بینامتنی ارتباط میان گفتههای ادبی را نمایان میسازد و با کمک آن، میتوان به مقایسه داستان کوتاه (سه قطره خون) اثر صادق هدایت و قطعه شعری به نام (سه قطره خون روی برف) در پرسوال یا داستان گراآل اثر کرتین دوتروا پرداخت. داستان هدایت در تیمارستان شروع میشود، خون قناری یا گربهای که قناری را گرفته است، به زمین میریزد و دختری که به راوی نظر دارد با مرد دیگری (عباس) میرود. داستان در خانه سیاوش به پایان میرسد، خون گربهای دیگر ریخته میشود و دختری که نامزد راوی است با سیاوش میرود. داستان پرسوال، از محلی کمدرخت در جنگل آغاز میشود، شاهینی خون غازی را بر زمین میریزد. غاز دوباره به پرواز درمیآید، ولی پرسوال مدتی طولانی به سه قطره خون روی برف خیره میشود و به یاد چهره گلگون دلدار خود میافتد. سپس با رسیدن گوون و بردن پرسوال نزد شاه آرتور، داستان پایان مییابد.
نویسنده در مورد این کتاب اینگونه میگوید: در سالهای اختناق و توقیف نوشتهها نویسنده هرچه دقت می کرد طوری مطلب بنویسد که به سانسور گرفتار نشود معذلک بیخطر هم نمیگذشت، از سالها پیش بصورت داستاننویسی بسیاری از مطالب را مینوشتم و پس از آنکه در جرائد آن روز مانند نشریات انجمن تبلیغات اسلامی منتشر میگشت، مستقلا هم به چاپ میرسید. و نخستین کتاب داستانهای اسلامی نویسنده به عنوان "شگفتیها از تاریخ اسلام و جهان" مکرر به چاپ رسید ولی دیگر از جلدهای بعدی خبری نشد. گرچه این چند داستان بایستی جلد سوم میگشت، اما چون جلد دوم که شامل داستانهای جالب و کمنظیر بود معلوم نیست دیگر به دستم برسد یا توفیق گردآوری آنرا از متون مختلف پیدا کنم. این مختصر را بنام جلد دوم تقدیم میدارم.
این کتاب مجموعه مقالات نجف سرکوهی است که شامل سه بخش به نامهای 1. شعر 2. داستان 3. در برابر روایت انحصاری تاریخ میشود. نویسنده در بخشهایی از این کتاب مقالاتی با عنوان: شعر نیما پس از 28 مرداد؛ سپهری، عارفی غریب در دیار عاشقان؛ فروغی تازه در پنج شعر فرخزاد؛ تکرار، فرمالیسم و بحران شعر فارسی و ... را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب حاضر دربرگیرنده انواع شعر و قواعد آن است، برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فرانسه در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس "انواع شعر فرانسه" به ارزش 4 واحد و دروس شعر قرن 19 و شعر قرن 20 هریک به ارزش 2 واحد در مقطع کارشناسی ارشد تدوین شده است
اين گفتار به بررسي اصول سبكشناختي ادبيات نمايشي معاصر ميپردازد و تفاوتهاي آن را با متون كلاسيك بررسي ميكند. يكي از اين اصول وحدتهاي سه گانه ارسطو و قواعد دست و پاگير نمايشي است كه به فراموشي سپرده شده است. گويي تمام معيارهاي تئاتر كلاسيك، همچون كنش، شخصيت و گفت و شنود، به نوعي شالودهشكني مبتلا گشتهاند و زمان نيز تداوم خطي و مستقيم خود را از دست داده است. متن نمايشي معاصر، ساختاري از هم گسيخته دارد، از مسايل روزمره سخن ميگويد و درد جامعه امروز را بيان ميكند. در اين مقاله نويسنده اين تفاوتهاي ساختاري و محتوايي را با نگرشي مقايسهاي از منظر جامعهشناسي در نمايشنامه ايراني نگين، اثر حميد امجد بررسي ميكند. بحث نويسنده اينست كه در اين نمايشنامه، واقعيتهاي اجتماعي تنش زا بر ساختار دوراني نگين تاثير گذاشته است و اين امر امكان هر گونه رهايي شخصيتها را نفي ميكند. در ادامه بحث، براي روشنشدن نوآوريهاي اين اثر، نمونههايي از تئاتر فرانسه ارائه شده است.