني، قدرت، پادشاهي، فره و جاودانگي خويش را از دست ميدهد، در جهان سرگردان و سرانجام بوسيله ضحاک ديو کشته ميشود. در منابع آمده است که فرمانروايي جم عموما دوراني به شمار ميرفته که در آن سعادتي مطلق عاري از آميختگي حکمفرما بوده است، اما اين شکوه و قدرت جاويد بر اثر ارتکاب به گناه ناگهان از بين ميرود و چهره درخشان جمشيد که به عنوان يکي از بهترين پادشاهان اساطيري قلمداد شده بود، تاريک ميگردد و دوران طلايي فرمانروايي اش به پايان ميرسد. روايات به جا مانده از سرانجام او و علت هبوطش تصويرهاي بسيار متفاوتي از او ارائه ميدهد. در يک روايت او و خاندانش يزدان پرست معرفي ميشوند و در روايتهاي ديگر پادشاهي کامجو و نافرمان؛ که گناه او دو گونه است: يکي خوردن و خوراندن گوشت و ديگري ادعاي خدايي و سرکشي از بندگي اورمزد. در اين مقاله سعي شده است تا گوشههاي تاريک سرانجام اين پادشاه آرماني کهن بازسازي شود و روايتها در منابع گوناگون با يکديگر مقايسه و بررسي شود و ريشه اين تفاوتها به دست بيايد. همچنين اين مساله که آيا حقيقتا جمشيد مرتکب گناه شده است نيز به چالش کشيده شود و با کنار هم گذاشتن روايات منابع و نظرات گوناگون به بررسي آن پرداخته ميشود.