شاید هیچ گوینده و متفکری چون حکیم عمر خیام نیشابوری، مورد توجه و اقبال جهانیان نبوده است و هیچ اثری چون رباعیات وی موضوع گفتگوها، بحثها، پژوهشها، ترجمهها و نقدهای جهان شرق و غرب قرار نگرفته است. اعتقاد بنده این است که تبیین اندیشه خیامی جز از اخلال رباعیهای مقبول الاصاله وی میسر نیست و آنچه اصالت هر رباعی را تایید میکند، سازگاری و توازن مفاهیم آن است با سایر رباعیهایی که مجموعاً «منظومه فکری خیام» را معرفی میکند. از سوی دیگر وزن و اعتبار علمی خیام به علاوه فرهیختگی و متانت او، در تشخیص درجه اصالت هر رباعی و در نتیجه تقویت منظومه فکری خیام سودمند تواند بود. در این مقاله 60 رباعی که در ساختار منظومه فکری خیام نقش کلیدی داشته، انتخاب شده است و 10 عامل یا عنصر ساختار این منظومه را تشکیل میدهد. به مدد این عوامل و عناصر، تشخیص میزان اصالت هر رباعی و صحت انتساب آنها به خیام آسانتر مینماید، چه با تحلیل رباعیهای مذکور بر اساس آن نظریه فکری، افراطها و تفریطها تعدیل شده، شناختی نزدیک به واقع از چهره حکیمی آگاه، پرسشگر و محیط بر دانشهای زمان حاصل میآید. در این رهگذر ملاحظاتی چند در باب «تبیین اندیشه خیامی» از سوی همه پژوهشگران شرق و غرب از روزگار خیام تا امروز ایراد و منابع مهم معرفی شده است.
برخی اشعار معروف ادب فارسی به چندین نام ثبت شده یا نام گوینده اصلی آنها فراموش شده است، در نتیجه ثبت کنندگان این اشعار در عوض جستجوی شاعر عنوان لاادری را زیر شعر ثبت نموده اند. در جنگها و کتابهای متعدد وضع بر همین منوال بوده و اشعار لاادری بیش از هر شاعری، مورد دستبرد قرار گرفته است. در کتاب پیش رو که با مقدمه ای دلنشین از باستانی پاریزی و به کوشش و پیشگفتاری از ابراهیم صهبا فراهم گردیده است، تعدادی از بهترین و ناب ترین اشعار فارسی لاادری گردآوری شده اند. امثال و حکم دهخدا، گفتارهای ادبی دکتر محمود افشار، گلزار ادب حسین مکی و ... برخی از منابعی هستند که در جمع آوری این اشعار مورد استفاده قرار گفته اند.
آيين زرواني از كهنترين آيينهاي بشري است كه با زندگي و انديشههاي ابتدايي انسان در پيوند است. يكي از برجستهترين آموزههاي اين آيين باور به سرنوشت و بخت و تاثير سپهر و روزگار در زندگي انسان است. هرچند در متون اوستايي از اين آيين چندان ياد نشده است، اما در متون پهلوي جايگاهي مهم دارد كه از اين طريق به متون فارسي زردشتي، فارسي و عربي راه يافته است. يكي از مهمترين منابع مطالعاتي در باب آيين زرواني زبان، فرهنگ و ادبيات گوراني است. گذشته اين زبان به روزگار هخامنشي برميگردد و تا به امروز پايدار مانده و ادبياتي غني و پربار دارد. سرود «دينو» يكي از نمونههاي زرواني در فرهنگ گوراني است. گفتگوي شاعر با روستاي محل سكونت خود، روزگار و فلك در اين سرود سرشار از انديشههاي زرواني در شكايت از روزگار است. در اين مقاله به شيوهاي توصيفي به معرفي متن گوراني، آوانگاري، ترجمه، واژهشناسي و تحليل اين سرود پرداخته شده است.
اخیراً کتابی زیر عنوان املا، نشانهگذاری و ویرایش، نوشته دکتر خسرو فرشیدورد، استاد قدیمی و نامبردار دانشگاه تهران به وسیله انتشارات صفی علیشاه منتشر شده است. با مروری بر این کتاب کمحجم، لیکن پرمحتوا دریافتم که هنوز در این اقلیم کسانی هستند که از سردرد و اخلاص، به زبان فارسی و فرهنگ دیرپای این سرزمین میاندیشند و با تکیه بر رسمالخط فارسی براساس زبانشناسی و دستور جدید، بر پرکردن خلاءها و از میان بردن خطرهایی که متوجه خط و زبان فارسی است همت میگمارند.
گندم و نان و متعلقات آنها در ادب فارسی و فرهنگ ایرانی و اسلامی بازتابی بس گسترده و شگرف دارد. این دو موهبت الهی قوت غالب آدمی و مایه زندگی و آرامش اوست. قداست و حرمت این دانه بهشتی، همچون آب که مایه حیات هر موجود است، در نزد همه جهانیان با ابدیت پیوندی جدایی ناپذیر دارد. همه ادیان به آن به دیده حرمت نگریستهاند و از آن به عنوان یک پدیده فرخنده یاد کردهاند. در تعالیم اسلامی و حدود الهی و قرآن کریم هم جایگاهی ویژه دارد. در نسکهای اوستا، زبور داوود، اسفار تورات (عهد عتیق) و آیات انجیل نکات و اشارات و امثال و شواهد زیبا در این مقوله میتوان یافت. اما بازتاب گندم و نان در ادب فارسی حسی فراگیر و جامعالاطراف دارد و گمان نمیرود که در هیچ فرهنگی همچون فرهنگ و ادب ایرانی بدین بالندگی و گستردگی از آن یاد شده باشد.